گروه سیاسی: مقــام معظم رهبــری، مجلس خبرگان رهبری را بهعنوان «مهمترین رکن نظام اســامی» معرفی کرده و بــر جایگاه اثرگذار و بیبدیل آن تأکید کردهاند. به مناســبت نزدیکی انتخابات میاندورهای این مجلس -که جمعه دوم اسفند برگزار میشود- بخشهایی از بیانات 1398 آیتالله خامنهای در مورد این مجلس را که در چهار دهه گذشته بیانشده، در ادامه میخوانیم.
به گزارش بولتن نیوز، اجتماع خبرگان رهبری در نظام جمهوری اســامی، تعیینکنندهترین و مهمترین رکــن از ارکان این نظام اســت. هیچکدام از ارکان نظام جمهوری اســامی - چــه آنچه به تقنیــن و چه آنچــه به اجرا و غیــر آنها ارتباط پیدا میکند- ازلحاظ تعیینکننده بودن و آثــار ماندگاری باقی گذاشــتن، بــه اهمیت این اجتماع نیست. این معنا موجب میشود که مسئولیت این جمع و آحاد تشکیلدهنده آن، عظمت پیدا کند. در نظام جمهوری اســامی، همــه مسئولاند؛ امــا میان ســطح مسئولیتها تفاوت هست. این مسئولیت، بالاترین است و در نظام جمهوری اسامی، اگر کسی که ًقاعدتا مسئولیتی بر دوش گرفته، اشخاص و قصد قربت مغبون ًو نیت برای خدا نداشته باشــد، تحقیقاً ِ شــده اســت. اگر اشخاص و عمــل لله و تاش منهای انگیزههای غیر الهی بود، هر مسئولیتی گوارا، هر کار ســنگینی تحملکردنی و هر باری برداشــتنی اســت. بالاخره این کار، یا به نتایج مطلوب خواهد رســید، یا نه. علیایحال، وقتیکه با نیت صحیح همراه بود، انسان مأجور است و هرچه بار سنگینتر، اجر هم بیشتر خواهد بود؛ اما اگر در تحمل مسئولیتها، اغراض و دواتی و انگیزههای دیگر دخالت بکند، کار بسیار مشکل خواهد شد؛ چون در نظام اسامی -که بحمدالله همه ِما از آن برخوردار هســتیم- طبق معمول جــای عالم، در مقابل مسئولیتها، ما به ازای دنیوی نیست. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان 1369/۰۴/25 *** حضــور در انتخابــات خبــرگان، درواقع صفآرایی در مقابل دشــمنان استقبال و عزت این ملت است. هر کس که میخواهد این کشور و این ملت عزیز، ســربلند و موفق باشد، باید درصحنههای اجتماعی و سیاسی این کشور حضورداشته باشــد که مظهر دعای آنهم همین انتخابات است. در برهههای گوناگون، انتخابات گوناگونی برگزار میشود که انتخابات مجلس خبرگان، جزو مهمترین آنهاست. بحمدالله ملت در همه تجربههای این چند سال گذشته، نشان داد که از رشــد و هوشیاری برخوردار است و در موقع حســاس، دشــمن را مأیوس میکند و به حرکت انقلاب، جان تازهای میبخشد. در این دفعــه هم به فضل الهی همینطور خواهد بود و ملت ایران رشد خود را نشان میدهد. مجلس خبرگان مهمترین هنرش این اســت که نگذارد در کشــور خلأ رهبری به وجود آید. همه چشمها به ایران دوختهشده بود که امام بزرگوار ما، کی از دســت این مردم گرفته شود. برای آن روز نقشهها کشــیده و امیدها بسته سال منتظر آن روز نشسته بودند که 10 بودند! ازنظر 13۶8 فرابرسد. روز چهاردهم خــرداد دشمنان این ملت و دشــمنان انقلاب، یک روز بســیار مهم و تعیینکننده بود. مجلس خبرگان نگذاشت این خلأ به وجود آید. البته آنها شخص حقیری مثل این ناچیز را برای کشــیدن این بار سنگین انتخاب کردند. این هم قضای الهی بود؛ مایه شــرمندگی این بنده حقیر بود؛ اما با قطعنظر از اینکه تعیین خبرگان متوجه چه کســی و چه شــخصی بود، این مطلب ازنظر دشمن و دوســت و در سطح عالم، بســیار اهمیت داشت که امام بزرگوار در شــب چهاردهم خرداد، ملت ایران را به فراق خودشان مبتلا کردند و به جوار الهی رفتند. روز چهاردهم غروب نشــده بود که مجلس خبرگان کار خودش را انجام داد و همه درهای امید را بر روی دشمنان بست. دشمن این را دیده اســت. علت مخالفت دشمنان مستکبر جهانی با مجلس خبرگان این است. این سرعت عمل و این میدان ندادن به توطئههای دشــمن، برای دنیا خیلی مهم بود. برای این اســت که با مجلس خبرگان مخالفاند. نه؛ اینطور نیست که اثر مجلس خبرگان، آشکارنشده است. بهعکس، چــون اثر مجلس خبرگان آشکارشده و در برههای چنین کار مهمی را علیه دشــمن انجام داده است، اینقدر با آن مخالفاند. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 1377/۰7/29
چرا مقام معظم رهبری مجلس خبرگان را مهمترین رکن نظام اسلامی میدانند؟
مهمترین رکن نظام اسلامی
3 مجلس خبرگان در حقیقت یک پشــتوانه راهبرد عظیمی برای نظام است؛ مثل صندوق ذخیره ارزی معنوی نظام. یک پشتوانه و یک ذخیره معنوی است که باید حاضر باشد، آماده باشد، پا به کار باشــد و بهروز باشد برای هنگام لازم و موردنیاز؛ همچنان که کشــورها نیروهای مسلحشــان را آماده نگه میدارند، سالهای ً متمادی در پادگانهایشان هستند و اما کاری انجــام نمیدهند؛ لیکــن برای لحظه موردنیاز بهروز و آماده نگه میدارند. مسئله مجلس خبرگان، یک چنین چیزی است. اگر این مجلس نباشــد، در آن ســاعت فقدان و خلأ رهبری، هیچ دست و انگشتی گرهگشای مشــکلی که پیش خواهد آمد، نخواهد بود. این، آن مجلســی است که کار آن در لحظه بحران و در لحظه لزوم گرهگشایی اساسی است. این مجلس باید همیشه باشد، همیشه آمادهبهکار باشــد، متوجه اوضاع باشــد، مسائل جاری، مهم و اساسی کشور را دائماً موردسنجش قرار دهد و برای آن لحظهای که نیاز هســت، آن کار اصلی خودش را -که انتخــاب رهبری اســت- انجام دهــد. این، اهمیــت مجلس خبرگان را نشــان میدهد. در لحظه بحران، نقشآفرینی منحصر به این مجلس است؛ و انســان میبیند که این سازوکاری هم که قانون اساسی برای تشــکیل مجلس خبرگان فراهم کرده اســت، عاشقانهترین و متینترین ســازوکار است. والا اگر قرار بود در لحظه نیاز، آن وقتیکه باید از ســوی مردم رهبر انتخاب شــود یا از سوی گروه خاصی انجام بگیرد -که مشکات و سابقه نداشت- برای آن گروه قطعاً معضلاتی پیش میآمد که قابلحل نبود. قانون اساسی، مردم را به شــکل انتخابات خبرگان، بهطور کامل در متن قضیه وارد کرده اســت؛ مردم انتخــاب میکنند، این ذخیره معنوی را برای کشور ایجاد میکنند و این ذخیره معنوی در هنگام لــزوم، کاری را که باید انجام بدهد، انجام میدهد. این کار اصلی اســت و اهمیت مجلس خبرگان را ازاینجا میتوان فهمید. خــوب، آنچه بر ایــن معنا مترتب اســت، الزاماتی اســت که این جایگاه و نقش مهم، با خود همراه میآورد. این طبیعی اســت، هرچه کار مهمتر و نقش اساسیتر و محوریتر باشد، الزامات هشداردهندهتری در کنار آن وجود خواهد داشت. اولین چیزی که جزو الزامــات این جایگاه بهحساب میآید، این اســت که ما مجلس خبــرگان را در وضعــی قرار دهیــم که برای مــردم اطمینانبخش و موردقبول و اعتماد آنها باشــد. هرگونه حرکتی کــه به تضعیف جایگاه مجلس خبرگان بینجامد، نقطه مقابل این رویکرد اســت. مجلس خبــرگان را نباید تضعیف کرد. مردم وارد میدان میشوند، فکر میکنند، مطالعه میکنند، مشورت میکنند ورایمیدهند و این مجلس تشــکیل میشود؛ پس مجلسی است که خود مردم آن را تشکیل دادهاند، کما اینکه همین مجلســی که شــما آقایان محترم در این دوره نماینده هستید، در هشــت سال پیشازاین بنا بود انتخابات آن انجام بگیرد، تبلیغاتی برای عدم شرکت مردم در این انتخابات از ماورای مرزهای ما شــروع شد؛ یعنی رسانههای بیگانه از مدتی قبل از انتخابات، یک برنامه طولانیای را شروع کردند تا مردم را نســبت به انتخابات خبرگان دلسرد کنند، آن را کماهمیت و بیفایده جلوه بدهند و مانع از حضور مردم بشــوند. مثل همیشــه آن حرفها یــک پژواکهایی هــم در داخل داشــت و متأسفانه در داخل هم کسانی دنباله همان صداهــا را گرفتند تا اینکــه مردم را از پــای صندوقهای رأی دور کننــد و نگذارند. از چند مــاه قبل از انتخابات خبرگان، این کار انجــام گرفت. خوب، مردم بهرغم همه اینها میلیون -که یک رقم بســیار بالایی 18 آمدند، اســت- در یک چنین انتخاباتی وارد شــدند، رأی دادنــد و بحمدالله این مجلس تشــکیل شد. مردم