به گزارش بولتن نیوز به نقل از وطن امروز، یونس مولایی: عقد اخوت اصلاحطلبان با روحانی و همسرنوشت بودن آنها در عرصه سیاست تبدیل به یکی از مهمترین چالشهای این جریان در سالهای اخیر شده است. آنها که زمانی نامزد خود را در مقدم حضور انتخاباتی سال92 روحانی قربانی کردند و ۴ سال بعد نیز خود را «ضامن» عملکرد روحانی خواندند، حالا در غروب دولت روحانی و عصر دلار30 هزار تومانی تمایل چندانی به تعریف شدن ذیل عملکردهای آن ندارند. بخشی از آنان تلاش میکنند خود را در جایگاه اپوزیسیون دولت تعریف کنند و راهکار نجات کشور را در استعفای روحانی میجویند و بخش دیگری تلاش میکنند با توزیع هزینههای حکمرانی روحانی به دیگر دستگاهها و اجزای نظام، اساسا دولت را از موقعیت پاسخگویی خارج کنند تا مرجع پاسخگویی به انتقادات نباشند.
چندی قبل پس از طرح ایده استعفای روحانی از سوی عباس عبدی بود که رئیس دفتر رئیسجمهور در گفتوگویی حامیان روزهای خوب روحانی را بابت پشت پا زدن به دولت در روزهای بدی که سپری میکند تهدید کرد و گفت: از اصلاحطلبان وزیر و استاندار در دولت وجود دارد و اگر آنها منتقد هستند، حداقل مراعات حال رفقای خود را بکنند.
در این شرایط که نزاع برای رعایت پروتکلهای سیاسی و فاصلهگذاری با دولت و عدم پاسخگویی نسبت به عملکرد آن تبدیل به مشی ثابت حامیان دیروز رئیسجمهور شده است، برخی چهرهها سعی میکنند اساسا همراهان دولت را از جایگاه پاسخگویی خارج کنند و خسارتهای پرهزینه دولت را به دیگرانی نسبت دهند که سالها نسبت به عقیم و بدسرانجام بودن سیاستهای دولت هشدار داده بودند. آنها از سویی کماکان در روزگار ترامپ نیز از ایده برجامی دولت به عنوان کلید نجات کشور سخن به زبان میآورند و از سوی دیگر با منتسب کردن نتیجه غایی برجام به دیگران سعی میکنند از حیثیت و اعتبار این ایده صیانت کنند. به عبارت دیگر در شرایطی که پس از باز بودن دست تیم مذاکره کننده برای مذاکره با آمریکا و انعقاد توافق هستهای، کشور در حال تجربه نابسامانترین شرایط اقتصادی و افزایش 10برابری نرخ ارز است اما آنها سعی میکنند وضعیت پسابرجامی را از نتایج برجام منفک کنند. در تازهترین اقدام این جریان برای تحریف افکار عمومی نسبت به عملکرد دولت و نتایج برجامی آن، یکی از چهرههای فعال فتنه88 که از مهمترین و شناختهشدهترین اصلاحطلبان حامی روحانی نیز به شمار میرود با انتشار توئیتی اقدام به قیاس نرخ دلار در مقاطع مختلف کرده است تا در یک نتیجهگیری موهوم از دولت مورد حمایت خود سلب مسؤولیت کند. وی با اشاره به نرخ 3300 تومانی دلار در روز امضای برجام و قیمت 6100 تومانی آن در روز خروج ترامپ از برجام و رشد نرخ آن به 13100 تومان در زمان سفر نخستوزیر سابق ژاپن به ایران، 17000 تومان در روز آغاز به کار مجلس و نهایتا 29000 تومان در روزهای اخیر، این بیثباتی را به منتقدان برجام منسوب کرده است! هرچند طرح چنین الگوی تکمتغیری برای بررسی نتایج هر سیاستی فاقد وجاهت علمی است اما بر مبنای منطق آن میتوان به نتایج دیگری دست پیدا کرد که احتمالا برای جریان غربگرای حامی دولت به هیچ وجه مطلوب نخواهد بود. برای نمونه در سالهای پس از دفاعمقدس نرخ دلار در فاصله آغاز تا پایان هر دولت 2الی3 برابر شده بود و دولتی که وارد مذاکرات مستقیم با آمریکا شد، برجام را امضا کرد و مدعی فهم زبان جهان بود تنها دولتی به شمار میرود که به رکورد افزایش 10 برابری نرخ ارز رسیده است. از سوی دیگر در حالی در این معادله تلاش شده روند پرسرعت افزایش نرخ ارز به حوادثی که مطلوب نویسنده آن بوده منسوب شود اما فاصله قابل توجه نرخ 3300 تومانی در زمان امضای برجام تا نرخ 6100 تومانی در دوره خروج ترامپ از برجام، نشان از بیاعتباری سایر ادعاها دارد، به گونهای که اگر تحریم تنها متغیر تعیینکننده نرخ ارز بوده است باز هم دولت بدترین عملکرد را در برابر آن از خود نشان داده و در حالی که پس از تحریمهای شورای امنیت نرخ دلار 3 برابر شد اما در فاصله برجامی که سندی برای رفع تحریمها به شمار میرفت تا خروج ترامپ از برجام نرخ دلار نزدیک به 2 برابر افزایش پیدا کرد و با بازگشت تحریمهای آمریکا تا 10برابر نیز افزایش یافت. مضاف بر اینها، مرتبط کردن روال این افزایش نرخ به مقطع آغاز به کار مجلس یازدهم در حالی است که میتوان چنین سیر ثابت رو به رشدی را به هر حادثه دیگری نسبت داد و تلاش داشت از وجود آن رابطه علت و معلولی تعریف کرد (امری که از آن با عنوان مغلطه «علت شمردن امر متقارن» یاد میشود). زنجیره قیاسهای اینچنینی را با موارد آشنای دیگری نیز میتوان ادامه داد و همه آنها نشاندهنده این فرض است که حتی ادعاهای حامیان دولت برای تبرئه عملکرد روحانی نیز موید این امر است که ایده برجامی غربگرایان مساوی با بدترین نتایج مدیریتی در طول چند دهه اخیر بوده است.
با این اوصاف علت در پیش گرفتن مواضع و ادعاهای اینچنینی را میتوان به روشنی دریافت: اهتمام برای مسؤولیتزدایی از دولت توسط افرادی که روزگاری خود را ضامن موفقیت آن معرفی کرده بودند. در چنین موقعیتی اصلاحطلبان که بخوبی نسبت به همسرنوشتی با دولت روحانی و به یک چشم دیده شدن عملکرد خودشان و دولت در میان افکار عمومی آگاه هستند، سعی میکنند اساسا مسؤولیت عملکرد دولت را به دیگرانی نسبت دهند که از قضا در تمام 7 سال گذشته بارها نتیجه سیاستهای برجامی دولت را هشدار داده بودند. دولتی که به اقرار رئیسش ایران را از شرایط «تحریم اقتصادی» پیش از برجام به شرایط «جنگ اقتصادی» پس از برجام رسانده است نمیتواند علت وضعیت موجود را در نقطهای غیر از محل سکونت خود نشان دهد. هر قدر که مشوقان دیروز انتخاب روحانی که این روزها سعی دارند از او مسؤولیتزدایی کنند بخواهند شرایط حادث شده را حتی به فشار خارجی نیز منتسب کنند، باید پاسخگوی این پرسش باشند که آیا آنها با وعدهای جز از میان برداشتن این فشارهای خارجی انتخاب شدهاند؟ بیتردید جریان اصلاحطلبی از مسببان و مقصران ایجاد وضعیت فعلی در کشور است. سهم آنها در نابسامانی معیشت فعلی قابل انکار نیست. آیا آنها حاضر به عذرخواهی از ملت خواهند شد؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
خیلی خودتان را درگیر تاج زاده نکنین
الان به فکر یک شهردار خوب برای تهران باشید، کسی از جریان انقلابی که تفکر میدانی داشته باشد و در طراز قالیباف باشد.
اگر کسی مثل قالیباف، بر تهران مسلط شود، دیگر اصلاح طلبان به قعر تاریخ خواهند رفت و جریان انقلابی علیرغم سم پاشی ها کارآمدی خود را اثبات خواهد کرد.