دولت
آمریکا و به خصوص وزارت خارجه این کشور،
در مقابل نتیجه انتخابات در کشورهایی که هم راستا با آنهاست بلافاصله پیام تبریک
می فرستند و حرکت این کشورها و مردم آنها را به سمت دموکراسی و حقوق بشر ارزیابی می کنند اما اگر در مورد این نتایج
تردید داشته باشند که مطابق کشورهای غربی است، یا سکوت می کنند یا منتظر می مانند
و تا چند روز یا چند هفته بعد به مشغول می شوند تا ارزیابی خود را اعلام کنند.
چنانچه مواضعی که گروه های پیروز انتخابات می گیرند مدیریت آمریکا و عملکرد آمریکا و متحدان آنها را تایید کند، با ارسال پیام تبریک و یا سفر به این کشورها، همسویی و مشارکت آنها را در پیگیری اهداف آمریکا و متحدان غربی خواستار خواهند شد و اگر ابهامی در این موضع گیری ها ببینند به توصیه و سفارش مشغول می شوند و از آنها می خواهند که فضای سیاسی و جامعه مدنی و مطبوعات و احزاب را آزاد بگذارند تا خود را به اصطلاح با جهان امروز وفق دهند .
این نوع نگرش آمریکا باعث شده که نسبت به مسائلی که در انتخابات کشورهایی مانند مصر، تونس، روسیه، ایران و... اتفاق افتاده واکنش متفاوتی دارند. در حالی که سیستم صندوق رای و مشارکت مردم در همه این کشورها تقریبا شبیه هم است
اما با کمال تعجب، در کشورهایی که درصد کمتری از مردم در انتخابات حاضر می شوند و نامزد مورد حمایت آمریکا و شعارهای دنیای سرمایه داری داده می شود مورد حمایت و تایید آمریکا هستند اما اگر مانند ایران 40 میلیون نفر در انتخابات شرکت کنند و نتیجه مورد پذیرش هواداران غرب نباشد، فورا اسم رمز تقلب در دستور کار قرار می گیرد.
تقریبا در تمام کشورهایی که نتیجه انتخابات مورد قبول نبوده، فورا اسم رمز تقلب و شعاری مانند رای من کجاست و یک رنگ که سمبل و نماد این اعتراضات است در طیف وسیع رسانه ها مورد توجه قرار می گیرد و توجه همه جهان را به خود جلب می کنند.
اعترافات فتنه گران مانند کسانی که اعترافات آنها در داخل کشور منتشر شده و همچنین اعتراف کسانی مانند اکبر گنجی و مهاجرانی و... در خارج کشور به خوبی نشان می دهد که آنها بدون آن که منتظر شمارش آرا و رسیدگی به شکایات سران فتنه باشند با استفاده از جو موجود در تهران، از رمز تقلب و تعجب هواداران جنبش سبز در تهران استفاده کردند و با این توجیه که نتیجه انتخابات در شهرها و روستاهای دیگر کشور شبیه تهران است، به این نتیجه رسیدند که تقلب شده و القای سران فتنه را پذیرفتند و با این اسم رمز، اعتراضات و فتنه انگیزی را شروع کردند.
این سیستم اعتراضات که مورد توجه بنیاد جرج سوروس بوده و با حمایت مالی آمریکا همراه است ابتدا از انتخابات اکرایین شروع شد و انقلاب نارنجی نام گرفت و باعث شد که انتخابات بار دیگر انجام شود.
بعدها در ایران با نام جنبش سبز به نوعی دیگر به پیش رفت و امروز در روسیه با انقلاب سفید، برف یا بادبادک سفید دنبال می شود و اسم رمز همه آنها تقلب است. اما دولت ها و نظام های این کشورها، در مقابل این شیوه روباه صفت کوتاه نمی آیند و به یک عده از جمعیت حاضر اجازه نمی دهند که اهداف آمریکا را به پیش ببرد.