اعتمــاد میکنند؛ نبایــد این اعتماد آنان به هیچ کیفیتی خدشهدار شود؛ چه در تبلیغات گوناگونی کــه مربوط به این مجلس اســت -که حالا اینطور چیزهــا را در پیش خواهیم داشت- و چه در اظهارات گوناگون باانگیزههای سیاســی یا غیرسیاسی. چیزی که مردم را نســبت به ایــن مجلس مهم و مؤثر و اجتنابناپذیر مردد کنــد و اعتماد آنها را کم کند، نبایســتی از افراد صادر شود. اینیکی از الزامات اســت که نبایستی بگذاریم با اظهارات نســنجیده، اعتمادی که مردمدارند و اظهار کردهاند و چند دوره ایــن اظهار اعتماد تکرار شده است، متزلزل بشود. کار دیگری که باید انجام بگیرد، این اســت که این مجلس باید از وزانت برخوردار باشــد؛ یعنی کسانی در این مجلس شرکت بکنند که بعدازآنکه مورد انتخاب قرار گرفتند و اینجا آمدند، آن وزانت و موقعیــت لازم را ازلحاظ علمی، سیاسی، وجهه اجتماعی و دیانت داشته باشــند که در آن روزی که آنها بناســت یک انتخابی انجام بدهند، ایــن انتخاب آنها مردم را خاطرجمع کند. پس وزانت این مجلس هم یکی از مسائل بسیار مهم است. صاحبان صلاحیت هم بایســتی سعی کنند که خود را در معرض این کار قرار بدهند؛ یعنی هرکسی که احساس میکند میتواند و ًواقعا صلاحیت این کار را دارد کــه در یک چنین مجلســی برای تکلیف و برای خاطر خدا عضو باشــد و وظیفهای را که در موعدی که خدای متعال از آن خبر دارد و ما خبر نداریم، بر عهده آنها خواهد گذاشت، آن را آزادانه، مستقل و با توجه به تکلیف شــرعی انجام بدهد، کسی که یک چنیــن خاطرجمعیای را از خود دارد، به نظر من وظیفه شرعی اوست که خودش را در معرض این معنا قرار بدهد و به میدان بیاید. ما در مورد انتخابات دیگر همبارها گفتهایم، کســانی کــه در انتخابات ریاســت جمهوری، نمایندگــی مجلــس و امثال اینها در خود صلاحیت میبینند که به داخل میدان بیایند؛ اما در اینجا این مسئله از آن انتخابات موردتر احساس میکنند این است. آنکسانی که واقعاً صلاحیت و توانایــی رادارند، بیایند، وارد این میدان بشوند و خودشان را در معرض انتخاب مردم و حضور در ایــن مجلس مهم و محترم قرار بدهند. آحاد مردم هم باید وظیفه بدانند. حالا ما انشاءالله در فرصت خود درباره مجلس خبرگان به مــردم مطالبی عرض خواهیم کرد و توصیههایی داریم که انشاءالله برای مردم اینجا عرض ً میگوییم. دیر نشده است. اجمالاً بکنیم که این، یک وظیفه عمومی است؛ همه احساس کنند وظیفهدارند که این کار را انجام بدهند. این هم یکی از چیزهایی است که باید برای حفظ اعتبار این مجلس موردتوجه باشد. این مجلس جای مســائل خطی و جناحی و دســته بازی و گروه بازی نیســت؛ هدف این مجلــس و آن مقصود و غرضی که برای آن به عمومی و ملی ً وجود آمده، یک مسئله کامل است. مسئلهای نیست که انگیزههای جناحی و خطی و مخالفتهای سلیقهای و اینها حق داشــته باشــند که در کار این مجلس دخالت کنند. این مجلس بالاتر از این حرفهاست. بنابرایــن صاحبان عقاید و سائق سیاســی میتوانند در همهجا، ازجمله در این مجلس حضورداشته باشــند؛ لیکن جای اعمال این اغراض و این جناح و خط گرایی تا اینجا نیست. پرهیز کرد. ً باید از این انگیزههای جناحی جدا بیانات در دیدار اعضای مجلس 1385/۰6/۰9 خبرگان *** مجلس خبــرگان میتواند مظهر تام و تمام این انزال سکینه الهی باشــد؛ چون این انزال زی َّ الَوُ سکینه الهی از نشانههای ایمان است: ه ا ًزدادوا ایمانَیِ لنینم الم لوب فی قَةَکینَّ السَلَنزَا م؛ این سکینه الهی، مایه ازدیاد ایمان ِهِ ایمانیم و مایه تقویت ایمان اســت. معنای سکینه هم آرامش در مقابل تاتم است؛ حوادث گوناگون، خبرهای گوناگون، دشــمنی تا وضعیتهای مختلف، در روح انسان تا بهطور طبیعی تاتم ایجاد میکند. این آرامش خیلی از اوقات مایه اســتقرار فکــر و ذهن و اســتقامت در طریق میشود. خدای متعال این سکینه را، آرامش را به مؤمنین میدهد به برکت ایمانشان و به آنها ِماواتَّ السُنودُ جِ للهَ خاطرجمعی میدهد که «و رز». از چــه انســان واهمــه کند؟ همه َ الا نیروهای زمین و آســمان، همه سنن طبیعت، جنود الهی هســتند و متعلــق به خدایند؛ اگر ما مو من باشــیم، اگر ما بنده خدا باشیم، این نیروهــا در خدمت مؤمنین قرار میگیرند. این همان آرامشی است که انسان پیدا میکند. باز ُنودُ جِ للهَ دریکی دو آیه بعــد [میفرماید]: و؛ ًکیماَ حًزیــزاَ عُ اللهَ کانَ و ِرز الاَ وِــماواتَّالس این عــزت الهی و قدرت الهی، نشــانه همین رز «است. مؤمنین َ الاَ وِماواتَّ السُنودُ جِ«لله در یک چنین عالمــی، در یک چنین فضایی حرکــت میکنند، زندگــی میکنند و تنفس میکنند. مجلس خبرگان یکی از جاهایی است که میتواند منبع و منشــأ یک چنین آرامشی باشد. دو انتخابــات مهــم در این مجلــس انجام میگیرد: یکــی انتخاب بهوسیله مردم که معتمدین خودشان را معین میکنند و انتخاب میکنند که این معتمدین عمده کارشــان هم آنها خواهند کرد؛ انتخاب انتخابی است که بعداً دوم، [یعنی] انتخاب رهبــری. دو انتخاب در اینجا وجود دارد؛ یعنی مجلس خبرگان مظهر حضور مردم و مظهــر مردمی بودن و دخالت آرای مردم و سائق مردم اســت؛ هیچ نهاد دیگری را ما به این شکل نداریم که دو انتخاب در دل آن وجود داشــته باشد که نشاندهنده اراده تا و نیتهای مستقل باشد. انتخاب دوم هم انتخاب رهبری است؛ در اینجا تفاوتش با سایر انتخابهای جمعی این اســت که اینجا ماکو معیار عبارت اســت از فقه؛ یعنی ارزشهای اســامی؛ بنابراین انتخاب آنها انتخابی اســت برای حاکمیت ارزشهای اسامی، برای اجرای احکام اســامی، برای تحقق اسلام در واقعیت زندگی. ادیان الهی نیامدهاند که فقط در اذهان باقی بمانند؛ باید در واقعیت زندگی تحقق پیدا کنند. خب، این ابزار و وسایلی لازم دارد؛ اینجا این ابزار، مجلس خبرگان است که از این طریق تضمین میکند حاکمیت ارزشهای الهی را و اجرای احــکام الهــی را و حاکمیت دین خدا را و حاکمیت اسلام را؛ بنابراین، این مجلس همچنیــن مظهر آرای مردم و مردمسالاری دینی یا مردمسالاری اسامی هم هست؛ یعنی مظهر مردمسالاری اســامی بهطور کامل و تام و تمام درواقع این مجلس اســت؛ اهمیت مجلس اینجاســت. وقتی این مجلس تشکیل میشود و آمادگی خود و استقبال فکری خود و آگاهی خود را نشــان میدهد، این موجب سکینه و آرامش در دلهای مؤمنین میشود؛ درواقع این ســکینه الهی، ســرریز میشود از این مجلس به داخل جامعه؛ بنابراین مهم این است که در مراحل هردو انتخاب بایستی دقت خبرگان را، ْلازم انجام بگیرد؛ هم انتخاب مردم رهبر را؛ دقتهای لازم و ْهم انتخاب خبرگان استقبال فکری بایســتی بهطور کامل مراعات بشود. بیانات در دیدار رئیس و اعضای 139۴/۰6/12 مجلس خبرگان رهبری *** مجلس خبرگان خیلی مهم اســت. مجلس خبــرگان، بهظاهر -اگر به چشــم ظاهری نگاه کنیم- هرسالی دومرتبه میآیند دورهم جمع میشوند، مینشینند بحثهای سیاسی و غیرسیاسی میکنند و بعد هم متفرق میشوند؛ نباید به این چشم نگاه کرد به مجلس خبرگان. مجلس خبرگان بناست که رهبر انتخاب کنند؛ [این] شوخی اســت؟ آن روزی که رهبر فعلی در دنیا نباشد یا رهبر نباشــد، باید اینها رهبر انتخــاب بکنند. چه کســی را انتخاب خواهند کرد؟ آیا کســی را انتخاب خواهند کرد که در مقابل هجمه دشمن بایستد، به خدا توکل کند، شجاعت نشــان بدهد، راه امام را ادامه بدهد؟ آیا چنین کســی را انتخاب میکنند یا کسی را انتخــاب میکنند که جور دیگری اســت؟ این خیلی مهم است. کسی را شما میخواهید برای مجلس خبــرگان انتخاب بکنید که درواقع، او رهبــر را انتخاب خواهد کــرد که کلید حرکت انقلاب در دست او است؛ این خیلی اهمیت دارد، این کار کوچکی نیست. لذا باید تحقیق کرد، باید اعتماد پیدا کرد. پس بنابراین، اصل انتخابات و شــرکت در انتخابات بهعنوان یک اصل، یک مسئله است، مسئله انتخاب اصلح یا صالح هم یک مسئله است که این هم باید موردتوجه قرار بگیرد.
نگاهی به مجلس خبرگان رهبری، تاریخچه، فلسفه تأسیس و وظایف این نهاد انقلابی
حافظ نظام
مجلــس خبرگان رهبری در حالی بــرای تکمیل برخی از اعضــای خود طی روزهای آینــده انتخاباتی تازه را در دوم اســفندماه تجربه خواهد کرد که در همه چهار دهه اخیر کانون سیاستگذاری و جهتدهی بهحکمرانی در قالبی کان بوده اســت. در سایت رسمی شورای نگهبان قانون اساســی، وظیفه انتخاب رهبر بهعنوان بالاترین رکن رســمی نظام جمهوری اســامی بر عهده مجلس خبرگان رهبری گذاشتهشده. وظیفهای که بنا به این توضیح برای مواقع سرور طراحیشده و طی چهار دهه گذشــته، جایگاهی حیاتی به این نهاد داده است. شورای نگهبان با الهام از روایت یعقوب بن شعیب که از قول امام صادق (ع) نقلشده اســت، درزمینهٔ شناسایی و تعیین جانشین مقام رهبری و ولایت امر مسلمین در هر زمان، بــه طراحی چارچوب عملکرد مجلــس خبرگان رهبری پرداخته اســت. شــورای نگهبان برای پیشگیری از بروز فترت در نظام جمهوری اسامی و ضمانت تداوم حکومت ) و 10۷ شرعیِ بر اساس ولایتفقیه و در اجرای اصل () قانون اساســی، قانون انتخابات، تعداد، شرایط و 108(آییننامه داخلی مجلس خبرگان رهبری را به شرح ذیل تنظیم کرده است: این مجلــس از نهادهای ابتکاری در نظام سیاســی جمهوری اسامی ایران است که برای اولین بار، با تدوین قانون اساسی جمهوری اسامی، در حقوق اساسی مطرح شد. چون دربــاره بالاتریــن مقام کشــور، تصمیمگیری میکند، «فراتر» از نهادهای دیگر است. رهبری، ایفای ِ ازآنرو که در لحظات حســاس فقدان نقش میکند، در «حساسترین موقعیت» برای حفظ نظام است؛ بدان جهت که تعییــن رهبر را بر عهدهدار، جایگاه ویژهای در «مشروعیت حکومت» دارد؛ و بالاخره چون بهمنزله برگزیدگان ملت از سراســر دینی (فقهی) و بینش قوی ِکشــور، باید از دانش عمیق سیاســی و اجتماعی برخوردار باشند، نهادی از فرزانگان امت است. رد ُ نقش مجلس خبرگان هرچنــد در فعالیتهای خ کشور، محسوس نیســت، ولی حضور فعال آن، پشتوانه اطمینان بخشی در جهت صیانت نظام است. این مجلس، از بحران خلأ رهبری در نظام پیشگیری میکند و نگاه هوشمندانهاش بر شیوه اداره کشور، سامت نظام را تأمین ِ میکند. از یکسو بر عدالت، فقاهت، شــجاعت و تدبیر شراب دارد و از طرف دیگر هوشیارانه، ِ «رهبری امروز» ا در اندیشه «رهبری فردا» است. موردی که در همه پنج دوره گذشته مدنظر برگزیدگان ملت در این نهاد انقلابی بوده است؛ اما بررســی دقیقتر اســناد حاکمیتی و مرور اوراق حقوقی نشــان میدهد مجلس خبرگان، نهادی است که بهموجب قانون اساسی، سه مسئولیت مهم درباره رهبری نظام دارد: «انتخاب»، «برکناری» و «نظارت»: الف- انتخاب رهبر• رهبری در زمان حضور معصوم، بر مبنای «نص الهی» تعیین میشود و نص، فرد واجد شرایط ولایت را معرفی کرده و پسازآن مردم موظفاند که با وی بیعت کرده و زمینه تحقق حاکمیــت او را فراهم آورند. ولی در عصری برای تعیین رهبر وجود ندارد، با «انتخاب غیبت که نص مردم» برگزیده میشود. «عامه طباطبایی» دراینباره مینویسد: پس از رسول خدا، جمهور از مسلمین، تعیین خلیفه را به «انتخاب مسلمانان» میدانستند و شیعه معتقد بود که خلیفه از جانب خدا و پیامبر «مخصوص» بوده و امامان دوازدهگانه معینشدهاند، ولی به هر حال در عصر غیبت امام و در زمان حاضــر، تردیدی وجود ندارد که حکومت اســامی بر عهده «مســلمانان» بوده و آنان، خود باید بر مبنای کتاب خدا، فرمانروای جامعه را بر اســاس ســیره رسول اکرم، تعیین کنند. بر مبنــای نظریه ولایتفقیه چــون نصب فقها برای ولایت، «عام» بوده و ناظر به فرد خاصی نیست، ازاینرو با استفاده از شیوه انتخاب مردمی، باید فردی را که دارای صفات لازم برای رهبری است، تعیین کرد. پسازاین انتخاب و با تعیین «ولی منتخب»، فقهای دیگر، مسئولیتی در اداره حکومت نداشته و این تکلیف، از آنان ســاقط میشود و چون دخالت ایشان در حیطه رهبــری نظام، به مزاحم با ولی امــر میانجامد، نمیتواند مشروع باشد. انتخاب رهبری در ایران، مانند بســیاری از کشــورها بهصورت دومرحلهای اســت؛ مــردم در مرحله اول، به خبرگان مورد اعتماد خودرأی میدهند و در مرحله دوم، نمایندگان مردم، از فقهای واجد شــرایط، بهترین آنان را برای رهبری انتخاب میکنند. بســیاری از صاحبنظران، انتخابات دومرحلهای را برای تعیین رهبر، مناسبتر میدانند، زیرا معتقدنــد عامه بر اینکه نمایندگان مردم، در فضایی بهدوراز هیجانات و تبلیغات، به بررســی و تصمیمگیری میپردازند، تجربه نیز نشــان داده که وقتی فردی بارأی مســتقیم اکثریت مردم به ریاست میرسد، بیشتر در معرض سوءاستفاده از قدرت قرار دارد و کشور را بهسوی دیکتاتوری پیش میبرد. این شــیوه، معقولترین راه برای تعیین رهبر اســت، زیرا در بســیاری از نظامهای مبتنی بــر انتخابات، برای دســتیابی به بالاترین مقام اجرایی کشور، اگر داوطلبان «در آن، ِ» آن کشــور و «اقامت ازنظر «ســن»، «تابعیت واجد شرایط باشــند، میتوانند خود را کاندیدای ریاست کنند و این شرایط به سهولت، برای مجریان انتخابات قابل تشخیص اســت، ولی در نظام اسامی، رهبری نظام باید ِ از صلاحیت بالای علمی و شایســتگی اتاقی و قدرت مدیریت برخوردار باشــد. همانگونه کــه برای گزینش مهندس متبحر یا پزشک حاذق، نمیتوان به رأی عمومی اکتفا کــرد و باید به متخصصان آن امر رجوع شــود، در گزینش «فقیه عادل و باتقوا، آگاه به زمان، شــجاع، مدیر و مدبر» نیــز باید با مراجعه به خبــرگان، برترین فرد از واجدین شرایط را شناسایی کرد. حتی در مواردی که میتوان با انتخاب مستقیم مردم به این گزینش دستیافت، ولی باز برای تصمیمگیری دربــاره «کنارهگیری» رهبر و «نظارت» بــر او، به گروه خاصی نیاز است. خبرگان به دلیل آنکه نماینــدگان برگزیده مردماند، لذا «رأی آنــان»، نقش «بیعت مــردم» را ایفا میکند و بر مبنای جعل ولایت از ســوی خدا، هرچند بیعت مردم، ی امور مسلمین «، بدان ّ «مبدأ ولایت» نیســت، ولی «طول بســتگی دارد و بدون آرای اکثریت، نمیتوان قدرت را در دست گرفت: فقیه جامعالشرایط ولایت در جمیع صور دارد، لکن تولی امور مســلمین و تشــکیل حکومت بستگی دارد به «آرای اکثریت مســلمین» که در قانون اساسی هم از آن یادشده است و در صدر اسلام تعبیر میشده به «بیعت» با ولی مسلمین. در ایــن تحلیــل، انتخاب خبــرگان ملــت، به دلیل «گزینش رهبر» و «پذیرش رهبر»، نقش اساســی دارد: جنبه اول، «اظهارنظر» گروهی خبره بهحساب آمده و در نباری» ِ تشــخیص فرد واجد صلاحیت رهبری ماهیت «ا دارد و جنبه دوم، «تعهد و پیمان» نمایندگان ملت با رهبر بوده و بهمنزله بیعت، ماهیت «انشایی» دارد. در قانون اساســی، تعیین رهبــری، ا وظیفه مجلس خبرگان دانسته است. اصل یکصدوهفتم میگوید: پس از مرجــع عالیقدر تقلید و رهبــر کبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیانگذار جمهوری اسامی ایران، حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینــی، ه از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شــناخته و پذیرفته شــدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. همچنیــن معیارهــای انتخاب رهبر توســط مجلس خبرگان در اصل یکصدوهفتم آمده است: خبرگان رهبری درباره همه فقهای واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصدونهم، بررسی و مشورت میکنند، هــرگاه یکی از آنان را اعلم بــه احکام و موضوعات فقهی یا مســائل سیاســی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجســتگی خاص دریکی از صفات مذکور در اصل یکصدونهم تشــخیص دهند، او را به رهبری انتخاب میکنند و در غیر این صورت، یکــی از آنان را بهعنوان رهبر انتخاب و معرفی میکنند. در جهت اجرای این اصل و شــناخت شــرایط مذکور در اصل پنجم و یکصدونهم قانون اساســی، گروهی نفر عضو اصلی و چهار نفر عضو علیالبدل 11 م مرکــباز در مجلس خبرگان تشــکیل میشود. وظیفه اصلی این گروه، تحقیق درباره همه موارد مربوط به شرایط رهبر، موضوع اصول یادشده، کسانی که در مظان رهبری قرار دارند.
نگاهی به مجلس خبرگان رهبری، تاریخچه، فلسفه تأسیس و وظایف این نهاد انقلابی حافظ نظام
«تداوم رهبری» ولی امر، به «استمرار صلاحیت و شایستگی» وی لازم برای رهبری، مشروعیت ِ هر یک از شرایط بستگی دارد و با فقدان رف اســامی عقیده دارند که این ِ آن از بیــن میرود. البته برخی از ف شــرایط در آغاز موردنیاز است و پس از تحقق ولایت، هیچ عاملی از قبیل فسق و ظلم، خللی در مشروعیت حاکم پدید نمیآورد و نمیتوان بدینوسیله عقد خلفت و امامت را بر هم زده و حاکم را عزل کرد. ولی شیعه اصرار دارد که با کمترین انحراف، رهبری منصب خود را ازدستداده و باید او را برکنار کرد: فقیه، اگر یک کلمه دروغ بگوید، یکقدم برخال بگذارد، ولایت ندارد. بــا هرگونه انحــراف فکری یا عملی، شــخص بهصورت قهری معزول اســت و پیش از آنکه مردم به عدم صلاحیت وی رأی دهند، خودبهخود ســاقط میشود و البته مردم هم باید قدرت را از دست او بگیرند. در قانون اساســی در ســه مورد برکناری رهبری پیشبینیشده است: ناتوانی از انجام وظایف رهبری؛ از دست دادن یکی از شرایط رهبری؛ کشف فقدان یکی از شرایط از آغاز. در هر یک از این موارد، قانون اساســی، تشــخیص و تصمیم را بر عهده مجلس خبرگان نهاده است. اصل یکصدویازدهم میگوید: هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شــود، یا فاقد یکی از شــرایط مذکور در اصول پنجم ویکصدونهم شــود، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شــرایط بوده اســت، از مقام خود برکنار خواهد شد. تشخیص این امر، به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصدوهشتم است. مجلس خبرگان برای اجرای این اصل، دارای گروهی مرکب از نفر عضو اصلی و چهار نفر علیالبدل است. بستگان نزدیک سببی و 11 نسبی رهبر نمیتوانند در این گروه عضو باشند. گروه موظف اســت اطاعات لازم درباره این اصل را به دســت آورده و نســبت به قم گزارشهای واصله، بررسی کند. اگر دوسوم گروه و ُصحت و س حیات رئیسه، به تشکیل اساس خبرگان برای رسیدگی و عمل به اصل یک صدویازدهم، رأی دهند، اساس خبرگان در اولین فرصت تشکیل میشود و پس از بررسیهای لازم رأیگیری انجام میگیرد. ج- نظارت بر رهبر• عام ِ در جامعه اسامی، دو نوع نظارت بر رهبری وجود دارد: نظارت مردم که در جهت ایفای نقش «النصیحهٔ لازمهٔ المســلمین» و «امربهمعروف و نهی از منکر» انجام میگیرد. نوع دیگر، نظارت نهادینه که عمال میشود و پشتوانه «حقوقی» دارد. در این ِتوسط نهاد خاصی ا آشــکار و موضعگیریهای پیدا اکتفا ِ به ارزیابی وقایعًنظــارت، صرفاً ص داشــته و میتواند از مقام مسئول پاسخ ّ تفحّص نمیشود، بلکه حق بخواهد. در نظــام اســامی، رهبــری دارای دو مسئولیت «جزایی» و «سیاسی» است. ازنظر جزایی، تشریفات خاصی برای بررسی اتهامات او در دادگاه وجود ندارد و در اصل یکصدوهفتم قانون اساسی تصریحشده که «رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است». لذا رســیدگی به تخلفات او مانند سایر شهروندان است. درحالیکه در برخی کشــورها مانند آمریکا، رئیسجمهور از نوعی مصونیت قضایی برخوردار است و درباره جرائمی از قبیل ارتشت، دادگاه عادی نمیتواند رسیدگی کند، بلکه ابتدا کنگره به موضوع میپردازد و سپس پرونده در مجلس سنا مطرح میشود و برای رأی به محکومیت رئیسجمهور، رأی دوسوم سناتورها لازم است. عامه بر این در جمهوری اسامی، مجلس خبرگان عهدهدار نظارت بر رهبری است؛ که مستفاد از اصل یکصدویازدهم قانون اساسی است: تشخیص ناتوانی رهبر از انجام وظایف قانونی خود یا فقدان یکی از شرایط بر عهده مجلس خبرگان است؛ زیرا خبرگان مسئولیت «عزل رهبر» را بر عهدهدار -نص اصل یکصدویازدهم قانون اساسی- پس لازمه آن نظارت بر توانایی رهبری و اســتمرار شرایط آن است و البته این نظارت، در تضاد با ولایت مطلقه نیست. مجلس خبرگان برای انجام این وظیفه، دارای گروه تحقیق اســت که عامه بر رســیدگی به گزارشهای واصله و تحقیق درباره صحتوسقم آنها به تشکیات اداری رهبری نیز توجه داشته و به آن مقام در جلوگیری از نفوذ و دخالت عناصر نامطلوب در تشکیات نهاد رهبری مساعدت میکند. انجام هــر عملی که بهطور مســتقیم، در تأمین هدف مجلس عمالی که َخبرگان، مؤثر باشد، وظیفه اصلی این مجلس است و انجام ا اثر مستقیم آن، تأمین هدف مزبور نباشد، وظیفه فرعی تلقی میشود. ســن اجرای وظایف ُبدیهی اســت که نتیجه نهایی وظایف جنبی، ح اصلــی خواهد بــود. از وظایف فرعی مجلس خبــرگان، وضع قوانین مربوط به این مجلس و رسیدگی به بودجه سالانه این مجلس است. د- وضع قوانین مجلس خبرگان و تفسیر آنها• مطابق اصل یکصدوهشتم قانون اساسی: قانون مربوط به تعداد و شــرایط خبــرگان، کیفیت انتخاب آنها و آییننامه داخلی جلســات آنان، برای نخســتین دوره، باید بهوسیله فقهای اولین شــورای نگهبان، تهیه و با اکثریــت آرای آنان تصویب شود و به تصویب نهایی رهبر انقلاب برسد. ازآنپس هرگونه تغییر و تجدیدنظر در این قانون و تصویب ســایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان، در صلاحیت خود آنان است. بهمنظور انجام بهتر این وظیفه، گروه اصل یکصدوهشتم، در مجلس خبرگان تشکیل میشود که وظیفه آن، بررسی قوانین مربوط به خبرگان، ازجمله انتخابات و آییننامه داخلی این مجلس است. ِمرجع وضع هر قانون، باید مرجع تفسیر آن نیز باشد؛ زیرا واضع آییننامه 45 قانون به مراد خودآگاه اســت. بر این اســاس، مــاده داخلی مجلس خبرگان، مقرر کرده که: «تفســیر قانون انتخابات و آییننامه داخلی مجلس خبرگان، در مــوارد ابهام، با خود خبرگان اســت.» اتاق این ماده، مواد قانونی مربوط به خبرگان را نیز که از سوی فقهای اولین شورای نگهبان، تهیه و تصویبشده است، شامل میشود. درنتیجه، تنها مرجع تفســیر قوانین مربوط به خبرگان، خود آنان هستند. ه- رسیدگی به بودجه سالانه مجلس خبرگان• آییننامه داخلی مجلس 4۷ در راســتای این وظیفه مطابق ماده خبرگان فعالیتهای زیر صورت میگیرد: بهمنظور انجام امور زیر، گروهی به نام گروه امور مالی و عضو اصلی و سه عضو علیالبدل تشکیل میشود: 9 اداری، مرکب از - بررســی و پیشنهاد هزینههای مجلس خبرگان و تقدیم آن به 1 حیات رئیسه، جهت تصویب و ارائه آن به دولت، جهت درج در بودجه سالانه کل کشور؛ - تنظیم نمودار تشکیلاتی و ضوابط اســتخدامی کارمندان با 2 سن جریان ُ هماهنگی ســازمان مدیریت و برنامهریزی و نظارت بر ح امور اداری و ارائه آن به حیات رئیسه؛ - بررسی و پیشــنهاد هزینههای ناشی از امور نمایندگی و ارائه 3 آن به حیات رئیسه؛ - بازرسی و رســیدگی در مورد کلیه اموال و داراییهای منقول 4 و غیرمنقول مجلس خبرگان و تحقیق و تســویه کلیه حســاب تا و رسیدگی به هزینه کرد بودجه سالانه مجلس خبرگان و تقدیم گزارش آن به مجلس خبرگان؛ اما مرور کلی وظایــف و جایگاه حقوقی و نهادی مجلس خبرگان رهبری نشــان میدهد در طول چهار دهه گذشته این نهاد به بخشی حیاتی برای حفاظت از ســنگر ولایتفقیه تبدیلشده است. ولایتفقیه که دال مرکزی نظریه حکمرانی اسامی در عصر مدرن است، از طریق نهادی همچون مجلس خبرگان رهبری ثبات یافته و به دلایلی که ذکر آن رفت، از بروز انحراف در نظام جمهوری اسامی ممانعت به عمل میآورد. اقدامی حیاتی که قرار است در سالهای آتی و از خال انجاموظیفه در پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری تداوم یابد و راه را بر دیکتاتوری، استبداد و تکروی که مصداق بارز طاغوت و مخالف روند توصیهشده در شرع مقدس اسلام است، ببندد.
