سیاستهای خصمانه دولت باکو علیه جمهوری اسلامی ایران، باکو را به کانون شیطنت علیه ایران اسلامی تبدیل کرده است .جمهو ری آذربایجان که به لحاظ ترکیب جمعیتی دومین کشور شیعی دنیا محسوب می گردد به واسطه حاکمیت تفکر سکولاریسم و واهمه آن از قرابت با جمهوری اسلامی ایران و نیز به دلیل نفوذ دشمنان ایران اسلامی به محلی برای اعمال سیاستهای ضد ایرانی تبدیل شده است که اقداماتی مانند حمایت از بهائیان گرفته تا پناه دادن به منافقان از جمله مصادیق آن محسوب می گردد.
رسانه های جمهوری آذربایجان در حالی از کمک دولت به جامعه بهائیان آذربایجان پرده برداشتند که "روشن عباس اف" رییس جامعه بهائیان جمهوری آذربایجان با بیان اینکه این تشکل نیازی به دریافت کمک مالی از دولت جمهوری آذربایجان ندارد، به تمکن مالی و امکاناتی این فرقه ضاله در این کشور صحه گذاشت.فرقه ضاله بهائیت یک سازمان سیاسی وابسته به فراماسونری انگلستان است. این فرقه از آغاز شکل گیری از حمایتهای روسیه و فرانسه برخوردار شد و خرابکاری در امور را سرلوحه برنامه های خود قرار داد. این خرابکاری ها که با نقش فعال میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاء الله در عصر قاجار صورت می پذیرفت باعث شد تا امیرکبیر برای فرونشاندن شورش های آنان از رییس بهائیان بخواهد ایران را ترک کند. اما چند ماه بعد، امیر کبیر برکنار و به قتل رسید. بجای این سیاستمدار مسلمان و ملی ایران میرزا آقاخان نوری، از عمال وابسته به انگلیس به صدارت اعظمی منصوب شد و سرکرده بهائیان نیز به تهران بازگشت.
در شوال 1268، حادثه تیراندازی دو تن از بابیان به ناصرالدین شاه پیش آمد. میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله که قرائن و شواهدی برای طراحی این سوءقصد توسط وی وجود داشت، مدتی در مقر تابستانی سفارت روس در زرگنده شمیران به سر برد. سپس سفیر وقت روسیه در تهران از سرکرده بهائیان خواست که به خانه صدراعظم برود و از صدراعظم ،میرزا آقاخان نوری نیز خواست این امانت دولت روس را خوب محافظت کند!
در این اثنا حتی دولت وقت فرانسه نیز به سرکرده فرقه ضاله بهائیان پناهندگی به فرانسه را پیشنهاد کرد.منابع بهائی توجه دولت روس به سرنوشت میرزاحسینعلی نوری را به علاقه خاص دختر سفیر روس به مشارالیه پیوند می دهند!وجود موارد زیادی از مکتوبات و نامه های میرزا حسینعلی نوری و اخلاف او با سفرا و نمایندگان دولتهای استعماری انگلیس و فرانسه و روس، ارتباط دول استعماری با فرقه ضاله بابی و بهائی را به اثبات رسانده است. موارد متعددی از علاقه دول استعماری به فرقه ضاله بهائیت، در منابع بهائی وغیر بهائی گزارش شده است. از جمله در 1278 ، سر آرنولد باروز کمبال ، جنرال قنسولی دولت انگلستان ، با میرزا حسینعلی در بغداد ملاقات و قبول حمایت و تابعیت دولت انگلیس و مهاجرت به هند استعماری یا هر نقطه دیگری را به او پیشنهاد کرد.نظیر همین تقاضا را نایب کنسول فرانسه در ایامی که وی در ادرنه بود به وی ارائه داد و خواست که تابعیت فرانسه را بپذیرد تا مورد حمایت و تقویت قرارگیرد. در دوره تشکیل رژیم نامشروع اسرائیل در فلسطین اشغالی نیز به رسمیت شناختن بهائیت به عنوان یک دین توسط رژیم صهیونیستی و اقداماتی نظیر استقبال و خوشامدگویی شوقی افندی پیشواری بهائیان در فلسطین اشغالی به یهودیانی که برای تاسیس رژیم صهیونیستی به این سرزمین مهاجرت می کردند، حاکی از علاقه وافر صهیونیستها و رژیم صهیونیستی به بهائیان بوده است.
اکنون نیز دولت باکو به بهائیان که جز تخریب فکری و سیاسی و طراحی برای قتل و سایر توطئه ها پیشنهاد کمک مالی داده است. غافل از اینکه فراماسونهای تشکیل دهنده بهائیت از همان ابتدا پایه های مالی این فرقه ضاله را بسیار محکم بنا نهاده اند و اکنون این فرقه به عنوان یکی از زیرگروه های جریان خطرناک فراماسونری- صهیونیسم از متمول ترین تشکیلات های به ظاهر دینی در جهان است.حمایت دولت جمهوری آذربایجان از فعالیت فرقه ضاله بهائیت در این جمهوری در شرایطی است که از نظر علمای اسلام جمیع افراد فرقه ضاله بهائی محکوم به کفر و نجاست هستند و از غذا و سایر چیزهایی که با رطوبت مسری در تماس با آنها بوده است باید اجتناب کرد و بر مومنین واجب است که با حیله و فسادگری این فرقه گمراه مقابله کنند.اما کمک مالی دولت باکو به جامعه بهائیان آذربایجان در حالی است که چند هفته پیش و در آستانه اخراج منافقین از عراق، دولت آذربایجان به جهت افزایش فشار بر ایران در اقدامی عجیب داوطلب پذیرش اعضای گروهک تروریستی منافقین در داخل کشورش شد. علاوه بر این شبکه تلویزیونی "آینس" که گفته میشود به وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان نزدیک است، بهمن ماه سال گذشته تعدادی از اعضای گروهک تروریستی منافقین که با کمک دوستان آذری خود، به ترتیب 9 سال و دو سال و نیم در جمهوری آذربایجان زندگی میکردند، مصاحبه کرد.
این در حالی است که گروهک تروریستی منافقین حتی از سوی بسیاری از کشورهای غربی نیز یک سازمان تروریستی شناخته شده و در ترور بسیاری از مقامات ایرانی و نیز بمبگذاریها که بر اثر آنها صدها نفر از شهروندان ایران در سه دهه اخیر جان خود را از دست دادهاند یا مجروح شدند، عامل جنایت بوده است.به تازگی نیز پس از قلع و قمع گروهک تروریستی پژاک توسط سپاه پاسداران،عناصر پژاک که از سوی نیروهای فرامنطقهای حمایت و هدایت میشوند، در شهر گنجه از شهرهای مذهبی جمهوری آذربایجان اسکان یافتهاند.این قبیل اقدامات دولت آذربایجان مسبوق به سابقه است. در مهرماه سال جاری دولت باکو، چند تن از اسلامگراهای این کشور را تنها به جهت مخالفت با قانون منع حجاب به 66 سال حبس محکوم کرد. در دادگاه باکو این افراد که متهم به ارتباط با ایران بودند، به جرم اقدام علیه امنیت ملی و تلاش برای تغییر رژیم محکوم شدند.
هر چند که این نتیجه این دادگاه فرمایشی با اعتراضات گسترده مردمی و تشکلهای حقوق بشری همراه شد، ولیکن در حکم محکومیت این افراد، تغییری حاصل نشد.تلاش برای تخریب و تعطیلی مساجد،دعوت از رئیس جمهور رژیم صهیونیستی، بستن مساجد با هدف ریشه كن كردن تروریسم، عدم محاکمه توهین کنندگان به اسلام، ترمینال تروریستها( دیدار جمالی فشی عامل ترور شهید علیمحمدی با عوامل موساد در باکو)، انجام تبلیغات قوم گرایانه ، کمک به سرویس های جاسوسی موساد در جمع آوری اطلاعات علیه ایران و.... از دیگر اقدامات شرارت طلبانه دولت لائیک آذربایجان در طول یکسال گذشته است.نوع ارتباط دولت باکو با گروهکهای تروریستی همچون منافقین، پژاک و پ.ک.ک و همکاری با سرویسهای اطلاعاتی همچون موساد و سیا که دستشان به خون دانشمندان و مردم ایران اسلامی آلوده است،
جمهوری آذربایجان را به نوعی کانون توطئه علیه ایران اسلامی در منطقه قفقاز تبدیل کرده است که طبیعتا سرانجام نیکی برای این کشور به همراه نخواهد داشت.
من خیلی وقت بود باکو بودم درسته که اغلب مردم اونجا به دلیل کمک هایی که ایران با ارمنستان می کنه خیلی دل خوشی از ما ندارند و هوای توطئه علیه ایران را ندارند و دولت و ملت آذربایجان به فکر آزاد سازی قره باغ از دست رژیم متجاوز ارمنستان هستند.
گرچه اون زمان اونجا بودیم دولت كومونیستی اتحاد جماهیر شوروی حكومت بودش. خوب بادمه هیچكی نبود از اسمه كی جی بی نترسه حتی بچه كوچولوا. بابا اومده بودن ایران و بهش اجازه ورود نمیدادن كومونیستا. مامان صبر كردش. مامان یك پزشكه ولی مجبور شدیم باسه گرسنه نموندنمون كار كنیم. خیلی سال گذشته و مثل یچی دودی رنگ یادم میادش آذربایجان و باكو. یجایی بود تو باكو می و مامان كار میكردیم. یعنی می كار نمیكردما فقط كنارش بودم. رادیو سازی بودش
ولی مطمئنم تعجب میكنید. كارخونه انگاری رادیو ترانزیستوری تولید میكردیم ولی در اصل كارخونه سیگار سازی بودش.
خوب یادمه هیچكی جرات نداشتش در مورد این چیزا حتی یه كلمه حرف بزنه. بیرونم میخاستیم بریم بعد از كارمون ساعت چهار قشنگ تفتیش بدنی میكردنمون كه یه وقتی حتی یه نخ سیگار ندزدیده باشیم. می خب دانش آموز مدرسه ابتدایی بودم و كلاس چهارم بودم و هنوزم بخوبی یادمه می رم حتی میگشتن.
چاره ای نداشتیم. هیچكی از آقاها كمكمون نبودش و تازه مامان مسلمون شده بودش و دیگه هیچ كار بدی بخاطر پول نمیكردش. تو اون شرایط من متوجه نبودم زیاد ولی چاره ای نبودش مطمئنا و مامان هم مجبور بود وگرنه از گشنگی میمردیم. واقعا یادم میادش الان حسی عجیب دارم. خب خیلی زنا دكترا و دكترای تخصصی داشتن و تحصیل كرده كامل بودن و حتی حرفه ای و تو جامعه دانشمند حساب میشدن ولی بازم باسه اینكه خودشون یا عزیزانشون گشنه نمونن كارگری اجباری یا حتی بدترش خودفروشی و روسپی گری میكردن. كار نبودش خب و خب مجبوری همش و اجازه خارج شدن از شوروی نمیدادن. گیر افتاده بودیم...
همه اینارو گفتم كه بدونید مردم آذربایجان شوروی سختیای اونجوری هم كشیدن و خب هیشكی دوس نداره اون دوره تكرار بشه. امروزم خب نمیدونم چی شده ها ولی خب مردم باكو آدمای سختی دیده و ظلم كشیده ای هستن.
و حتی درسته خیلیا حاضر شدن باسه سیر شدن شكمشون حتی تمام جسمشونو در اختیار مردای دیگه بذارن ولی الان اكثرا از شوروی رفتنو و هر كودومم باسه خودشون بهترین زندگیو دارن و با عفت و احترام هستش ولی هرگز خاطره ی تلخی ها یادشون نمیره.
باكو و آذربایجان بایدم از اتحاده ایران با كومونیستای چین و روسیه و حتی ارمنستان احساس نارضایتی بكنن و بنظرم طبیعیه.
میبخشین این همه حرفیدم و وقتتونو گرفتم دوست جان گلم ولی خاستم بدونین از قدیما تا الان تو این سی و سه سال چه بلاهایی بوده تو آذربایجان و مردم چطوری زجر كشیدن. تازه این یذرش بودش. ولی خب ما بالاخره بابا تونست بیارتمون ایران و خب سخت بودش باسه ما حتی. بابام راننده ترانزیت بودش خدا بیامرز. و خب اومدیم ایران از اون موقع واقعا خوشبختیمون اومدش...
بازم ممنونم بولتن جان.