به گزارش بولتن نیوز،حجه الاسلام والمسلمين عليرضا توحيدلو نوشت:به مناسبت شهادت محمد بن علی بن موسی مشهور به امام جواد(ع) امام نهم شیعیان اثنیعشری که کنیه او ابوجعفر ثانی است.معجزه طی الارض را بدانید
شیخ مفید و طبرسی از محمد بن حسان و علی بن حسان از علی بن خالد روایت می کنند: زمانی که در سامرا بودم خبر آوردند که مردی که مدعی نبوت است از شام آورده و زندانی کرده اند. برای من شنیدن چنین سخنی گران بود. تصمیم گرفتم به زندانبانان محبت کرده؛ قلب آنان را به دست آورم. از این رو با آنان رابطه برقرار کردم و آنان اجازه دادند تا با وی ملاقات کنم. چون به نزد او رفتم بر خلاف شایعات پخش شده او را فردی عاقل و فرهیخته یافتم.
به او گفتم: فلانی به تو نسبت ادعای نبوت داده اند و به همین دلیل نیز زندانی شده ای.
وی گفت: هرگز چنین ادعایی نکرده ام.
ماجرای من از این قرار است که در موضع معروف به راس الحسین شام، جایی که سر مبارک امام حسین (ع) را در آنجا نصب کرده اند، مشغول عبادت بودم که ناگهان شخصی به نزد من آمد و گفت بر خیز برویم. بلند شدم و به همراه وی حرکت کردم، کمی که راه رفتیم خودم را در مسجد کوفه دیدم، فرمود:
اینجا را می شناسی؟ گفتم: بله مسجد کوفه است. او در آنجا نماز خواند من هم نماز خواندم. سپس با هم از آنجا بیرون آمدیم. کمی راه رفتیم، ناگهان خود را در مسجد مدینه مشاهده کردم. وی به رسول خدا (ص) سلام کرد و نماز خواند، من نیز با او نماز خواندم. سپس از آنجا خارج شدیم. مقداری با هم قدم زدیم که ناگاه خود را در مکه دیدم، او کعبه را طواف کرد، من نیز طواف کردم. سپس از آنجا خارج شدیم، چند قدمی راه نرفته بودیم، که خود را در جای نخست، در شام و در حال عبادت الهی مشاهده کردم. آن مرد رفت، در شگفتی فرو رفته بودم که خدایا این چه کسی و این چه کرامتی بود؟ یک سال از این واقعه گذشت که باز همان مرد آمد. از دیدن او خوشحال شدم. از من خواست که با وی همراه شوم و چون سال گذشته مرا به کوفه، مدینه و مکه برد و به شام بازگرداند. وقتی خواست برود به او گفتم: تو را به خداوندی که چنین قدرتی را به تو عطا کرده است سوگند می دهم که بگویی کیستی؟
فرمود: من محمد بن علی بن موسی بن جعفر (جواد الائمه) هستم.
من این ماجرا را به دوستان و آشنایان بازگو کردم و این ماجرا پخش شد تا اینکه مرا دستگیر و به ادعای نبوت به اینجا آوردند.
گفتم: جریان تو را با محمد بن عبد الملک در میان می گذارم.
گفت: بازگو کن
من نامه ای به او که در آن وقت وزیر اعظم معتصم عباسی بود نگاشتم و موضوع را با وی در میان گذاشتم.
وی در زیر نامه من چنین نوشت: نیازی به آزاد کردن او از سوی ما نیست. به کسی که در یک شب او را از شام به کوفه و از کوفه به مدینه و از مدینه به مکه برد و سپس به شام بازگرداند، بگو تا وی را از زندان رهایی بخشد.
علی بن خالد می گوید: پس از مشاهده پاسخ وزیر معتصم عباسی و ناامید شدن از نجات او با خود گفتم: نزد او رفته و او را دلداری دهم. چون به زندان رفتم، ماموران زندان مضطرب و پریشان از این سوبه آن سو می دویدند.
