کد خبر: ۶۶۴۳۷۳
تاریخ انتشار:
مسئله‌ای قدیمی با صورت‌هایی جدید

نسبت اسلام و ایران، تکامل و تعامل

یکی از موضوعات پایه‌ای که درحوزه تاریخ و فرهنگ ایرانی همواره مورد چالش بوده، نسبت اسلام و آموزه‌های آن با فرهنگ ایران پیش از اسلام است. در این بین، نظریات مختلفی وجود داشته و همواره با پیشامد حوادث جدید، این نظریات بروزرسانی می‌شوند. اما نکته اینجاست که پایه و اساس این مباحث، همان مواردی است که در گذشته ذکر شده.

گروه فرهنگی: یکی از موضوعات پایه‌ای که درحوزه تاریخ و فرهنگ ایرانی همواره مورد چالش بوده، نسبت اسلام و آموزه‌های آن با فرهنگ ایران پیش از اسلام است. در این بین، نظریات مختلفی وجود داشته و همواره با پیشامد حوادث جدید، این نظریات بروزرسانی می‌شوند. اما نکته اینجاست که پایه و اساس این مباحث، همان مواردی است که در گذشته ذکر شده.

نسبت اسلام و ایران، تکامل و تعامل

به گزارش بولتن نیوز، اگر بخش اول تاریخ ایران را همه آنچیزی بدانیم که پیش از ظهور اسلام در این بلاد بوده، بخش دوم تاریخ ایران، دورة اسلامی است که در چنین عصر طلایی و درخشان ایرانی بودن در درون فرهنگ و تمدن اسلامی مطرح شد و چنان با مسلمانی درآمیخت که جدا کردن آن ناممکن است؛ حتی رسم های کهن همچون عید نوروز با توجه به باورهای مذهبی استمرار یافت.

در همین مقطعِ تاریخی دانشمندان و اندیشه مندان به تدوین انواع علوم اسلامی و غیر آن پرداختند و در ساخت تمدن اسلامی نقش بارزی را بر عهده گرفتند. مردم به برکت چنین فرهنگی در برابر استبداد شاهان و تهاجم اقوام وحشی مقاومت کردند و ادبیات ایرانی صبغه ای دینی و اخلاقی به خود گرفت. استفاده از خطِ عربی در همان قرون نخستین اسلام زبان و فرهنگ توده های مردم ایران را به دیانت اسلام نزدیک کرد. این پیوندِ خجسته اندیشة ایران اسلامی را استوار ساخت. اولین آثار شعر و نثری هم که به زبان فارسی پدید آمد در واقع همین خصلت را در خود منعکس کرد.

ادیبان و سخنوران چند قرن نخستین پس از ظهور و گسترش اسلام در ایران به فرهنگ ایرانی و حتی سرگذشت ها و داستان های پیش از اسلام توجه داشتند و می کوشیدند آن لطایف و نکته های تاریخی و گزارش زندگی قهرمانان دوران باستان را به مسیری سوق دهند که از مطالعة آن ها تعالیم اخلاقی و ارزش های انسانی ترویج شود.

وقتی امویان در مقام حاکمان مسلمان به قدرت رسیدند سیاست تبعیض نژادی و برتری قومی را که خلاف آموزه های اسلامی بود، پیش گرفتند. آنان برای عرب ها امتیازها ی ویژه قائل شدند و نسبت به غیرعرب به ویژه ایرانیان سختگیری های بسیاری نشان دادند. حتی معاویه به همة کارگزاران خود به صورت بخش نامه اطلاع داد برای عرب ها حق تقدم در نظر گیرند.

آنان آقایی را مختص اعراب و تمامی اقوام را بنده و فرودست خود تلقی کردند. این عمل، ضربة مهلکی بر پیکرة اسلام وارد کرد و منشأ اصلی تجزیة دولت مسلمین شد و بدین گونه حکومت های کوچک محلی به جای امپراتوری اسلامی شکل گرفتند. بدیهی است هیچ ملتی حاضر نیست نفوذ و سلطة قوم دیگر را بپذیرد و ایرانیان اسلام را به عنوان دین خود قبول کرده بودند، نه امتیازات نژادی بنی امیه را و از این جهت عکس العمل نشان دادند و با تمسک به ایة قرآن که می فرماید: إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثی وَجَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَقَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاکُمْ2 موضع مساوی بودن عرب و عجم را مطرح کردند و تنها عامل امتیازبخش را پرهیزکاری دانستند و بدین گونه حرکتی به نام شعوبیه پدید آمد. البته این جنبش در ادوار بعد مسیر منحرف و باطلی را طی کرد، اما اصلِ آن برنتابیدن رفتار امویان بود.

در همین حال خاندان عترت به دلیل فساد و ستم بنی امیه با آنان به مبارزه برخاستند و ایرانیان هم از آنان حمایت کردند و چون مختار ثقفی در حدود سال 65 قمری به خونخواهی امام حسین در کوفه قیام کرد و بر ضد بنی امیه شورید، ایرانیان وی را یاری کردند.

در سال 129 قمری ابومسلم خراسانی بر ضد این طایفة ملعون قیام کرد و خلافتشان را برانداخت و عباسیان را به قدرت رساند. آن سلسله هم طبق انتظار ایرانیان رفتار نکردند و ابومسلم را با نیرنگ کشتند و برمکیان را که ایرانیانی لایق در دستگاه حکومتی بودند کنار نهادند و برخی از آنان را کشتند و با آل علی نیز رفتاری ظالمانه داشتند.

با این وجود ایرانیان حساب اسلام را از این ستمگران جدا کردند و ضمن تلاش برای به دست آوردن استقلال ملی و هویت بومی، ترکیب تازه ای از هویت فرهنگی را به وجود آوردند که ضمن آن اندیشة ایرانی را در پرتوِ فرهنگ اسلامی ترویج کردند و با قبول الفبای عربی و پذیرش هویت مذهبی در زمینة دانش ها و معارف روزگار به تالیف آثار مستقل دست زدند. ایرانیان در این آثار ضمن حمایت از سنت های اصیل ایرانی و اعتبار بخشیدن به زبان فارسی به حق طلبی و فضیلت گستری توجه بسیار نشان دادند.

نمونة بارز این حماسه سرایان فردوسی است که با کتاب ارزشمند شاهنامه شهرت و محبوبیت فراوانی یافت. او برای نظم این اثر سی سال رنج کشید. در این کتاب ضمن آنکه داستان های اساطیری و شرح حال پهلوانان ایرانی و تاریخ ایران پیش از اسلام دیده می شود، اما ویژگی مهم تر آن تأثیر شاعر از ارزش های دینی و معنویت اسلام و ارادت او نسبت به پیامبر و خاندانش است. گرایش های شیعی فردوسی در شاهنامه کاملاً هویداست و به همین دلیل محمود غزنوی که یک پادشاه متعصب سنی مذهب بود اقبالی به آن نشان نداد و فردوسی را در هاله ای از ناراحتی و اندوه فرو برد. شاهنامه، اثری ماندگار شد که نه تنها توجه ایرانیان در ادوار گوناگون تاریخی را جلب کرد، بلکه ملل دیگر جهان با شوقی وافر از محتوای این اثر بزرگ استقبال کردند.

انتهای پیام/#

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین