هنگامی که ادعا می شود ما به دنبال صدور انقلاب اسلامی هستیم و بستر این اتفاق علی الخصوص در کشورهای همسایه به واسطه تاریخ مشترک با ایران فراهم است، باید به فکر مانع بزرگ قوانین جمهوری اسلامی که در مقابل انقلاب اسلامی قرار گرفته اند هم باشیم!
گروه اجتماعی: مهاجرت از سرزمین مادری در هر شکل آن می تواند روح آدمی را آزرده نماید. حال این موضوع امکان دارد درون یک کشور و با جا به جایی در شهرهای مختلف آن اتفاق بیافتد و یا در نوع سخت تر یعنی مهاجرت به کشوری دیگر. اما اوضاع زمانی مشکل تر می شود که شما نه به میل خود بلکه به جبر روزگار و اتفاقاتی که خارج از اراده شما قرار دارد مانند جنگ و بلایای طبیعی مجبور شوید دیار و کاشانه خود را ترک کنید. تحمل این تصمیم سخت با فراهم شدن امکان زندگی مناسب و رشد و ارتقای شما در کشور مقصد می تواند تا حدودی امکان پذیر باشد اما وای به روزی که میان حرف و عمل و آرمان های پذیرنده شما فاصله ای نجومی باشد.
به گزارش بولتن نیوز، نتیجه این فاصله نجومی می شود همین اتفاقاتی که با قوانین عقب مانده و غیر قابل قبول مهاجرت علی الخصوص در مورد اتباع کشورهای همسایه افغانستان و پاکستان در حال رخ دادن است. پناهندگانی که نه به سمت غرب و اروپا بلکه به سوی کشور همسایه و برادران خود حرکت کرده اند. در چنین شرایطی همسایه ای که بر طبق آرمان هایش باید یاری گر مظلومان و ستم دیدگان عالم و به خصوص حامی ملت هایی باشد که تنها مرزهای رسم شده توسط استعمار باعث جدایی ایشان از ما شده اند، با قوانین عجیب عرصه را بر ایشان سخت تر می کند.
اگر پیگیر اخبار باشید و صفحات مجازی را دنبال کنید، احتمالا با خبر مسدود شدن کارت های بانکی مهاجران افغانی مواجه خواهید شد که اتفاقا کاملا قانونی در ایران حضور دارند و مشغول فعالیت های گوناگونی هستند. این رخداد به هیچ وجه مساله جدیدی نیست و بارها با بهانه های گوناگون که اتفاقا به نظر مبنای قانونی هم دارند، پیش آمده است. اما همین مبنای قانونی داشتن کار بیشتر از همه چیز ذهن آدمی را اذیت می کند.
فرض کنید یکی از همین عزیزان به یک عمل جراحی فوری و سخت نیاز داشته باشد و این کار فقط در بیمارستانی خصوصی امکان پذیر باشد. این فرض را هم در نظر بگیریم که به هر سختی هزینه لازم برای این کار فراهم شده اما در لحظه پرداخت این پول برای آغاز پروسه جراحی، ناگهان با پیغام مسدود شدن کارت بانکی مواجه می شوند. این اتفاقی است که در اوج بی تدبیری در حق این عزیزان در حال پش آمده است.
اینکه به علت برخی اقدامات و فعالیت های تروریستی و یا بحث مواد مخدر و قاچاق نگرانی هایی در دستگاه های مختلف حاکمیتی وجود داشته باشد، قطعا با عقل جور در می آید اما رفع همین نگرانی ها نیز بستر قانونی مناسبی را طلب می کنند. مشکل کشور ما در این است که اساسا قوانین مهاجرت در ایران در شروع با آرمان های انقلاب اسلامی تعارضی جدی دارند و در وهله دوم با هیچ عقل سلیمی نیز قابل پذیرش نیستند.
هنگامی که ادعا می شود ما به دنبال صدور انقلاب اسلامی هستیم و بستر این اتفاق علی الخصوص در کشورهای همسایه به واسطه تاریخ مشترک با ایران فراهم است، باید به فکر مانع بزرگ قوانین جمهوری اسلامی که در مقابل انقلاب اسلامی قرار گرفته اند هم باشیم! در واقع قوانینی که اساسا با استراتژی انقلاب همخوانی ندارند و باعث می شوند اتفاقا عمق استراتژیک ایران و میزان تاثیرگذاری، پذیرش و همدلی با سیاست های آن، در اذهان ملت های منطقه کاهش پیدا کند.
از سوی دیگر بررسی قوانین فعلی مهاجرت که شرایط سختی را برای مهاجران ایجاد کرده است، نشان می دهد گویی به ذهن کسی نرسیده که کمی هم در این زمینه به سایر کشورهایی دنیا و قوانین و استفاده هایی که ایشان از مهاجران و توانایی های علمی و فنی شان می کنند، نگاهی بیندازند. برای درک بهتر موضوع آوردن همین مثال کافی است که پس از گذشت سال ها از اجرای این رویه که فرزند متولد از مادر بومی و غیر مهاجر، تابعیت مادر خود را دریافت می کند، چنین قانونی به تازگی در کشور ما اجرایی شده است. و چه بسیار قوانین دیگری که تعداد زیادی از حقوق ابتدایی مهاجران را سلب کرده اند و و نیاز به اصلاح فوری دارند.