گروه فرهنگی - حجتالاسلام محسن قنبریان طی یادداشتی نوشت:جهان طبیعی-جهان اجتماعی:وقتی کلماتی مثل "بنی هاشم" و "بنی امیه" و مانند آن را می شنوی، دوجور تصور برایت شکل می گیرد:
به گزارش بولتن نیوز، دوخاندان که هریک جداگانه به لحاظ خونی و ژنتیک در پیوند باهم هستند. یک تیره و فامیل میشوند؛ با منافعی و مضارّ مشترک که معمولا دور هم زندگی می کنند؛ باهم در جنگ یا صلح می شوند و... این "جهان طبیعی" بنی هاشم و بنی امیه است.
دو خاندان که هریک باورها و ارزشهای متفاوت و متضاد دارند. متناسب با آن نظام باور و ارزش، "عمل متصل و منفصل" متفاوتی از آنها سر میزند. بنی امیه را محافظه کار نظام جاهلیت و کوشا برای بازتولید آن می بینی. بنی هاشم را انقلابی ای در برهم زدن نظم جاهلیت و آوردن سبک جدید زندگی متخذ از بعثت رسول الله(ص) می یابی. عمل متصل هرکدام را از شعب ابیطالب تا بدر و اُحد و بعدتر صفین و عاشورا و... می توانی متمایز از هم ببینی.
عمل منفصل هرکدام را در تفاوت "مدینه النبی" با "مکه ی ابوسفیان"، در "شام معاویه" با "کوفه علی(ع)" می توانی ببینی.
چقدر مناسبات، ساختارها، قاعده گذاری ها تا مبلمان شهری هریک از اینها مقابل هم است؟!
این، "جهان اجتماعی" بنی هاشم و بنی امیه[مثلا] است.(دقت فرمایید)
اگرهمان طایفه مثالی را روی کاغذ، شجرنامه نویسی کنی؛ هریک به شکل مثلثی جلوه می کند. هرچه به سمت قاعده مثلث بیایی، تکثیر بیشتر می شود و هرچه به سمت نوک توجه کنی، تکثر کمتر و به وحدت میل می کند؛ تا به یک زوج میرسی که "ریشه و اصل" آن طایفه است. امیه و هاشم با همسرانشان، ریشه آن دو طایفه اند.
جهان اجتماعی این دو را هم اگر تعقیب کنی، به یک "نقطه کانونی" می رسی. بعثت رسول الله(ص)، نقطه کانونی است. از آنجا دید عده ای نسبت به عالم و آدم عوض و ارزشهای اجتماعی جدیدی متولد شده و اعمال و مناسکی، نو شده است. این نقطه کانونی فی الواقع "رحِم جهان اجتماعی" است.
روایات ذیل آیه اول نساء(...وَ اتَّقُوااللهَ الَّذی تَسآءَلونَ بِه وَ الاَرحامَ...) این معنای از رحِم را بیان می کند. رحِمی که معلّق به عرش -بعنوان مقرّ سلطنت ربوبی- است و به صله خود فرا میخواند!(۱)
صله رحم، تعبیری استعاری و پرمعناست. فایده های بسیار از جمله "ازدیاد عمر"، "تاخیر اجل و فوت"، "زیادی برکت" و... برایش بیان شده است.
در جهان طبیعی که واضح است؛ یک فامیل در پیوند باهم و انواع صله(از بازدید تا مدد عاطفی و مالی و...)، "عمر جمعی شان" بیشتر و افولشان به تاخیر می افتد و بالنده تر میشوند(در روایات چنین آثاری برای افراد و اعضاء هم بیان شده است)
در جهان اجتماعی نیز صله رحم متصور است. هرچیزی که "آن باورها و ارزشها" را زنده تر کند، صله رحم جهان اجتماعی است. حج و عمره، زیارت عتبات(بخصوص در جلوه ای مثل پیاده روی اربعین)، میلیاردها تومان نذر، میلیونها وقف و... رحِم آل محمد(ص) را گرامی می دارد و "جهان اجتماعی اسلام و تشیع" را بالنده می کند.
انقلاب اسلامی نقطه کانونیِ تولد جهان اجتماعیِ جدیدی با احیای اسلام ناب بود. ایرانِ بعد از آن مثل بنی هاشمِ بعد از بعثت، دچار تغییر در باور و ارزش و عمل شد.
حضورهای میلیونی ۵۶و۵۷، رفراندوم۵۸، صله رحمِ عمومی در جهان اجتماعی با آن کانون معرفتی-ارزشی بود. "بسیج شوندگی مکرر" در ۸سال دفاع مقدس و جهاد سازندگی و هر بزنگاه لازم، همه صله رحم یک ملت در جهان اجتماعی خویش است. "تشییع میلیونی" امام(ره) تا سردار دلها مصادیق دیگر این صله رحم معنایی و عمیق است. همه ثمرات صله ی رحم را هم برای ملت ایران دارد. عمر جهان اجتماعی اش افزون، افولش را ممنوع و بالندگی اش را تضمین می کند!
#سالگرد_سردار_دلها فرصت دوباره برای ابتکار صله در این جهان اجتماعی، در مقتضیات جاری است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com