راه دیگر این است که اگر مواضع این کشورها به سمت اصول گرایی اسلامی وحقوق بشر اسلامی و استقلال این کشورها از سیاست های آمریکا سمت گیری شود فورا آمریکا و غربی ها با ابراز نگرانی از این انتخابات و فضای سیاسی این کشورها، خواستار احترام پیروز انتخابات و دولت های آنها به نظر مخالفان این دولت ها می شوند تا اجازه دهند که ادبیات دموکراسی و حقوق بشر به سمت آمریکا و انگلیس و اسرائیل در این کشورها گسترش یابد.
علاوه بر رنگ انقلاب های رنگی، و اسم رمز تقلب، کار دیگری که غربی ها انجام می دهند، مطرح کردن مخالفان در لندن و تشکیل اتاق فکر، جایزه دادن به زندانیان و مخالفان نظام و دولت در این کشورها، مانند جایزه نوبل صلح به شیرین عبادی و چند جایزه دیگر به تعدادی از روزنامه نگاران ایرانی .... بخشی از کارهایی است که غرب در انتخابات این دسته از کشورهای مستقل انجام می دهد.
از همین روست که رهبران باهوش و فرزانه این کشورهای اسلامی و مستقل جهان از جمله آیت اله خامنه ای مقام معظم رهبری، نسبت به توطئه های این کشورها بارها و سال ها پیش هشدار داده اند ودر سخنرانی های مهم ایشان به این نکته اشاره کرده اند که باید مراقب رفتار آمریکا و متحدان آن باشیم زیرا آنها یک دست آهنی را با دستکش مخملی می پوشانند و دست دراز می کنند تا کشورهای مستقل جهان را گول بزنند و با توطئه های مختلف تلاش دارند که حیثیت و عزت و وحدت این کشورها را تضعیف کنند....
کشورهای غربی به خصوص در مقابل کشورهای مطرح و مستقل جهان که از گذشته تاامروز منتقد سیاست های آمریکا بوده اند مانند روسیه، ایران، چین، سوریه و... به هیچ وجه کوتاه نمی آیند وبا ایجادشبهه و طرح سوال و ایجاد ابهام در عملکرد دولت ها و انتخابات این کشورها ، انواع ترفندها و بهانه ها را مطرح می کنند و گاه آنها را حامی تروریسم بین المللی معرفی می کنند و یا عامل بنیاد گرایی اسلامی می دانند.
اما این توطئه ها از چشم تیز بین رهبران خردمند این کشورها دور نمی ماند و در سراسر تاریخ چند دهه گذشته مراقب این گونه تحرکات به ظاهر حقوق بشری و انسان دوستانه اما در عمل خصمانه و توطئه آمیز هستند.
همچنین دولت ها و وزارت خانه های خارجه فرانسه، انگلیس، اسرائیل و سایر متحدان آمریکا مانند کانادا و... نیز در حمایت از سیاست های آمریکا به این شکل عمل می کنند و در مقابل کشورهایی که مستقل از آمریکا عمل می کنند مانند ایران، روسیه، کره شمالی، چین و... حساس هستند و در مقابل انتخابات آنها اکثرا جریان سازی خبری ایجاد می کنندو انتخابات آنها را زیر سوال می برند.
این قبیل اقدامات چه از طریق گزارش های سالانه یا مستقل وزارت خارجه آمریکا در مورد وضعیت حقوق بشر در جهان، ایران، روسیه، چین و.... چه از طریق اقدامات نهادهای بین المللی مانند سازمان توسعه تجارت جهانی، نهادهای و کمیته های حقوق بشری سازمان ملل، مطرح می شود و قطعنامه های مختلف اعضای سازمان ملل متحد معمولا از طریق پیشنهاد یکی از کشورهای حامی آمریکا مانند کانادا، فرانسه، کشورهای اسکاندیناوی، و... و حمایت سایر متحدان این کشورهای غربی به جوسازی و جریان سازی علیه این کشورها می پردازد.
