گروه بین الملل- امیر کرمانی عضو دپارتمان اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، آمریکا در یادداشتی نوشت: یکی از آموزندهترین موضوعات سالهای اخیر برای خودم مباحث پیرامون تبعیض علیه سیاهپوستان در آمریکا بوده. موضوعی که به نوعی با مهمترین تحولات مهم تاریخ دویست سال اخیر آمریکا گره خورده است.
به گزارش بولتن نیوز، لغو بردهداری موضوع اصلی جنگ داخلی آمریکا بود. جنگی که در سال 1861 آغاز شد و 4 سال بطول انجامید و در نهایت منجر به مرگ حدود یک میلیون نفر (سه درصد جمعیت آمریکا) شد. جنگی که اگر منجر به شکست شمال شده بود قطعا دنیای امروز دنیای بسیار متفاوتی بود. این جنگ در نهایت با پیروزی شمال، منجر به لغو برده داری در آمریکا شد.
اما از لغو بردهداری تا حقوق برابر فاصلهی بسیار زیادی بود. به طور خاص بسیاری از ایالتها قوانینی را مبنی بر الزامی بودن جدایی امکانات (از قبیل مدرسه، دانشگاه، صندلی اتوبوس، سرویس بهداشتی، آبخوری،...) برای سیاهپوستان و سفیدپوستان وضع کردند. همچنین این ایالتها با ایجاد موانعی از قبیل تست سواد، بسیاری از سیاهپوستان را از فرآیند رایدهی حذف کردهبودند.
این وضعیت تقریبا به همین منوال ادامه داشت تا در سال 1955 (بله نزدیک به صد سال پس از لغو بردهداری) خانم 42 ساله سیاهپوستی به نام رزا پارک با نشستن در صندلی مخصوص سفیدپوستان و شکستن قانون وقت و زندانی شدنش جرقه اصلاحات بعدی را زد. اصلاحاتی که به رهبری مارتین لوتر کینگ و حرکتهای اصلاحطلبانهای چون سواران آزادی ادامه پیدا کرد. در این میان موضوع جنبش حقوق مدنی تبدیل به یکی از شعارهای اصلی جان اف کندی در انتخابات 1960 شد و کندی پس از انتخابش همواره یکی از مدافعان جدی این جنبش بود.
نقطهی اوج این جنبش (و به نوعی نقطهی اوج عدالتخواهی در آمریکا) هم گردهمآیی 250 هزار نفره سال 1963 در واشنگتن و سخنرانی تاریخی مارتین لوتر کینگ بود. سخنرانی موسوم به
I have a dream.
با همان جمله ی کلیدی:
“I have a dream that one day this nation will rise up and live out the true meaning of its creed: ‘We hold these truths to be self-evident: that all men are created equal.’”
سخنرانی که بعد از حدود شصت سال همچنان شنیدنش مو را به تن سیخ میکند و اشک را به چشم جاری.
اما کمتر از سه ماه پس از این سخنرانی جان اف کندی ترور شد. دو سال بعد ملکوم اکس به قتل میرسد و در نهایت خود مارتین لوتر کینگ در سال 1968 کشتهی راه عدالت و آزادی میشود. علیرغم کشتهشدن این رهبران جنبش حقوق مدنی، میراث بسیار مهم این جنبش برداشتهشدن تقریبا تمامی قوانینی بود که به صورت قانونی بین سیاهپوستان وسایرین تبعیض قائل میشد.
اما از حقوق قانونی برابر تا حقوق واقعی برابر فاصلهی بسیار زیادی است. یکی از بهترین اقتصاددانانی که در زمینهی نابرابریها در اقتصاد آمریکا زحمت فوقالعاده ارزشمندی کشیده راج چتی است. یکی از مقالات اخیر چتی به همین موضوع نابرابری نژادی در آمریکا و عوامل احتمالی موثر بر آن میپردازد. یکی از بهت آور ترین یافتههای این تحقیق آن است که مستقل از اینکه پدر و مادر شما چه سطح از درآمدی دارند،فرزندان سیاهپوستان از سطح پایینتری از درآمد برخوردارند. یعنی حتی برای سیاهپوستانی که سطح درآمد خانوادهشان در بیست درصد پولدار آمریکا است، احتمال آنکه فرزندشان هم در بیست درصد پولدار آمریکا باشد تنها 18% است. معادل این عدد برای سفیدپوستان 42% است.
ارائهی راج چتی شامل حقایق آماری باورنکردنی بسیاری در این زمینه است و دیدنش علیالخصوص در این ایام خالی از لطف نیست. یکی از یافتههای جالب این تحقیق آن است که در مناطقی که ذهنیت افراد آن نسبت به سیاهپوستان منفیتر است موفقیت اقتصادی سیاهپوستان نیز ضعیفتر است. یکی دیگر از نتایج این تحقیق نقش عدم وجود پدر در خانواده (به دلایل مختلف از جمله نرخ بالای زندانی شدن مردان سیاهپوست) در این عدم موفقیت اقتصادی است.
برخی از آموزندهترین درسهای تاریخ دویست سالهی تبعیض نژادی در آمریکا برای من آن است که:
اصلاحات ممکن است هزینهی بسیار زیادی داشته باشد و نیاز به زمان زیاد و تلاش فراوان برای محقق شدنش باشد.
بر خلاف قانون که میتوان یکشبه یا طی یک فرآیند چند ساله آن را عوض کرد، عوض کردن ذهنیت انسانها، نهادها و ایجاد اصلاحات اجتماعی واقعی ممکن است تا دههها پس از اصلاح قوانین اتفاق نیافتد.
اصلاحات یک فرآیند است که هیچگاه متوقف نمیشود و در نهایت تنها قوانینی موثر واقع میشوند که بتوانند جایگاه خودشان را در ذهنیت افراد آن جامعه پیدا بکنند و افراد آن جامعه به صورت فعالانه از آن ارزشها دفاع بکنند.
به امید روزی که قسط و عدل در قلبهای تمامی ساکنین زمین از شرق تا غرب برپا شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com