حد ذلیل بودن در برابر غرب تا کجا که برای پاک کردن دامن ایالات متحده، رهبران انقلاب و جامعه را متهم کنیم به تمامیت خواهی و شعارهای فتنه گران سال 88 را فریاد بزنیم و ایشان را دیکتاتور و درگیر بحران مشروعیت بخوانیم و فراموش کنیم که اگر امروز شرایط کشور جالب نیست، ماحصل بی کفایتی همان کسانی است که شما تبلیغشان را می کردید و تمام تلاش خود را انجام دادید تا به قدرت برسند.
گروه سیاسی: پس از آن که نشریه اصلاح طلب صدا در شماره قبل خود، رفتار ترامپ با رییس جمهور صربستان را توجیه کرده بود، از سوی بسیاری و از جمله بولتن نیوز مورد تفقد قرار گرفت. اما از آن جهت که سابق بر این اثبات گشته این حضرات بر باطل خود بسیار استوار هستند، در شماره جدید خود با یک استدلال نابخردانه در پی پاسخگویی به انتقادات برآمده اند.
به گزارش بولتن نیوز، این آمریکادوستان پرافتخار، در پاسخ به انتقادات علیه خود، در مقام مشابه سازی آن دیدار برآمده اند و عکسی از ملاقات لوکاشنکوی بلاروس و پوتین منتشر کرده اند که در آن تصویر، لوکاشنکو مشغول یادداشت برداری از صحبت های رییس جمهور روسیه است. فهم ناقص تحریریه نشریه صدا از رابطه میان ایران و روسیه موجب گشته که این جماعت خیال کنند مساله اتحاد جمهوری اسلامی با روسیه، همانند آن چیزی است که خود دوست دارند میان آمریکا و ایران وجود داشته باشد یعنی فرمان برداری محض و بی چون و چرا در برابر این حکومت تروریست. حال اینکه اگر با چشمان باز و حواس جمع به رابطه میان ایران و روسیه نگاه کنند، خواهند فهمید که همه داستان بر سر منافع مشترک در برخی امور است. در این اشتراکات است که ایران و روسیه با یکدیگر همراهی دارند و قرار نیست همه اقدامات دو طرف با تایید دیگری همراه باشد.
اما این حضرات در ادامه استدلال خود مدعی شده اند که لوکاشنکو چون برای حفظ قدرتش از پوتین یاری خواسته، بسیار زبون است و به قول خودشان همچون یک کودک دبستانی از حرف های او یادداشت برداری می کند. در این شرایط سوال پیش می آید که چرا اگر از پوتین برای حفظ قدرت کمک خواسته شود، فعلی ناپسند رخ داده اما اگر رییس جمهور صربستان برای حفظ قدرت و منفعت سیاسی خود، به دریوزگی بیافتد و همچون بندگان در برابر ترامپ بنشیند، کاری خوب صورت گرفته و مورد تایید ایشان است؟! حقیقت این است که هر دو سر ماجرا اتفاقی غیر قابل قبول رخ داده. زیرا هر دو طرف با بی کفایتی موجبات بی ثباتی کشورشان را فراهم کرده اند و برای اینکه به هر ضرب و زوری بر سر قدرت بمانند، تصمیم گرفته اند به جای اصلاح برخی موارد در کشور خود و تامین نظر مردم، دست یاری مقابل قدرت های شرق و غرب دراز کنند.
اما مهم تر این مشابه سازی و استفاده از آن برای حمله به جبهه انقلاب که چرا در برابر این اتفاق سکوت کرده اند، مساله نتیجه گیری این نشریه و مشابه سازی وضعیت ایران با بلاروس است. نگارنده مطلب علت رجوع لوکاشنکو به پوتین را تمامیت خواهی و دیکتاتوری او در بلاروس عنوان کرده و مدعی گشته که این نوع زمامداری، باعث گشته که مردم علیه حکوتش بشورند. به همین علت او که از کنترل اوضاع ناتوان گشته به سمت روسیه دست درازکرده است.
با این مقدمه هم این نتیجه گیری حاصل شده که هر حکومتی با این شرایط، وضعش به همین گونه است و در لفافه و بدون نام بردن از ایران، ایران را نیز درگیر دیکتاتوری و گروهی تمامیت خواه عنوان می کند که از سر اتفاق با بحران مشروعیت مردمی نیز رو به روست و عوامل حکومت از ترس اینکه نتوانند در برابر خشم مردم مقاومت کنند، به سمت روسیه رفته اند و به آغوش «برادر بزرگتر» پناه برده اند. از این جماعت باید پرسید اگر همچون آن چه که شما دوست دارید و در حال بزک کردنش هستید، به جای اتحاد بر سر منافع مشترک با روسیه، به قول شما از ترس فلان اتفاق به آغوش ایالات متحده پناه ببریم، راضی خواهید شد؟! دغدغه ذهنی شما از بین خواهد رفت؟!
حد ذلیل بودن در برابر غرب تا کجا که برای پاک کردن دامن ایالات متحده، رهبران انقلاب و جامعه را متهم کنیم به تمامیت خواهی و شعارهای فتنه گران سال 88 را فریاد بزنیم و ایشان را دیکتاتور و درگیر بحران مشروعیت بخوانیم و فراموش کنیم که اگر امروز شرایط کشور جالب نیست، ماحصل بی کفایتی همان کسانی است که شما تبلیغشان را می کردید و تمام تلاش خود را انجام دادید تا به قدرت برسند. احتمالا مجددا پاسخی به همین میزان کودکانه از این نشریه شاهد خواهیم بود اما توصیه ما این است که کمی در مشابه سازی ها و مثال زدن هایشان جانب عقلانیت را رعایت کنند تا انگشت نمای خلق نشوند.