خبرگان مهمترین رکن نظام است «اجتماع خبرگان رهبری در نظام جمهوری اسامی، تعیینکنندهترین و مهمترین رکن از ارکان این نظام است. هیچکدام از ارکان نظام جمهوری اسامی -چه آنچه به تقنین و چه آنچه به اجرا و غیر آنها ارتباط پیدا میکند- ازلحاظ تعیینکننده بودن و آثار ماندگاری باقی گذاشتن، به اهمیت این اجتماع نیست. این معنا موجب میشود که مسئولیت این جمع و آحاد تشکیلدهنده آن، عظمت پیدا کند.» این جمت رهبر معظم انقلاب اســامی درباره مجلس خبرگان رهبری نمایانگر جایگاه بیبدیل و تعیینکننده این مجلس در ســاختار سیاســی جمهوری اسامی است. نهادی که با هیچیک از ارکان حکومتی قابلمقایسه نبوده و در سطحی بالاتر به نقشآفرینی میپردازد؛ اما دلیــل این تأکید ویژهبر جایگاه مهم خبرگان رهبری نسبت به سایر ارکان نظام اسامی چیست؟ با نگاهی به بیانات حضرت آیتالله خامنهای میتوان به این پرسش پاسخی روشن داد. متمایزکننده الگوی جمهوری اسلامی از دیگر الگوهای سیاسی به تعبیــر رهبر معظم انقلاب، مجلس خبرگان یکــی از تمایزات نظام جمهوری اسامی با سایر نظامهای سیاسی است: «مسئله خبرگان و مجلس خبرگان یک مسئله بسیار مهم و استثنایی است؛ یکی از تمایزات نظام جمهوری اسامی این است.» برای فهم جایگاه خاص و متمایزکننده مجلس خبرگان در ساختار نظام اسامی و چرایی آن باید به مسئولیتهای مهــم و ویژگیهای خاص این نهاد نگاهی دقیق داشت. انتخابهایی که در این مجلس توسط مردم و معتمدان آنان صورت میپذیرد جایگاهی ویژه به این مجلس بخشیده و آن را به «مظهر حضور مردم» و «مردمسالاری اسامی» تبدیل میکند: «دو انتخابــات مهم در این مجلس انجام میگیرد: یکی انتخاب بهوسیله مردم که معتمدان خودشــان را معین میکنند و انتخاب میکنند که این معتمدان عمده کارشــان هم انتخابی اســت که بعداً آنها خواهند کرد؛ انتخــاب دوم، یعنی انتخاب رهبــری. دو انتخاب در اینجا وجود دارد؛ یعنی مجلس خبرگان مظهر حضور مردم و مظهر مردمی بودن و دخالت آرای مردم و سائق مردم است؛ هیچ نهاد دیگری را ما به این شکل نداریم که دو انتخاب در دل آن وجود داشته باشد که نشاندهنده اراده تا و نیتهای مستقل باشد. انتخاب دوم هم انتخاب رهبری است... مظهر مردمسالاری اسامی بهطور کامل و تام و تمام درواقع این مجلس است.»
نگاهی به زندگینامه آیتاهلل علی رازینی، چهره باسابقه دستگاه قضا
مجاهد تمامعیار
رزن از دیرباز به داشــتن مردمانی متدین، سختکوش و والیی اشتهار داشته و بزرگمردانی چون آیتاهلل آخوند مالعلی همدانی از روستای وفس، آیتاهلل شــهید دکتر مفتح از روستای کلهسر، ً آیتاهلل علیایتاهللالعظمیشوندی از روستای شــوند و نهایتاً رازینی متولد روستای شــاهنجرین ) چانگرین (از شخصیتهای مطرح و ممتاز دینی و از مراجع بزرگوار تقلید شــیعیان برخاسته از رزن و پرورشیافته در مکتب خون قیام بودهاند. آیتاهلل رازینی اگرچه زاده شاهنجرین بوده اما دوران کودکی و نوجوانیاش را در روستای کوچک رازین واقع در چندکیلومتری شرق قروه درجزین در دامان خانوادهای متدین، متشرع و عالمپرور سپری کرده است. آیتاهلل علــی رازینی امروز بدون تردید یکی از ســرمایههای کشــور به شمار میرود که دارای تجارب زیادی درزمینهٔ قضایی اســت. وی یکی از فرزندان آیتاهلل شیخ محمود رازینی است که دو برادر وی در عملیاتهای کربالی 5 و کربالی 8 به درجه رفیع شــهادت نائ ل شــدند. دو برادر دیگر وی دارای سوابق خدمتی در نهادهای انقلاب اســامی، دســتگاه قضایی و سپاه پاسداران میباشند. دو خواهر وی نیز متأهل بوده و زندگی معمولی دارند. پدربزرگ وی مرحوم آیتاهلل میرزاحســن رازینی از شاگردان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قــم بودند که بعدها به دســتور آیتاهلل حائری به زادگاه آمده و مستقر شدند و کارهای ارشادی و تبلیغی را انجام دادند. وی در ســال 1342 دروس حــوزوی را نزد اســتادانی چون آیتاهلل مصباح، آیتاهلل جوادیآملی و آیتاهلل شهید قدوسی که اســتاد اخالق و مدیر مدرســه وی بود آغاز کرد. علی رازینی در سالهای پایانی تحصیالت با شهید بهشتی آشنا شد و با توجه به تسلطی که شهید بهشتی به زبان آلمانی و انگلیسی داشت دروس فلسفی را نزد شهید بهشتی آموزش دید. در سالهای 1348 و 1349 به دنبال شروع مخالفتهای وی با رژیم منحوس پهلوی عوامل ساواک با حمله به مدرسه حقانی، وی و چند تن دیگر را دستگیر و زندانی کردند. وی به دلیل نزدیکی به شــهید قدوسی برای بررسی بعضی از پروندههای قضایی نزد ایشــان رفت که این دعوت شهید قدوسی باعث تداوم همکاریهای رازینی با دستگاه قضایی شد. وی اولین سمت رسمی خود را در سال ۱۳۵۹ با عنوان قاضی در دادگاه انقلاب اســامی تهران تجربه کرد. این بزرگمرد چه در ســالهای مبارزه و خفقان قبل از انقلاب و چه در کوران انقلاب و ربع قرن گذشــته یکی از نزدیکترین و مورد وثوقترین یاران حضرت امــام) ره(و رهبر فرزانه انقلاب آیتاهللالعظمی خامنهای بوده و هســت، به لحاظ ویژگیهای اخالقــی، تربیتی و مکتبی ازجمله معدود شخصیتهایی اســت که در دشوارترین شرایط، خطیرترین مناصب و مسوولیتها را پذیرفته و پیوسته با اتکال به خداوند و توکل و توســلی که زبانزد عام و خاص است دشوارترین آزمونها را با سربلندی و موفقیت کامل پشت سر نهاده است. آیــتاهلل علی رازینی که هنگام پیروزی انقلاب تنها 26 بهار را تجربه کرده بود بدون تردید در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نقش بسزایی داشته و ازنظر شجاعت، جسارت، بیباکی و شهامت به اعتراف دوست و دشمن ماندگارترین و روشنترین فراز کارنامه انقلابی خود را در تاریخ معاصر ایران رقم زده است. ایــن روحانــی بزرگــوار و سادهزیســت که پیوســته یکی از شخصیتهای مطرح و ممتاز نظام اسلامی بوده، امروز نیز پس از سالیان ســال تصدی حساسترین مشاغل نظام همچون طلبهای جوان و در آغاز راه با اقتدا به رهبر و مراد خویش آیتاهللالعظمی خامنهای بیپیرایگی و سادهزیســتی را بزرگترین افتخار زندگی خویــش میداند و کســانی که از نزدیک با این عارف و ســالک بزرگوار آشــنایی و حشر و نشر دارند گواهی میدهند که منصب و مقام هرگز نتوانســته کوچکترین خدشــه و خللی به آموزهها و اعتقــادات دینی و آیینی او وارد ســازد و آیتاهلل علی رازینی ً همان طلبه جوانی اســت که در اوج اختناق و خفقان امروز دقیقاً ستمشــاهی ازاینروستا به آن روســتا میرفته و برای جوانان و نوجوانــان کتابهای مذهبی و انقلابی به ارمغــان میبرده و در گوشههای مساجد و حسینیهها زمزمه روحنواز آزادی، استقالل و جمهوری اسلامی را در گوشها و جانها سر میداده است. امروز بعد از گذشــت چندین سال مردم روستاهای قادر خلج، دمق، پاینده، قروهدرجزین، شــاهنجرین، نوار، سایان، نظامآباد و روستانشــینان اســدآبادی هنوز چهره مهربان و خندان آن طلبه جــوان و جســور را در آیینه خاطرات خود محفوظ داشــتهاند و بســیارند شاگردان ســاعی آن روزگار که امروز در مناصب باالی اجرایــی، تقنینــی و قضایی خدمتگــزار مردمانــد و کماکان به شاگردی و طلبگی استاد جوان و بیباک خویش افتخار میکنند. یکــی از جلوههای بیباکی او مبارزه بــا منافقین در اوایل انقلاب است. علی رازینی که در برهههای مختلف همواره در ســنگر انقلاب بوده، در جریان مبارزه با گروهک منافقین و معاند در ســالهای ابتدایی انقلاب توســط این گروهها ترور شده که پس از انتقال به بیمارســتان، مورد تفقد مقام معظم رهبــری قرار میگیرند. وی خــود دراینباره میگوید: «شــب 18 ماه رمضــان بود. بنده از دادگســتری خارج شــدم که بروم منزل، عوامل تــرور هم که با موتور در نزدیکی دادگستری منتظر من بودند، بمب آهنربایی را به ماشین بنده چسباندند که منفجر شد ولی قسمت این بود که بنده از دنیا نروم و مجروح شوم. «•ورود به جرگه مدیران انقلاب اسلامی وی در گفتوگویی که با خبرگزاری تســنیم انجام داده درباره شــیوه ورود خود به دســتگاه قضایی و نیز ســوابق خود پیش از انقلاب سخنان جالبی گفته است:» پیــش از انقلاب تعــدادی از روحانیون موجــه در خط امام تصمیم گرفتند که در حوزههای علمیه تحول ایجاد کنند که یکی از این حرکتها در دهههای 40 و 50 تأسیس مدرســه حقانی بود و در رأس این کار شــهید بهشتی و شهید قدوسی بودند که این مدرســه را بعدها به نام مدرسه شهیدین نامگذاری کردند. ما تربیتشــده این مدرسه هستیم و خدا به گونهای مقدر کرده بود که این دو بزرگوار بدون اینکه از انقلاب ســال 57 خبر داشــته باشند کادرســازی برای پس از انقلاب کرده باشند. نیروهایی که عالوه بر تقوا با علوم روز نیز آشــنایی داشــتند. از این نیروهای تربیتشده میتوان از آقای پورمحمدی که وزیر دادگستری است، حاجآقای نیری که قاضیالقضات است، محسنیاژهای معاون اول دســتگاه قضا، حججاالسالم حسینیان، رامندی و پورقناد نام برد. جمعی از تربیتشــدگان این مدرسه بعدها در پستهای امنیتی و قضایی مشــغول به کار شدند که افراد باال از این قبیل هستند. در ســال 57 که انقلاب پیروز شــد، شــهید قدوســی به تهران آمدند و دادســتان کل انقلاب شدند و مدیریت مدرسه حقانی را به دســتور امام رها کردند و مشــغول کارهای قضایی شدند و به پروندههای قضایی رســیدگی کردند. آن زمان مدرسه شهیدین را به شــورایی سهنفره ســپردند که من نیز عضو آن شورا بودم. در زمستان ســال 59 ایشان که به مدرسه آمده بودند گفتند که کاری اســت که شــما باید چندهفتهای بیایید به تهران و آن را انجام دهید.
نظام با منافقین خیلی مماشات کرد وی درباره نحوه برخــورد با حرکات منافقین در اوایــل انقلاب هم نظــر جالبــی دارد: «درم کردند بحث منافقین باید بگویم کــه آنها اعال فعالیتشــان از تاریــخ 30 خــرداد بــه بعد به فعالیتهای نظامی تبدیلشده است چراکه تا آن زمــان منافقین فعالیتشــان تحت چارچوب نظــام و با عنوان مجاهدین خلــق بود. با همین عنوان هم در ســخنرانیها و راهپیماییها حضور داشــتند و حتی در صدا و سیما در مناظرههای تلویزیونی حضور پیدا میکردند و تا آن زمان هم نظــام با آنها برخوردی نداشــت مگر در مواردی که دســتاندازی به امــوال عمومی بهعنوان س یا بهطــور مثال پروندههایــی ماننــد اختال اسلحهای دست فردی بوده که حمل آن غیرمجاز بوده و به شکل موردی با آنها برخورد شده بود اما بهعنوان فعالیت گروه و به اسم مجاهدین خلق با آنها برخوردی نشده بود. «وی در ادامــه میگوید:» خــط منافقین اول این بود که ســران نظام را ترور کنند. بعد دیدند که برایشــان هزینه دارد چــون باالخره اطراف مســووالن محافظ قرار داشــت و امکان داشت دستگیر شوند. این شیوه را تعطیل کردند و شروع به ترور علمایی مانند شــهید دســتغیب و مدنی کردنــد. بعد از اینکه حفاظت وظیفه محافظت از جــان علما را نیز بر عهده گرفت، آمدند و گفتند بدنه نظام و حزباللهی را بزنید. شما فرض کنید ک ترور چقدر جامعه ناامن میشود زمانی که مال کسی که ریش افراد، قیافه ظاهری آنها باشد. مث ًال داشت بدون اینکه بدانند کیست و حتی اسمش چیست یا خانمی است که حجابش محکم است میگفتند اینها حزباللهی هستند و ما باید اینها را ترور کنیم. خیلی از جوانهای امروز در فضای در همان بجنورد آن روزها دیگر نیســتند. مث ًال گروهــی از اعضای منافقین آمــده بودند و قصد ترور کاسب کتابفروشی را داشتند و گفته بودند این آقای کتابفروش را که مغازهاش مرکز جمع بی است ترور کنید تا تنبیهی شــدن جوانان انقال بیون باشد. «برای انقال •رسیدگی به پرونده مدیران و فرماندهان رژیم پهلوی این چهره برجسته دستگاه قضایی در ادامه با اشاره به محاکمه سران رژیم پهلوی گفته است:» در ماموریتهایی که شــهید قدوسی به حیات چهارنفــره داده بود بحث محاکمه امثال هویدا و نصیری مطرح نبود چراکه وظیفه ما رسیدگی به پروندههای در جریان بود نه پروندههایی که حکم آنها صادر و اجرا شــده بود. بنده میدانم که آن پروندهها به هیچ عنوان با مخالفت امام و شــهید قدوسی روبهرو نشــد و مرحوم خلخالی همواره مورد اعتماد نظام، امام و شهید قدوسی بهعنوان یک شــخصیت مقتدر بودند. آقــای خلخالی درزمینهٔ رسیدگی به پرونده ســران رژیم قبل که حدود 100 تا 200 پرونده بود -آدمهای شاخصی هم بودند و جای مبهمی در این پروندهها نبود- بــه خوبی عمل کردند اما پروندههای مواد مخدر بســیار گســترده بود و یک قاضی نمیتوانست به تمام ایــن پروندهها به دقت رســیدگی کند و ایشــان هم به شکل ســیار از این شهر به آن شهر ســفر میکرد و به دلیل عجلهای بودن کار ممکن بود مواردی از دست او در برود و ناعدالتی در برخــی از این پروندهها ً پیــش بیاید و انصافاً که متهمان جرم سنگینی داشتند به حبسهای یک ســال و دو ســال و بالعکس پروندههایی که متهمان آنها جرائم نهچندان ســنگینی مرتکب شــده بودنــد به حبسهــای ســنگین محکوم شده بودند. «•اهم سوابق علمی و مسوولیتهای فرهنگی آیتاهلل رازینی علی رازینی کــه خود جانباز و آســیبدیده جنگ و برادر دو شهید گرانقدر و سرافراز است، سالها پیش با حکم مستقیم مقام معظم رهبری عضو شــورای نمایندگان رهبری در دانشگاههای کشــور شــده و در این حوزه مشغول به خدمت اســت. عضویت در حیات امنای مرکــز علوم اســامی خواهران) جامعهالزهرا(با حکم معظم له نیز از دیگر فعالیتهای این چهره ارزشــمند و والیــی اســت. علــی رازینی که عضــو حیات مؤسس دانشــکده معارف وابسته به جامعهالزهرا نیز هست، پیشتر در یک دوره، ریاست دانشکده علوم قضایی را بر عهده داشــته که در این دوره منشــأ خدمات بسیاری بوده اســت. این چهره برجســته هماینک عضو حیات علمی دانشــگاه آزاد اســامی تهران اســت و هیچگاه سنگر علم را رها نکرده اســت. در عیــن حال وی به زادگاه قه بسیاری داشــته و از سالها پیش به خود عال عضویت حیات مؤسس دانشگاه پیام نور رزن در استان همدان درآمده است.
اهم سوابق و مسوولیتهای اداری و اجرایی آیتاهلل علی رازینی در 40 سال همراهی با نظام مقدس جمهوری اسلامی
در سنگر انقلاب
بســیاری از اهالی رســانه آیتاهلل علی رازینی را با رئیس کلی وی در دیوان عدالت اداری کشــور بــه یاد میآورند. مردی که هماینک یکی از مهمترین پروندههای قضایی-جنایی چند سال اخیر یعنی ماجرای قتل میترا اســتاد را قضاوت میکند. او که نخستین بار در اواسط سال 1359 به استخدام دستگاه قضایی درآمد، همواره سمتهایی مهم و تأثیرگذار را در این نهاد بر عهده داشــته است. سمتهایی که از بخشهای فرهنگی نظیر دانشگاه و امور علمی شروعشده و به تالش پیوسته در سیستم قضایی ختم میشود. تالشی که برای چهار دهه تداوم داشته و از آیــتاهلل رازینی، چهرهای قابلاعتماد برای نظام جمهوری اسلامی ساخته است. در یک دوره طولانی هم این چهره خدویم و انقلابی با تأکید بر ضرورت جاری شــدن حقوق و مناســک اســامی، دورهای درخشــان را ازنظر حجم و ســطح فعالیت از خود برجای گذاشــت. فعالیتی که تا ســال 1388 به مدت پنج ســال ادامه یافت. وی که هماینک رئیس شعبه 41 دیوان عالی کشور اســت، در دوره بلند خدمت خود در نظام مقدس جمهوری اســامی تجربه ریاســت دادگاه ویژه روحانیت را بهحکم حضرت امام ) ره (دارد. ســمتی کــه با تنفیذ مقام معظم رهبری دورهای طولانی از خدمات را برای آیتاهلل علیرازینی فراهم ساخت. وی که مدتی سابقه معاونت اجرایی دیوان عالی کشــور را هم در پرونده دارد، پیشازاین تجربه ریاســت کل دادگستری استان تهران را بر عهده داشته که با توجه به سابقه دیرین این چهــره انقلابی، زمینه نقشآفرینی در موقعیتهای حساس را با تصمیمات صحیح فراهم ساخت. ازجمله فعالیتهای مهم ایــن چهره دینــی و انقلابی، بنیانگذاری و ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح کشور بود ً طولانی زمینه خوبی از فعالیت را به بار که در یک دوره نسبتاً آورد. وضعیتی که انقلاب نورخان تر و در دوره ریاســت ایشان بر دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات جنگ هم شاهد آن بود. علی رازینی که بهحکم حضرت امام) ره(در این ســمت تنفیذ شد، چنان ســطحی از انقالبیگری و امامدوستی را از خود به جای گذاشــت که در نوع خود کمنظیر بود و زمینهساز ورود وی به ردههای باالیی مسئولیت شد. •مرور خاطرات چهار دهه فعالیت سازنده آیتاهلل رازینی در گفتوگو با برنامه تلویزیونی «دست خط «نکات جالبــی درباره رویکرد خود در دفــاع از نظام جمهوری اسلامی، شــیوه بررســی مســائل و پروندههای قضایی و نیز خاطــرات خود از چهرههای انقلابی به زبان آورده اســت. با خوانــدن یا دیدن این گفتوگو اســت که میتوان عمق عالقه علــی رازینی بــه نظام مقــدس جمهوری اســامی و روحیه ضدفساد وی را متوجه شد. وی در خــال گفتوگو درباره نحوه برخورد دســتگاه قضا با مســائل از ابتدای انقلاب میگوید:» دســتگاه قضایی باید با مشــکالت جامعه و تخلفات برخورد کنــد و اختالفات مردم را حل کند، با جرائم برخورد کند و طبیعی است که این نیازمند یک قوتی است و این قوت، مطلوب نیست؛ کسانی که منافعی ً بیحرکت نمیمانند و دارند، منافع آنها لطمه میخورد، طبعاً عکسالعملی نشان میدهند. حضرت امام از ابتدایی که انقلاب پیروز شــد دســتگاه قضایی قاطع و مقتدر را تأسیس کردند و مرحوم شــهید بهشتی و مرحوم شــهید قدوسی و بسیاری از بزرگان روی این مسئله وقت گذاشتند. مرحوم شهید قدوسی اســتاد ما، یکبار فرمودند من حکم اسالم را پیاده میکنم. ما غیر از اسلام قانونی را قائل نیســتیم؛ اسالم را پیاده میکنیم» ولو بلغ ما بلغ «. هر جایی میخواهد برســد. چون همان زمان برخــی از افــراد ازجمله رئیسجمهور وقــت، آقای بنیصدر، از برخــی حرکات قضایی انتقاد میکرد. همان زمان بســیاری از روشــنفکران و غربزدههــا علیه الیحه قصــاص صفآرایی میکردند. «وی در تشــریح جایگاه قوه قضایــی در چهار دهه حکمرانی قضایــی هم میگوید:» چهار دهــه از پیروزی انقلاب میگذرد و در این مدت، بخشهای مختلفی در کشور فعالیت داشتهاند و پیشرفتهایی هم داشــتهاند. در دستگاه قضائیه هم کارهای عظیم و بزرگی در ادوار مختلف انجام شده است؛ نه به ایدهآل نرســیدیم ولی کارهای بزرگی انجام شده است. اینکه میبینید بســیاری از مخالفــان خارجی ما و افراد گولخــورده از افکار غــربزده در داخل، خیلی جاها صدای اینها درمیآید، ناشــی از موفقیــت قــوه قضائیه در برخی از این اهداف اســت؛ یعنی توانســتهاند رضایت مردم را جلب کنند و با ناامنیها و عوامل جرائم برخورد کنند و این برخوردها موجب شــده اســت، یک عده ناراضی شوند. «وی در ادامه با اشاره به مجموعه عواملی که از ابتدای انقلاب برای نهاد قضا به وجود آمده و باعث شده تا این دستگاه کارآمدی بیشتری در نحوه اجرای عدالت داشته باشد، به مطالبات مردمی در خصوص افزایش نظارت بر افراد اعم از مجرم و قاضی اشاره کرده و میگوید:» قضات دســتگاههای نظارتی متعددی دارند، ولی آنجا از قبیل دادگاه اســت سه چهار تا دستگاه است. یکی دادگاه کیفری است که تمام کسانی که جرم مرتکب میشوند با آنها برخورد میشود و همان دادگاههای کیفری با قضات هم میتوانند برخورد کننــد، بنابراین در برخورد کیفری، قضات و غیرقضات یکســان هســتند. دادگاههای عمومی کیفری یک و ً دو که مثــا قتل معمولی یک نفر را رســیدگی میکند، قتل خطایی قاضی را هم رســیدگی میکند. اگر به کسی سیلی زد همان دادگاه رســیدگی میکند؛ ایــن در مورد دادگاه کیفری است با این فرق که قبل از اینکه دادگاه کیفری این را محاکمه ً از کنــد، دادگاه دیگری که دادگاه انتظامی اســت این را موقتاً کار برکنار میکند، یعنی زمانی که قاضی هســت با او برخورد ً برمیدارند و به این کیفری نمیشود. این را از قاضی بودن موقتاً» تعلیــق «میگویند و بعد برخورد میکنند که این آقا با طرف مقابل که قاضی نیست یکسان باشند؛ یعنی این غیرقاضی باشد و او هم غیرقاضی باشــد. نکته دوم اینکه دادگاه رســیدگی به تخلفات انتظامی برخورد میکند؛ قاضی پرونده را معطل کرد، دیــر آمد و چیزهایی از این قبیل را همانند دادگاه ادارات دیگر قضــات هم دارند؛ اما با گذشــت دو دهه از انقلاب مســووالن قضایی به این نتیجه رســیدهاند که این دو تا کافی نیست؛ در نیمه دهه سوم چیزی به نام دادگاه صالحیت ایجاد شد. گفتند ممکن است قاضی جرم مرتکب نشود، ولی کاری انجام دهد که با شرایط قاضی ســازگار نیست. در کل هر جا مدرک و دالیل کافی باشد، قوه قضائیه برخورد کرده است. «•مرور خاطرات جنگ آیتاهلل رازینی با اشــاره به خاطــرات دوره جنگ تحمیلی و نحوه تشکیل سازمان قضایی نیروهای مسلح میگوید:» در اواخر عمر حضرت امام و ســال آخر حیات ایشان، یک مسالهای پیش آمد و عدهای از فرماندهان خدمت امام رفتند و گفتند دســتگاه قضایــی باید قاطعتر برخورد کند. چون صدام با فرماندهانی که عقبنشــینی میکنند قاطع برخورد میکند و اعدام میکند و اگر ما هم اینگونه قاطع برخورد کنیم، شــاید برای پیشبرد امر جنگ بهتر باشــد. امام این موضوع را با آقای موسوی اردبیلی رئیس وقت قــوه قضائیه و دیوان عالی کشــور مطرح کردند و ایشــان هم به بنده که مسئول این بخش از دســتگاه قضایی بودم... و کار کارشناســی شــد و خدمت امام عرض کردیم که مشــکل خاصی در این زمینه وجود ندارد؛ یعنی اینطور نیست که جایی افراد قابل اعدام وجود داشته باشند و در اینجا کوتاهی کنیم یا قاضی کم داشــته باشیم؛ دو تا مشکل اداری و قضایی بود و مشــکل را خدمت امام مطرح کردیم. گفتیم برخی موارد است که الزم اســت دادگاهها در همانجا تشکیل شود تا فرد را از جبهه به مرکز اســتان بیاوریم و قدری کار طول میکشد و ایجاب میکند فوریت داشته باشد، چون زمان قبل از انقلاب چیزی به نام دادگاههای صحرایی بود و آن قانون لغو شــده بود و گفتیم الان چون زمان جنگ اســت، گاهی ایجاب میکند به جای اینکه فرد را احضــار کنیم و بیاید، قاضی همانجا برود و رســیدگی کند. یک مشکل هم سؤال فقهی بود که اگر کسی با ً باشد، مجازات شدید حتی ً و عامداً دشمن همکاری کند و عالما اعدام دارد؛ این را میدانستیم؛ اما کسی کاری انجام میدهد و ضربه اساسی میزند ولی قصد اینچنینی هم ندارد. فرض کنید کسی اطلاعاتی را به دشمن میدهد که ضربه به ما وارد شود و این را میدانستیم، باید اعدام کنیم. ولیکن کسی دنبال ضربه نیست و یک زمانی پول الزم دارد و میگویند ما این میزان پول الزم داریم و شما این نقشه هواپیما را بدهید و این کار را انجام میدهد. انگیزهاش پول اســت و کاری به نظام ندارد. ما این را ً باید فرد قصد در قالب استفتاء از امام سؤال کردیم که آیا حتماً براندازی و مقابله با نظام داشته باشد که اثبات این کار دشواری است؛ ممکن است کسی کارهای بسیار خطرناکی هم انجام دهد ولی نتوانیم اثبات کنیم قصد برخورد با نظام را داشــته اســت. ً کاری انجام دهد که لطمه ً و عامداً امام فرمودند هر کسی عالما شدید به نیروهای مسلح وارد میشود، همین حکم را دارد. مث ًال یک فرمانده ردهباالی نیروهای مســلح که دل او برای فرزندش تنگ شــده و میدان را رها کرده و میداند با این رها کردن، 10 هزار نفر کشته میشوند و این به خاطر همکاری با صدام این کار را نکرده اســت و دلش برای فرزندش تنگ شده است، ولی چون میداند به خاطر دانش نظامی که دارد این آمدن به معنی کشته شدن 10 هزار نفر است، مجازات شدیدی دارد. «•نگاه آیتاهلل رازینی به مسائل اقتصادی وی در همین برنامه تلویزیونی با اشــاره به اینکه دســتگاه قضا باید نگاهی راهبردی به حل مسئله فســاد داشته باشد، در خصوص شــیوههای برخورد صحیح با نوســانات قیمتی و مدیریت حقوقی در نظام اقتصادی ایران میگوید:» این مسئله از جهات مختلفی قابل بررســی و قابل توجه است. یک مسئله این اســت که آیا اعدام راهحل مسائل اســت یا خیر؟ آیا نباید ریشهای به مســائل نگاه کرد؟ این حرف درست است که باید به علتها توجه کرد و بسیاری از علتها در قوه قضائیه نیست و از جاهــای دیگر باید اصالحات انجام شــود و ما این را قبول داریم، اما قوه قضائیه باید ســهم خودش را انجام دهد. ســهم قوه قضائیه این اســت که کسانی که قانون را رعایت نمیکنند و خالف قانــون رفتار میکنند باید با آنها برخورد قانونی انجام شــود. برخورد قانونی بسیار امر دشواری است و مانند رانندگی در جاده کوهستانی است که یک طرف، دره و سوی دیگر کوه اســت. قدری غفلت کنید یا به کوه میزنید یا در دره ســقوط میکنید. خیلی کار دشوار است. اینجاست که قوه قضائیه نباید دچار جو شــود و در جو عمومی، جوگیر شــود و افراد زیادی را مجازات ســنگین کند چون مجازات سنگین کردن افرادی که متهم نیســتند، خودش در جامعه مشکلسازی میکند. از ســوی دیگر هم نباید شل و سست برخورد کند و باید معتدل از جهت رعایــت قانون برخورد کند. یعنــی آنجایی که قانون تندی دارد، قانون را پیاده کند و از کســی نترسد؛ البته برخی میگویند کسی تعدادی سکه فروخته و یا فالن مسئله ارزی را انجام داده اســت، چرا باید اعدام شود؟ باز این مباحث فقهی و حقوقی است. برخی از فقها و حقوقدانان معتقد بودند که فقط در مورد کســانی که کار مسلحانه انجام دهند میتوان برخورد در حد اعدام کرد. این موضوع خیلی مورد بحث بود و سرانجام مجلس محترم شــورای اســامی قانون تصویب کرده است و برخی از مسائل را بااینکه مسلحانه نیست، از مصادیق محارب تلقی کرده اســت؛ ازجمله اخالل در نظام اقتصادی است. یک مثالی از غیر اخالل در نظام اقتصادی بیان میکنم. محارب آن کسی است که سالح برمیدارد و جادهای را میبندد یا در شهر ناامنی ایجاد میکند و مردم مضطرب میشوند؛ شــرع گفته است حکم این فرد اعدام است. اگر کسی اسلحه دست نگرفت و بــا ابزار دیگــر ناامنی ایجاد کرد، در حــوادث چند ماه اخیر ً عامه مردم شــما مالحظه کردید، در یک برههای از زمان واقعاً مضطرب بودند. کارمند، کاسب، مسئول، غیرمسوول مضطرب بودند و نمیدانستند چه باید کــرد و وضعیت طوری بود که میخواستید چیز معمولی خرید کنید، فروشنده نمیدانست باید بفروشد یا نباید این کار را کند. «آیــتاهلل علی رازینی با اشــاره به حمایت دســتگاه قضا از ثروتاندوزی مشــروع و قانونی میگوید:» نباید زیادهروی کرد و نباید همه کســانی را که معامله دالر میکنند متهم دانست. باید شفاف عمل کرد. باید دستگاه اجرایی و قضایی به گونهای عمل کنند که بارها مسووالن قضایی بیان کردهاند ما از تجارت و ثروتاندوزی مشــروع حمایت میکنیم و بــا موانع برخورد خواهیم کــرد، اما اگر ثروتاندوزی نامشــروع بود طبق قانون برخورد خواهد شد. «•ورود دوباره به عرصه قانونگذاری و نظارت وی که هماینک در 66 ســالگی دوباره بــرای یازدهمین دوره مجلس شــورای اســامی نامزد انتخابــات شــده، کولهباری از تجربــه و دانش را با خود طی بیــش از چهار دهه فعالیت علمی، دینی و مبارزاتی به دوش میکشد. نماینده خبرگان رهبری از اســتان همدان در دوره 10 ســاله 1385 تــا 1395 و انبوهی از مســوولیتهای انقلابی و قضایی از آیتاهلل علی رازینی چهرهای برجسته و توانمند ساخته که میتواند برای پوشیدن رخت وکالت ملت مناسب و مفید باشــد. به همین دلیل وی از حوزه انتخابیه تهــران برای انتخابات میاندورهای مجلس خبرگان رهبری نامزد شده است.
