به گزارش سرویس وبلاگستان بولتن نیوز؛ نویسنده وبلاگ لنج شکسته در آخرین مطلب وبلاگ خود نوشت: پاي تلوزيون نشسته بودم و جاتون خالي يه چاي دبش قند پهلو نوش جان ميكردم و در حال ديدن يه فيلم تخيلي و يا شايد واقعي بودم كه شخصيت فيلم با ساعت زمانش به زمانهاي مختلف ميرفت
كه يهو اين فكر از ذهنم رد شد كه كشوري كه ما در آن زندگي ميكنيم جزء كشورهاي در حال توسعه است و روز به رزروز زندگي ها ماشيني و صنعتي تر ميشه و اگه ميشد با ماشين زمان كمي به آينده رفت مي تونستيم شاهد ماشين هايي توي شهرمون باشيم كه روي هوا پرواز ميكنن ويا روبات هايي كه كارهاي ما رو انجام ميدن و قيافه هايي شبيه ما دارن.از اون طرفم در زماني نه چندان دور توي خيابوناي شهرمون كسي فكرشو نميكرد اينهمه ماشين هاي لوكس و مدل بالا پيدا بشه .اما نكته اصلي اينه كه به نظر ميرسه پيشرفت و توجه ما به ماديات با رويكرد ماشيني و صنعتي، باعث شده تا خيلي چيزا عوض بشه و معنويات جاشونو به چيز هاي ديگه بدن مثلا توي يه مجله كه مربوط به خانواده بود مي خوندم كه نود درصد اختلافات زن و شوهر هاي امروزي مسايل مادي است و اينكه ما
براي پيشرفت مادي و آسايش مادي داريم هزينه معنوي ميكنيم و معنويت زندگي كه بيست سي سال پيش به عينه ميتونستي ببيني و با وجودت لمسش كني مثلا وقتي كه اون پيرزن روستايي كه همه بچه هاشو فرستاده بود جبهه و تمام داراييش دو تا مرغ بود و چند تا تخم مرغ كه همه اونا رو ميفرستاد برا بچه ها خط مقدم ويا وقتي يكي تو محله يكي به مشكل بر ميخورد همه همسايه ها و بزرگتراي محل دست به دست ميدادن تا مشكلش رو حل بكنن و خيلي از خود گذشتگي هاي ديگه كمكم داره رنگ خودشونو از دست ميده ديگه از لوطي هايي كه الواطي ميكردن و و از عشق زميني شون به عشق آسموني ميرسيدن كمتر ميبينيم چرا
اما اون چيزي كه مهمه اينه كه من فكر ميكنم اگر به اين اصل معتقد باشيم كه تاريخ در حال تكرار است و ما كه كشوري متمدن و با فرهنگ غني از دوران كهن و با رويكرد مذهبي - ديني هستيم در دوره اي نزديك باز همون مردم چندين دهه قبل ميشيم
اما در اين زمان تكليف چيست ؟؟
در اين زمان به نظر هركس در خلاف جريانات و بهبه هاي مادي و زندگي دون دنيوي شنا كند ساحل آرامش بخش را خواهد ديد كه انشاالله بهشت برين دنيا و عقبي خواهد بود خيلي از آدماي اطراف ما جزء اين دسته هستند و همراه موج هاي خروشان نشدند و خودشونو غرق نكردند و به مسايلي فكر ميكنن كه شايد براي افراد به قول خودشون امروزي متمدن خنده دار باشه كه البته اكثر آدمهاي بزرگ و تاثير گذار تاريخ مثل انيشتين هم همين جوري بودند مثلا اونها تربيت اسلامي فرزندان كه با لقمه حرام كار ساز نمي شود فكر ميكنند واينكه ساختار فكري معارفي واسلامي براي نسل هايي كه روزي آينده سازانند ايجاد كنند . چقدر خوب ميشد همه معادلات را بهم ميزديم و از نو همه چيز را ميساختيم چقدر خوب ميشد ميفهميديم كه محبت و مهرباني و گذشت و فداكاري در هر جامعه اي گنجينه اي است بدون بها كه هر كسي قدرت دركش رو نداره و در نتيجه اينكه چقدر خوب ميشد مكتب امام حسين (ع) و عاشورا را اينگونه ترجمه كنيم و اين چيز ها را ياد ميگرفتيم نه اينكه فقط و فقط در ظواهر غرق شويم
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com