همان طور که در جنبش سبز، رنگ و نوار سبز روی دست یا لباس و پوشش سبز مورد توجه بود و یا در برخی کشورها رنگ و پرچم نارنجی مورد توجه بوده در تظاهرات روسیه، استفاده از روبان سفید مورد توجه قرار گرفته است و در این تظاهرات نیز موضع استفاده از رمز تقلب مورد توجه قرار گرفته است
این موضوع نشان می دهد که کشورهای غربی با وجود شعار دموکراسی و حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت، هر جا که نتیجه انتخابات را به نفع خود ارزیابی نکنند با اعلام اسم رمز تقلب، از مخالفان این دولت ها می خواهند که وارد عمل شوند و با اپوزیسیون آنها در لندن و نیویورک و واشنگتن و سایر شهرها و رسانه ای کردن موضوع وارد صحنه می شوند
در حالی که کل مخالفان پوتین و تظاهر کنندگان در شهر مسکو حدود 4 هزار نفر و در سن پترزبورگ حدود 10 هزار نفر بوده است اما با پوشش وسیع رسانه ای این تعداد محدود و چند روز گزارش وسیع و دائمی از این راهپیمایی ها، طوری جو سازی کردند که انگار تمام مردم روسیه علیه پوتین قیام کرده اند و به قدرت رسیدن پوتین ظهور یک دیکتاتوری فراگیر و بسیار خطر ناک برای مردم روسیه و منافع مردم جهان است.
غربی ها و مدعیان حقوق بشر در غرب و محافل قدرتمند رسانه ای وابسته به لابی صهیونیست ها به شیوه ای که حوادث بعد از انتخابات 1388 در ایران و جریان فتنه را پیگیری کردند در ارتباط با جریانات انتخابات روسیه و به قدرت رسیدن حزب پوتین در روسیه نیز به همان شکل عمل کردند و همان طور که گروهی در لندن و نیویورک و واشنگتن از مخالفان جمهوری اسلامی و هواداران جریان فتنه شکل گرفت و افرادی مانند مهاجرانی و گروهی از روزنامه نگاران جریان اصلاحات در لندن در قالب گروه های مختلف و شبکه فارسی بی بی سی و سایت روز آن لاین و گروهی از روزنامه نگاران در پاریس و گروهی با عنوان جریان سبز امید و ... در اروپا شکل گرفتند و همچنین عده ای مانند اکبر گنجی، علی افشاری و موسوی خوئینی و تعدادی دیگر به طور مستمر در نیویورک همایش ها و تجمع هایی برگزار کردند و عده ای از دانشجویان و روزنامه نگاران اصلاح طلب با حضور در صدای آمریکا علیه جمهوری اسلامی به همکاری مشغول شدند، و.... درارتباط با جوسازی علیه دولت روسیه و پوتین نیز از مخالفان پوتین در لندن و نیویورک و.... استفاده کردند و گروه هایی را در این کشورها و شهرها علیه پوتین شکل دادند.
در حالی که مردم اروپا و آمریکا انتظار دارند که رسانه های غرب و محافل و گروه های حامی حقوق بشر به مسائل تضاد طبقاتی و مشکلات معیشتی و اعتراضات جنبش وال استریت در لندن، نیویورک و واشنگتن و سایر شهرهای اروپا و آمریکا رسیدگی کنند اما رسانه ها و احزاب حامی لیبرالیسم و سرمایه داری غرب نه تنها به این خواسته های بر حق مردم فقیر و کم درآمد و بیکاران در این کشورها و موج ورشکستگی و سقوط بازارهای مالی وسهام و.... توجه ندارند و به 50 میلیون نفر مردم نیازمند امکانات معیشتی در آمریکا توجه ندارند .
و به جای رسیدگی به مسائل زندگی امروز بشر در نقاط مختلف جهان، تنها روی کشورهایی که دولت های غربی با آنها مسئله دارند و استقلال و خودکفایی سیاسی و اقتصادی آنها را قبول ندارند متمرکز شده اند و دولت های ایران، روسیه، بحرین، سوریه، لبنان و فلسطین و... برای آنها قابل تحمل نیست اما به لیبی لشکر کشی می کنند و در امور مصر، یمن، تونس و ... در راستای منافع خود عمل می کنند
اما حاضر نیستند که یک سیاست واحد را در قبال مدیریت مسائل کشورهای جهان اتخاذ کنند
این نوع ادبیات سالهاست که از سوی آمریکا و متحدان آن علیه کشورهایی که بر خلاف دیدگاه آمریکاو حامیان آن موضع گیری می کنند مطرح شده است اما جالب این است که در کشورهایی که در بست در خدمت سیاست های آمریکا هستند و هیچ گونه مخالفت و موضع مستقلی دارند مطرح نمی شود.
به عنوان مثال، هیچ گاه در مورد عربستان که به مراتب در نقض حقوق بشر، زندگی اقلیت ها، زنان و گروه های سیاسی و.... وضعیتی به مراتب بدتر از سایر کشورهای اسلامی دارد، هیچ گونه قطعنامه یا ابراز نگرانی را شاهد نیستیم و این سکوت سنگین حتی بسیاری از مطبوعات و رسانه ها واحزاب را در این کشورهای غربی متعجب کرده است.
آنها در جریان کوچکترین تحرکی از سوی ایران و روسیه، به جوسازی و فضاسازی می پردازند و حتی وضعیت یک زندانی، فعال حقوق زنان، روزنامه نگار، سینماگر و ... را که در روسیه و ایران به مخالفت یا نقد دولت و حکومت پرداخته و یا خارج از این کشورها به انتقاد مشغول است، توجه آنها را جلب می کند.
اما در مقابل، به انتقادات گسترده مردم ونهادهای حقوق بشری از وضعیت زندان گوانتانامو، تعرض سربازان آمریکا به مردم عراق و افغانستان و ویتنام، کشتار در عراق و افغانستان، اشغال این کشورها و... توجه نمی کنند .
به عبارت دیگر، یک نوع دیکتاتوری رسانه ای با اصول لیبرالیسم غربی مدافع منافع سرمایه داری مصرف گرای غرب که فاصله طبقاتی و منافع طبقه ای خاص را رهبری می کند بر نهادهای مدنی، و ساختار اجرایی و اداری ونظامی آمریکا و متحدان آن حاکم است که به روش فیلم های سینمای هالیوود و همچنین مد گرایی در فضای تجاری، در فضای سیاسی نیز از واژه ها و روش هایی که مد روز می شود برای مقابله با کشورهای مستقل جهان بهره می برد.
وامروز مد روز دنیای سیاست و عرصه مقابله با کشورهای مستقل که ایدئولوژی دیگری غیر از لیبرالیسم و سرمایه داری نوع آمریکایی دارند، با کلمات و واژه هایی از قبیل" تقلب، انقلاب نارنجی و.... با نمادهایی مانند دستبند و رنگ سبز، روبان سفید و..." تعریف می شود و رسانه ها و امپراتوری مطبوعاتی و رسانه ای غرب، به جای سلاح های نظامی از این واژه ها و ادبیات و نمادها و رنگ ها، پیام جریان سازی و جوسازی علیه دولت ها و ملت های مستقل جهان را مخابره می کند و آنها به هیچ وجه علاقه ای به حق تعیین سرنوشت توسط ملت ها ندارند
زیرا کشورهایی که به منافع آمریکا لطمه ای نمی زنند و عملکرد ومدیریت آمریکاو غرب را تایید می کنند بدون توجه رسانه ها و جوسازی امپراتوری رسانه ای وحقوق بشری غرب به کار خود ادامه می دهند اما تقریبا تمام کشورهایی که مستقل هستند یا منتقد سیاست های آمریکاو تسلط سرمایه داری غرب هستند، زیر ذره بین رسانه ها و نهادهای به اصطلاح حقوق بشری و دیده بان سازمان ملل و سایر ابزارهای نظام سلطه قرار می گیرند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
sarbazerahbari.blogfa.com