گروه اقتصادی - صادق الحسینی کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه تهران در یادداشتی نوشت:در تئوری برای پیشبینی قیمت مهمترین شاخص d/p است که میزان سود تقسیم شده بر قیمت هر سهمه که جریانات نقد آتی این دارایی را نشان میدهد. لذا از این شاخص برای اختلاف قیمت فعلی از قیمت قابل پیشبینی استفاده میشود.
در این نوشته با سه شاخص بازار بررسی میشه.
به گزارش بولتن نیوز، شاخص اول یک پراکسی از همین d/p است. یعنی p/e. برعکس همین شاخصه با این تفاوت که به جای سود تقسیم شده کل سود تقسیم شده و نشده یعنی e جایگزین شده.
همانطورکه نمودار نشون میده شاخص پیای بازار بورس که بطور متوسط ۷.۵ با سقف ۱۰بوده، بالاتر از ۲۰ هم رفت و الان ۱۸.۵ است. یعنی حدود ۳برابر
در شرایطی که نرخ بهره در ایران منفی ۲۰ تا ۳۰٪ است بالا رفتن پیای عجیب نیست و اصولا بالا رفتنش معقوله اما اینکه در عرض یکسال و اندی ۳ برابر بشه دیگه عجیب و غریبش میکنه.
متوسط پیای در کشورهای مختلف در نمودار زیر آمده. توجه بشه که هیچکدام از اینها نرخ بهره منفی بالای ۲۰٪ ندارند.
شاخص دوم که باید بررسی بشه ارزش دلاری بازاره. نمودار نشان میده که اوج ارزش دلاری بازار سال ۹۲ و برابر ۱۸۱ میلیارد دلار بوده. متوسط ارزش دلاری هم حدود ۱۱۰ م.د بوده. از سال ۹۲ تا الان حدود ۴۹ میلیارد دلار عرضه اولیه داشتیم که باید به اون عدد اضافه بشه که سقف رو به ۲۳۰ م.د میرسونه.
الان ارزش دلاری بازار در حدود۲۵۲ م.د است (هفته پیش ۲۶۴م.د بود). این بیش از سقف ارزش تاریخی دلاری بازاره. طبیعیه که این شاخص مدام بر اساس نرخ دلار و ارزش روز بورس و فرابورس بشدت تغییر میکنه. امروز دلار رو ۱۷۲۰۰ و ارزش بازار رو پس از ریزش حدود ۴۳۵۰هزار میلیارد تومان درنظر گرفتیم
ارزش #بورس و فرابورس در حدود ۴ هزار هزار میلیارد تومان را میتوان همخوان با سقف تاریخی دلاری با قیمت فعلی دونست اما بسیار بیش از میانگین تاریخی ارزش دلاری بازاره. ارزش دلاری بازار در روزهای آینده احتمالا کاهش خواهد داشت باید منتظر ماند و تغییرات دلار و ارزش بازار (هر دو) رو دید.
شاخص سوم که بررسی میکنیم میزان ارزندگی بازار با ارزش جایگزینی است. یعنی p/nav شرکتها را با گرفتن نمونههایی تصادفی از ۵ دسته شرکتها (از بزرگ به کوچک) تخمین زده و به کل آن پنجک تعمیم میدهیم. در این محاسبه اکنون ۳ پنجک یعنی ۶۰٪ شرکتها قیمتی بیش از ارزش واقعی داراییهایشان دارند.
یک پنجک یعنی ۲۰٪ ارزششان تقریبا برابر ارزش داراییهایشان است(با کمتر از ۷ درصد اختلاف) و ۲۰ درصد هم ارزش بازارشان کمتر از ارزش داراییهایشان به روش ارزش جایگزینی است. این ۲۰٪ آخر تنها شرکتهایی هستند که شاید بشود گفت قیمتهایشان "در این لحظه" شاید قابل قبول است.
این شرکتها بزرگترین شرکتهای بازار هستند و در ۲۰٪ بالایی شرکتهای بزرگ بازار قرار میگیرند. شرکتهایی که غالبا شاخصساز هم هستند و شاید انتخاب خوبی برای افرادی باشند که میخواهند در #بازار_سهام بصورت میان مدت و بلندمدت باقی بمانند.
با محاسبه این ۳ شاخص مشخصه که ادامه روند صعودی طبیعی نیست. تنها شرکتهای ارزنده بزرگترینها هستند اما یک نکته حایز اهمیت: تا پیش از این بورس و فرابورس تهران حدود ۴۰٪ تولید ناخالص داخلی کشور بودند اما الان به بیش از ۱۵۰٪ تولید ناخالص رسیدهاند. این رقم از چند جهت مهمه.
اول اینکه تحلیل بازاری با عمق ۴۰٪ اقتصاد با بازاری با عمق ۱۵۰٪ کاملا متفاوته. ممکنه این تغییر شکل بازار رو بشه به یک پارادایم شیقت تعبیر کرد که میتونه برخی از انگارهها و شاخصهای تاریخی که بررسی کردیم رو تا حدی متحول کنه. باید منتظر بمونیم و ببینیم آیا اینطور میشه؟
از طرف دیگه با این شاخص ایران در کنار ۵ کشور با بیشترین عمق بازار سرمایه در دنیا قرار میگیره که با توجه به نبود ابزارهای مالی و عدم حضور شرکتهای تریدر بینالمللی در بازار ایران عملا این جایگاه باز هم خیلی نامتعارفه و احتمالا پایدار نخواهد بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com