گروه بین الملل: با گذشت دوهفته از انتخابات ریاست جمهوری بلاروس که به پیروزی دوباره لوکاشنکو انجامید، خیابانهای پایتخت این کشور هنوز هم شاهد اعتراضات خیابانی است؛ اعتراضاتی که با حمایت صریح کشورهای غربی مواجه شده است.
به گزارش بولتن نیوز، آمریکا و اتحادیه اروپا نتیجه انتخابات را نپذیرفته و اتحادیه اروپا هم درصدد تحریم کسانی است که آنان را متهم به تقلب و سرکوب میداند، اما تظاهرات گسترده روز یک شنبه در میدان استقلال مینسک شعارها،مدل اعتراضی و پیام سران اپوزیسیون نشان داد که برنامه طراحی شده برای مخالفان به ویژه از سوی همسایگان غربی روسیه در اروپای شرقی شامل لهستان و سه کشور حوزه بالتیک که دیرزمانی است به غرب پیوسته و به عضویت ناتو درآمده اند،ابعاد عمیقی دارد.
کارگران کارخانه های تراکتورسازی ، موادغذایی و چند شبکه تلویزیونی بلاروس نیز کانون مخالفت ها هستند که اهمیت مدیریت لوکاشنکو درتعامل با آن ها برای کنترل بحران را دو چندان می کند اما او در حالی که تظاهرات گسترده روبه روی کاخ ریاست جمهوری و محل زندگی اش در مینسک جریان داشت، با اسلحه و جلیقه ضد گلوله، از نیروهای امنیتی در ورودی کاخ تشکر کرد و به آن ها گفت که حساب مخالفان را خواهد رسید.
برخورد با ژست های پارتیزانی در مواجهه با مخالفان که بازتابی گسترده در رسانه ها داشته و بیانگر نوعی رویکرد هیستریک و فقدان فهم او از تحولات جاری است که می تواند سطح اصطکاک را افزایش دهد و تنش ها در بلاروس را حادتر کند. جدای از کارنامه حکمرانی او وضعیت این روزهای لوکاشنکو نتیجه عملکردش در این اواخر است. او به رغم همه خوش رقصی ها برای آمریکا و اروپا که حداقل طی دو سال گذشته داشت و حتی فاصله خودش را از روسیه و پوتین با دعواهای متعدد زیاد کرد اما بازهم با پروژه براندازی و استمرار و توسعه بیشتر تحریمهای چندین ساله آمریکا و اتحادیه اروپایی مواجه شده است.
حتی لوکاشنکو سال گذشته بعد از دعواهای مفصل و متقابل با غرب بالاخره به صورت رسمی به اتریش هم سفر و در اجلاس پیمان «مشارکت شرقی» شرکت کرد افزون بر این که میزبان بسیاری از مقامات غربی از جمله مقامات آمریکایی مثل بولتون و پمپئو نیز با تمام جوانب و ملاحظاتش در مینسک شد و با اصرار و پیگیری در نهایت سطح روابط دیپلماتیک آمریکا - بلاروس بعد از حدود ۱۰ سال مجدد به تبادل سفرا ارتقا یافت ،اقدامی دیپلماتیک که به نظر می رسد نتایج مورد انتظار لوکاشنکو را در پی نداشته است. نگاهی به تاریخ روابط بلاروس و غرب نیز جالب توجه است.براساس اسناد رسمی و قطعی تاریخی تاکنون حداقل سه بار بلاروس در مسیر حرکت و برای فتح روسیه توسط غربی ها با خاک یکسان شده و مردم بلاروس به خاک سیاه نشسته اند .حالا نیز به نظر میرسد ظاهراً برای تضعیف روسیه یا محاصره روسیه یا کاهش عوامل و فاکتورهای توانمندی و قطع دسترسیهای روسیه حتما غربی ها اگر لازم شود هیچ ابایی از تکرار تاریخ ندارند و به عبارت دیگر هیچ نگاه و ملاحظه ای به منافع مردم بلاروس نزد آمریکا و اتحادیه اروپا مشاهده نمی شود.
شاید هم به همین دلیل بوده است که بخشی از اپوزیسیون لوکاشنکو معتقد است مداخله خارجی به انسداد مسیر گفتوگوهای داخلی میانجامد و با تحریمهای اخیر اتحادیه اروپا مخالفت کردهاند، اما جای طرح این سوال باقی است که موضع مسکو درباره تحولات جاری چیست؟ آیا راهبرد روسیه مبنی بر پشتیبانی و حمایت از لوکاشنکو باقی خواهد ماند یا مسیر خود را از او جدا خواهد کرد و به نوعی باب مذاکره با مخالفین را خواهد گشود؟به هر روی مسکو شاهد این بوده است که اروپا و آمریکا طی سالهای گذشته در جریان بحرانهای انتخاباتی در گرجستان در 2003، اوکراین در 2004 و قرقیزستان در 2005 توانسته اند نیروهای متحد روسیه را مجبور به کنارهگیری کنند و جریانهای همسو با غرب را به قدرت برسانند.
با این حال روسیه نسبت به دهههای پیش موضع سیاسی و امنیتی قویتری یافته و رویکرد تهاجمیتری نسبت به اروپا اتخاذ کرده است. حمایت از نیروهای خودمختار در گرجستان و تصرف شبهجزیره کریمه در اوکراین از مصادیق آن است. حالا نیز اگر لازم باشد بعید نیست روسیه مانند چچن و اوکراین نیروی نظامی و شبه نظامی ارسال کند تا مقابل تغییرات سیاسی در بلاروس بایستد. همچنان که اخباری نیز مبنی بر ورود رئیس سازمان امنیت فدرال روسیه و نیروهای ویژه اش با هواپیمای توپولف-۲۱۴ و ورود ده ها کامیون از نظامیان روس به بلاروس به گوش می رسد. نگرانی غرب از تهاجمیتر شدن روسیه، مانع از تشدید تقابل در بلاروس خواهد شد؟ روزهای آینده آبستن غافلگیریهای بسیاری خواهد بود و به نظر می رسد بلاروس طی روزهای آینده به عرصه مصاف جدی روسیه و غرب بدل شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
واقعا نمی بینید اصلاح طلبان در تمام دنیا دقیقا یک برنامه یکسان را دارند اجرا می کنند؟ نتیجه هیچ انتخاباتی را قبول ندارد الا اینکه مهره آمریکا در آن رای بیاورد. اگر جز این شود با شعار تقلب به خیابان ها میریزند و چون همیشه اقلیت ثروتمند کشورها هستند و حمایت قاطع خارجی را هم دارد خیلی وقتها موفق به سرنگون کردن دولتی می شوند که رای اکثریت را به دست آورده است. با ادامه این روند آنها بزودی تمام کره زمین را به صورت یکپارچه به یک مستعمره آمریکا تبدیل خواهند کرد. پس شکی نیست که این افراد تنها آمریکمایی هایی هستند که پاسپورت بلاروسی یا ایرانی یا ونزوئلایی یا اوکرانی یا یوکسلاوی یا زمیبابوه ای یا گرجستانی یا ... دارند و جنگ مسلحانه با آنها وظیفه هر انسان با شرف در کره زمین است.
رابطه اصلاح طلبان در دنیا با آمریکا مساوی است با رابطه حزب توده در کشورهای مختلف با شوروی. تنها راه نجات کشورها هم فقط حذف فیزیکی و اخراج این جماعت از کشور است. کاری که کوبا به نحو اخسن اجرا کرد. و همه اقلیت ضد انقلابی را به فلوریدای آمریکا فرستاد.