کد خبر: ۶۷۳۴۴۱
تاریخ انتشار:
ترجمه کتاب خاطرات جان بولتون (14)

اعمال دوباره تحریم ها برای تغییر رژیم در ایران

کتاب خاطرات جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، جنجال و سر و صدای زیادی در کل دنیا به پا کرده است. بولتون در این کتاب خاطرات که بارها از سوی دولت آمریکا تهدید شد جلوی انتشار آن گرفته میشود، به بسیاری از وجوه نادیده مدیریت ترامپ در کاخ سفید پرداخته شده است.

گروه بین الملل: کتاب خاطرات جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، جنجال و سر و صدای زیادی در کل دنیا به پا کرده است. بولتون در این کتاب خاطرات که بارها از سوی دولت آمریکا تهدید شد جلوی انتشار آن گرفته میشود، به بسیاری از وجوه نادیده مدیریت ترامپ در کاخ سفید پرداخته شده است. به دلیل اهمیت این کتاب در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل، سایت سیاست پارسی هر روز بخشی از این کتاب را ترجمه کرده و در اختیار علاقمندان قرار می‌دهد.

اعمال دوباره تحریم ها برای تغییر رژیم در ایران

به گزارش بولتن نیوز به نقل از سیاست پارسی، یک ماه طول کشید تا توافق هسته‌ای با ایران را پاره کنم و نشان دهم که زمانی که فردی افسار حوادث را در دست بگیرد، چگونه می‌تواند به‌راحتی کارش را انجام دهد. من تمام تلاش خود را برای آماده کردن متحدانمان، بریتانیا، آلمان و فرانسه برای آنچه قرار بود اتفاق بیفتد، کردم زیرا به نظر می‌رسید آن‌ها کاملاً برای عقب‌نشینی آمریکا از توافق آماده نیستند. کارهای زیاد دیگری مانده بود که برای اینکه ایران زانو بزند یا رژیم عوض شود، باید انجام شود. برخلاف آنچه سیاست اعلام شده ترامپ می‌گفت، ما در حال شروعی بزرگ بودیم. چند ماهِ بعداز انصراف از حضور در توافق، کار برای بازگرداندن تحریم‌های اقتصادی ادامه یافت و گام‌های دیگری برای افزایش فشار بر تهران که منطبق بر تصمیم ترامپ در خروج از توافق بود، برداشته شد. اساساً، برنامه اولیه این بود که تمام تحریم‌های قبلی تعلیق شده توسط توافق هسته‌ای اوباما دوباره بازگردانده شود و بعد تغییراتی اعمال شود که تمام حفره‌های تحریم پوشانده شده و فعالیت‌های اجرایی برای تبدیل تحریم‌ها به کمپین «فشار حداکثری» بر ایران انجام شود.

26 ژوئیه زمان برگزاری جلسه محدود کمیته مدیران برای سنجیدن این مسئله بود که چطور پیش می‌رویم و آن را ساعت 2 بعدازظهر در اتاق وضعیت برگزار کردیم. جالب‌ترین بخش جلسه تلاش متیس برای پایین آوردن میزان اهمیت کلی ایران در ماتریس تهدیدات بین‌المللی علیه ایالات‌متحده بود. او باوجوداینکه دلایلش بسیار مبهم بودند، بیان کرد که روسیه، چین و کره شمالی تهدیدهای بزرگ‌تری هستند و از اینکه می‌دیدم پمپئو و منوچین با اشاره به اینکه ایران قبل از وارد شدن من به دولت هم یکی از 4 تهدید اصلی شناخته شده در استراتژی امنیت ملی ترامپ بود، در مقابلش درآمدند، خوشحال شدم. اما شبح اعتراضات متیس تا پایان سال 2018 که او از دولت جدا شد و بعدازآن نیز همچنان به دنبال ما می‌آمد. بنابراین این جلسه به‌قدری مهم بود که اطلاعاتش به رسانه‌ها درز پیدا کرد و روز بعد در گزارش‌ها آمد. در همین حین، واحد پول ایران به‌شدت در حال کاهش بود. نیمه‌های ماه اوت 2018، و دوباره در ژانویه سال 2019 به اسراییل رفتم تا با نتانیاهو و دیگر مقامات کلیدی اسراییل در خصوص موضوعات مختلف علی‌الخصوص ایران دیدار و گفت‌وگو کنم. این مسئله برای اسراییل و نتانیاهو که حالا استراتژیستی برجسته درزمینه به عقب بازگرداندن برنامه‌های سلاح هسته‌ای و موشک‌های بالستیک شده بود، مسئله‌ای حیاتی بود. او همچنین به‌وضوح درک کرده بود که تغییر رژیم ایران دورتر و غیرمحتمل‌ترین روش برای تغییر دائمی رفتار ایران است. حتی اگر این سیاست اعلام شده دولت ترامپ نبود می‌توانست به خاطر تأثیر تحریم‌هایی که اعمال‌شده بود، اتفاق بیفتد. علاوه بر این، با توجه به دیدگاه‌های کشورهای عرب تولیدکننده نفت در خاورمیانه، یک توافق ناگفته‌ای درباره این وجود داشت که ایران تهدیدی مشترک هم برای اعراب و هم اسراییل در منطقه (البته هرکدام به دلایل مختلف) است. این اجماع بر سر تهدید بودن ایران به‌طور هم‌زمان باعث می‌شد که فشار جدیدی برای حل اختلافات اسراییل – فلسطین به وجود بیاید که از نظر استراتژیک می‌توانست به نفع آمریکا باشد. البته اینکه تا چه حد می‌توانستیم از این صف‌بندی جدید به‌صورت عملی بهره بگیریم مسئله دیگری بود

تا اوایل ماه سپتامبر، حملات به سفارت آمریکا در بغداد و کنسولگری آمریکا در بصره که از نظر من بدون شک به‌وسیله گروه‌های شبه‌نظامی شیعه که به دستور ایران اقدام شده بود و مقاومت بسیار در داخل وزارت خارجه و دفاع در برابر پیشنهاد دادن پاسخ‌های قوی به این اقدامات، باعث آشکار شدن تنش‌های بیشتر در داخل دولت شد. عدم تمایل به انجام اقدامات تلافی‌جویانه، به‌تبع آن افزایش هزینه برای حمله‌کنندگان و امید به ایجاد بازدارندگی در آینده، نشانه‌ای از اثرات باقی‌مانده از سیاست‌های زمان اوباما بود. حتی در طول 20 ماه از زمان ریاست جمهوری ترامپ، منصوبان جدید و سیاست‌های جدید هنوز نتوانسته بودند رویکردها را تغییر دهند. اگر هنوز روزهای ابتدایی سال 2017 بود، شاید می‌شد این مشکل را درک کرد اما این ناسازگاری آشکار بود که سکون بوروکراتیک در چنین حیطه‌های سیاست‌گذاری ادامه می‌یافت. بحث درباره پاسخ دادن به این نوع از حملات، به دلیل اشکال‌تراشی و تمایلات نسنجیده ترامپ برای کاهش حضور نیروهای آمریکایی در منطقه تا پایان دوره تصدی من ادامه یافت و منجر به انفعال بیشتر شد.

به دلیل همه تنفری که ترامپ از دولت اوباما داشت، جای تعجب نیست که دیدگاه‌های خاص او باعث می‌شد که جهت‌گیری‌های موجود بروکراسی تقویت شود و همه در جهت ضرر به منافع آمریکا در خاورمیانه قرار گیرد. درعین‌حال از عدم تمایل وزارت خزانه‌داری برای از بین بردن دسترسی ایران به سیستم پیام‌رسانی مالی جهانی (سوئیفت) ناراحت بودم. جمهوری خواهان کنگره علاقه قابل‌توجهی به قطع کردن دسترسی ایران به این سیستم داشتند اما منوچین و وزارت خزانه‌داری اعتراض می‌کردند. آن‌ها نگرانی‌های قابل‌درکی داشتند اما همیشه برای تغییر ندادن سیاست‌های موجود فشار می‌آوردند که ویژگی بارز سکون بوروکراتیک بود. پاسخ واقعی، فشار آوردن بیشتر بر ایران و پیدا کردن راه‌های بیشتر برای نظارت جامع بر ایران برای بستن تمام راه‌های موجود و جایگزین کردن مکانیسم‌های نظارتی فعلی و یا احتمالاً بهبود آن‌ها باکمی تلاش بود. کارکنان شورای امنیت ملی و من عمدتاً در پشت‌صحنه به سمت استفاده از این راهکار رفتیم و در سال بعد موفقیت‌هایی به دست آوردیم اما مشکلات سخت‌تر بعدی راجع به سیاست ایران در سال پیش رو بیشتر شد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین