گروه اجتماعی - مهدی سلیمانیه، دکترای جامعهشناسی از دانشگاه تهران و پژوهشگر علوم اجتماعی در یادداشتی نوشت: برای خرید مقداری گندم رفتهام. غذای کبوتران محله است. مثل همیشه به عمده فروشی محلمان میروم. صاحبش مردی است بین شصت تا هفتاد ساله. با لباس آشنا و قدیمی آبی نفتی فرم ِ خوار و بار فروشهای سی، چهل سال قبل. از آن لباسهای جلوبستهای که نمیدانم از کجا آمده بود و دیگر هم نیست. زبان تیزی دارد. تقریباً امکان ندارد چیزی بخواهی و بدهد و گوشه کنایهای نصیبت نکند. اما قیمتهایش از تمام مغازههای اطراف منصفانهتر است. مغازهاش همیشه مشتری دارد و صف.
به گزارش بولتن نیوز، پلاستیکی میگیرم و گندمها را از داخل پیت ِ جلوی در مغازه در پلاستیک خالی میکنم. پلاستیک پر از گندم را برای وزن کردن به دستش میدهم. نگاهی میکند. کارت بانکی را میگیرد که بکشد و رمزش را وارد کند. یک لحظه تردید میکند. دستش را در شکلاتهای جلوی دخل میکند و یک دانه شکلات روی گندمها میگذارد و باز عدد ترازو را نگاه میکند. میخواهد پلاستیک را به دستم بدهد، اما باز انگار که دلش راضی نشده، دست میکند در شکلاتها و یکی دیگر هم در پلاستیک میاندازد. حالا انگار راضی شده است. پلاستیک را به دستم میدهد و میگوید: سفت بگیر پسر!
این تردید چند ثانیهای، چقدر معنادار است. پشت این تردیدهای چند ثانیهای، پشت آن دو شکلات کم ارزش به لحاظ مادی، چقدر تاریخ و فرهنگ و اخلاق نهفته است. میل به "حلالخوری". دغدغهی مدیون نماندن و دین بر گردن نداشتن.
اینها هنوز در جامعهی ما زندهاست. اخلاق در لابلای رفتارهای مردمان ما نفس میکشد. اینها را باید دید. باید تقویتشان کرد. این دغدغههای اخلاقی زیستن - مدرن یا سنتی - باید برای ما بماند. جامعه، به اخلاق زنده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com