گروه پژاک در ۴ آوریل ۲۰۰۳ سالروز تولد عبدالله اوجلان سرکرده گروهک تروریستی پ.ک.ک تأسیس شد. ایدهئولوژی پژاک و پ.ک.ک آپوگرایی (Apoism) یعنی پیروی مطلق از شخص عبدالله اوجالان (ملقب به آپو) است.
برخی از احزاب کرد مثل حزب دموکرات کردستان و کومله رابطه حسنهای با پژاک ندارند، ابراهیم علیزاده دبیرکل گروه کوموله در تاریخ چهارم تیرماه ۱۳۹۰ در شبکه کوموله به بحث پیرامون اوضاع سیاسی ایران به ویژه کردستان پرداخت. وی از فعالیتهای پژاک اعلام نارضایتی کرد و اظهار داشت: مشکل اصلی ما اختلاف دراستراتژی سیاسی است. مثلاً گروه پژاک در مرزهای کردستان دست به فعالیتهای مسلحانهای زدهاست که متاسفانه به جنبش سیاسی کردستان ضرر میرساند.
اعتقادات و مشی گروهک تروریستی پژاک
پژاک و زن
۱ـ نفی نظام خانواده مبتنی بر شوهر و زن.
۲ـ اعتقاد به اشتراک جنسی در جامعه (بی بندباری جنسی)
۳ـ نفی سنتها و آدابی که اخلاق جنسی را تایید میکند.
۴ـ نفی قیود خانواده از زن و جامعه مبتنی بر زن سالاری .
۵ـ نفی اخلاق و نسبی شمردن آن در رفتارهای خانوادگی .
۶- پژاک معتقد است اخلاق زائیده توهم و تصورات ناشی از دین گرایی و تقید به خانواده میباشد که لازم است به طور کامل از صحنه تاثیرگذاری اجتماعی حذف گردد.
پژاک و صهیونیسم
۱ ـ پژاک معتقد است قرابت و نزدیکی خاصی بین برگزیدگان فرزندان بنی اسرائیل و کرد وجود دارد.
۲ ـ پژاک معتقد است کرد نژاد برگزیده و همراه کرد صهیونیسم و فرزندان بنی اسرائیل میباشد.
۳ ـ پژاک معتقد است کرد دارای قابلیتهای مشترک بین فرزندان یهود و کرد میباشد.
۴ ـ پژاک با همانند سازی ایدئولوژی صهیونیسم نقشی مانند یهود برای کرد قائل میباشد.
۵ ـ تفکر پژاک نشانههای روشنی از تاثیرپذیری از تئوری سینهای یهود دارد.
۶ ـ تفکر پژاک محصول فلسفه فکری مبتنی بر بینش صهیونیسم میباشد.
۷ ـ تفکر پژاک مبتنی بر جایگزینی نژاد کرد به جای یهود میباشد.
۸ ـ پژاک معتقد است آنچه که تاکنون ماموریت صهیونیسم بوده باید به کرد واگذار شود.
۹ ـ پژاک معتقد است باید پیوند مشترک بین حکومت شمال عراق و اسرائیل ایجاد شود.
۱۰- در تفکرآپوئیسم نوعی قرابت و همسانی بین تفکر صهیونیسم و کردگرایی مبتنی بر برگزیده بودن این دو نسل و آیندهساز بودن آن و رسالت تاریخی اینها و قرابت سرنوشت مشترک آنها میباشد.
پژاک و دین
۱- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص مظهر عقب ماندگی غرب آسیا میباشد.
۲- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل نظام طبقاتی میباشد.
۳- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص افیون جامعه میباشد.
۴- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل ایست تمدنی میباشد.
۵- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل دیکتاتوری و توجیهکننده وضعیت موجود میباشد.
۶- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل بردگی زن میباشد.
۷- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص تخیل اقتدار متمرکز و توجیهگر ظلم و اجحاف اجتماعی میباشد.
۸- در یک دید کلی دین به طور عام و اسلام به طور خاص را عامل عقب ماندگی و عدم تحول در مشرق زمین و به ویژه در ایران و خاورمیانه میدانند و اعتقاد دارند به منظور رسیدن به هدف مطلوب باید تمام مظاهر دین و حاکمیتهای مبتنی بر دین از عرصه فردی و اجتماعی حذف گردد.