جریان را پرسیدم: گفتند زندانی مدعی نبوت که در غل و زنجیر در پشت درهای بسته و قفل شده بود معلوم نیست به آسمان پر کشیده یا زیر زمین فرو رفته و یا مرغان هوا او را شکار کرده اند.
علی بن خالد که فردی زیدی مذهب بود با مشاهده چنین واقعه ای به امامت امام جواد(ع) معتقد و از اعتقاد خوب و راسخی بر خوردار شد. پس من و شما هم میتوانیم دست بر دامان آقا جواد الائمه ( باب الحوائج) زده و حاجت روا شویم.
منابع : الخرائج و الجرائج ،ج۱،ص۳۸۰ بحارالانوار،ج۲۵،ص۳۷۶
الکافی ،ج۱،ص۴۹۲
مدینة المعاجز،ج۷ ، ص۴۲۲
البرهان ،ج۲،ص۴۹۳
موسوعة الامام الجواد(ع)،ج۱،ص۲۲۷
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
خیر دو دنیا نصیبتان
مثل همیشه عالی
آدرس کانال تلگرامتان را به ما هم بدهید ممنون میشوم
مخلصیم
فیض بردیم
ان شاءالله همگی ما با خلوص نیت مطهر باشیم و از اعتقاد خوب و راسخ برخوردار باشیم قطعا دستمان به دستان مبارک ائمه الطهار گره خواهد خورد و حاجت روا خواهیم شد،مثل همیشه پرمحتوا و آموزنده
خیر دو عالم نصیبتان ان شاءالله
نظری کن به من حقیر
طي الارض آقاجواد الائمه
ممنون تونم بحق آقا عاقبت تون ختم بخير
شهادت آقا رو هم خدمت تون تسليت عرض ميكنم
حضرت امام جواد ( ع ) .
من أطاع هواه أعطی عدوّه مناه
هرکس از هوی وهوس خویش پیروی کند ، آرزوی دشمنش را برآورده کرده است .
قد عاداک من ستر عنک الرشد اتّباعا لمن تهواه .
کسی که راه صحیح و درست را از تو بپوشاند بخاطر آنکه طبق هوی و میل تو رفتار کرده باشد با دشمنی کرده است .
عزّ المومن فی غناه عن الناس .
عزّت مومن در بی نیازی او از مردم است .
الثقه بالله ثمن لکل غال و سُلّم الی کلّ عال .
اعتماد به خداوند بهای هر گرانبهائی است و نردبانی است برای هر بلند پايه ايست.
المؤمن يحتاج الي ثلاث خصال ، توفيق من الله و واعظ من نفسه و قبول ممن ينصحه .
مؤمن به سه ويژگي نيازمند است : توفيق الهي ، موعظه كننده اي دروني ، پذيرش نصيحت از كسي كه او را نصيحت مي كند.
روز تعیین سرنوشت انسان
تو هم مثل من امروز این مناسبت خجسته رو به دوستانت یادآوری کن؛ به این امید که از باغ دعایشان یک گل استجابت هدیه بگیری...التماس دعا
عاقبت خاك شود حسن جمال من و تو
خوب و بد مي گذرد واي به حال من و تو
قرعه امروز به نام من و فردا دگري
مي خورد تير اجل بر پر و بال من و تو
مال دنيا نشود سد ره مرگ كسي
گيرم كه كل جهان باشد از آن من و تو....
یا جوادالائمه ادرکنی
آن مے تازد
هرڪس غم بیهوده خورد مے بازد
هر ڪه را بینے به فال بخت خود
ناراضے است
ڪودک و پیر و جوان را شڪوه از
این قاضے است
روزگاران از ازل این بوده و این
نیز هست
بے خیال زندگے ڪن زندگے
یک بازے است....
گاهی نگاهی