در شرایط فعلی فضای فرهنگی کشور را چطور ارزیابی میکنید؟ خیلی در این زمینه مقصر هســتیم که کمتر درزمینهٔ فرهنگــی کار کردهایــم؛ بهخصوص روحانیت که بایــد بیشــتر کار میکرد. فضای فرهنگی نیــاز به فعالیــت زیــادی دارد. البته یکســری جهش مثبت در فضای فرهنگی کشور رخ داده کــه لطف خداوند اســت، ولی کوتاهی ما در جای خود محفوظ اســت. هم صداوسیما و هم روحانیت نســبت به آنچه انجام میشود، وظیفه خیلی بیشــتری دارند که باید در جهت اعتالی فرهنگ ایرانی و اســامی بیشتر تالش کنند. در حال حاضر فضای مجازی برای توسعه فرهنگیمان، مشکلساز است ولی همانطور که مقــام معظم رهبری فرمودند، باید از این ابزار به نفع پیشرفت اسالم استفاده کنیم. مدیران فرهنگی برای اجرای برنامههای خود به زمان بیشــتری نســبت به امروز نیاز دارند و نباید به دلیل برخوردهای سلیقهای و جناحی در مدت زمان کوتاهی برکنار شوند. برخورد جناحی با مدیران فرهنگی غلط است. در ســطح غیر کالن مدیریتــی نباید گرایش سیاسی مدیران فرهنگی موردتوجه باشد، بلکه در این جایــگاه تخصص و میزان کارایی اهمیت بســیار ویژهای دارد. ایکاش در گذشته از هیچ معلمی برای رویدادهایی نظیر انتخابات استفاده نمیشد زیرا امروز معلمان به خــودی خود با مشکالت زیادی دست و پنجه نرم میکنند که بر کسی پوشیده نیست. باید هرچه سریعتر تدابیر الزم برای رفع این مشــکل مانند جذب معلمان بیشتر اندیشیده شود. یکی از چالشهای کشور ما عــدم اجرای قوانین مصوب اســت؛ بهعنوان مثــال بودجه بخش فرهنگ بهطــور کامل و به موقــع پرداخت نمیشود درحالیکه فرهنگ نقــش اصلــی را در تربیــت نســلهای آینده دارد. Á شما همدانی هستید؟ بله. من در رزن همدان در سال 1332 متولد شدم. Á پدر شما هم روحانی بودند؟ بله؛ جد من هم روحانی بودند و از شاگردان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه بودند. ایشان همدوره حضرت امام ) ره(و مراجع بودنــد و پدر و عموهــای من همه ً روحانی بودند. اصــا جد من مایل نبودند بچهها مدرســه بروند چون رضاشــاه را دیده بودنــد و مظالم رضاشــاه را دیده بودند که چادر را برداشــته بودند و لبــاس روحانیت را برداشــتند و جلوی عزاداریها را گرفتند، لــذا ک ًال با نظام قهر بودند و هیچکدام از فرزندان ایشــان چه دختر و چه پسر مدرسه نمیرفتند. پدرها و عموهای ما در منزل درس میگفتند. در ســال ۴۲ به حوزه رفتم و دبستان هم نرفتم، چه برسد به دبیرستان! البته بعدها درسهای دبیرســتان را با دورههــای متفرقه خواندیم. ً 10 ساله بودید Á یعنی حدوداً که به حوزه رفتید؟ بله. در همین حدود سنم بود.
از دیروز تا امروز در گفتوگو با علی رازینی
بهبود سطح مجلس باید کیفی باشد
مبارزه، انقلاب، جبهه، جنگیدن، ترور شدن، سیاســت و قضاوت همهچیزهایی است که در چهار دهه گذشته علی رازینی را به خود مشغول کرده است. چهره مشهور دســتگاه قضا که مهرومومهاست در مناصب عالی با چهرههای مختلف از مرحوم آیتاهلل موسوی اردبیلی تا آیتاهلل یزدی، مرحوم شاهرودی، آملیالریجانی و ابراهیم رئیسی همکاری نزدیک داشــته، این روزها دوباره قصد کرده خود را در معرض رأی و نظر مردم قرار دهد. وی که در فاصله زمانی 1385 تا 1395 عضو مجلس خبــرگان رهبری بوده اســت، در انتخابات دوم اســفندماه در دو حوزه حساس به بازی دموکراسی واردشده است. بر این مبنا وی در دوم اسفند از حوزه رزن برای یازدهمین دوره مجلس شــورای اسلامی نامزد کسب کرسی این منطقه شده و در حوزه انتخابیه تهران نیز برای انتخابات میاندورهای پنجمین مجلــس خبرگان کاندیدای انتخابات شده است. کاری که تنها از فردی انقلابی و سختکوش نظیر علی رازینی برمیآید. وی که در روزهای اخیر به بررســی وضعیت حوزه انتخابیه خود در مجلس که زادبوم خود نیز هست میپردازد و از وضعیــت این حوزه عالیه و انتقاد دارد، در تالش است نظر مردم تهران را برای ورود به مجلس خبرگان جلب کند. آیتاهلل علی رازینی به این منظور تالش دارد در دو جبهه مختلف نظرات بخشهای متفاوتی از جامعه ایران را به ســمت خود جلب کند و در این مسیر، از تجربه طولانی، دانش علمی و فقهی و البته ارتباطات گسترده خود با بخشهای مختلف نظام بهره گرفته است. بااینکه اغلب رسانهها وی را چهرهای قضایی میشناسند اما مرور آرا و افکارش نشان میدهد چندان هم با اقتصاد و مدیریت و کشورداری بیگانه نیست و حتی نظرات پیشــروتری نسبت به بسیاری از اساس و همنسالن خود در این حوزهها دارد. بــرای نمونه وی در آیین گشایش ستاد انتخاباتی خود در شهرستان رزن گفته است: «برای ایجاد تحول در منطقه رزن، در گزین و سرد رود مصمم هستم و از حق مردم ذرهای عقبنشینی نخواهم کرد. «جالب اینکه وی گفته اســت:» با اقدامات کارشناسانه برای افزایش سطح بهرهوری در صنعت، زراعت و گردشــگری در کنار مردم و بهخصوص جوانــان منطقه خواهم بود. به عقیده من برخی مسووالن هیچ برنامهای در راستای جذب گردشگر به این مناطق ندارند و این در حالی اســت که شهرســتانهای رزن، در گزین و بخش سرد رود قابلیتهای بالقوه زیــادی بــرای جذب گردشــگر دارند. «آیتاهلل علــی رازینی که همــواره به والیتمداری مشــهور بوده، هــدف خود را برای شرکت در انتخابات پیشرو اینچنین عنوان کرده اســت:» باید با تبعیت از رهبر معظم انقلاب در پای صندوقهای رأی حاضر شویم و با انتخاب کاندیدای اصلح و مقتدر به بهبود کیفی سطح مجلس کمک کنیم. «به همین بهانه با این چهره مشهور و قدیمی حوزه سیاست و اجرا در کشور گفتوگویی ترتیــب دادهایــم که شــرح آن در ادامه میآید. از دیروز تا امروز در گفتوگو با علی رازینی بهبود سطح مجلس باید کیفی باشد هدف از پرداخت یارانه نقدی و کمک معیشتی نباید چیزی جز از بین رفتن فقر مطلق باشد. دولت باید با جسارت بیشتری مبلغ پرداختی به دهکهای باالتر جامعه را حذف و در طول زمان نهچندان بلندی به مبلغ دریافتی دهکهای پایینتر اضافه کند. در نظر گرفتن مصالح ملی بسیار خوب است اما سرنوشت مردم از مصالح ملی جدا نیست. Á اســاتید شــما در حوزه چه کسانی بودند؟ اســاتید زیاد بودند؛ مدیر مدرســه مرحوم شهید قدوســی و شهید بهشــتی بود و اینها بنیانگــذاران اولیه بودنــد. روی این فکر آمده بودند کــه باید حوزه قدری برنامهمند شــود؛ یعنی باید به گونهای باشــد کــه بهرهوری آن بیشتر باشد. Á چه زمانی با امام) ره (آشنا شدید؟ از همان اوایــل طلبگی با امام) ره (آشنا شدم. Á یعنی سر کالسهای امام) ره(هم میرفتید؟ خیر. ما طلبــه مبتدی بودیم و در ســال ۴۲ هــم بعــد از ۱۵ خرداد بــا امــام برخورد شــد، حضور در قم داشــتیم و آن زمان در ســطحی نبودیم کــه درس مراجع را بنشــینیم ولی مواردی پیش میآمد؛ مث ًال اعالمیههایی را کــه مراجــع میدادند، پخش میکردیم. Á آیا در آن زمان دستگیر هم شدید؟ بله. به خاطر پخش اعالمیههای امام در آن زمان در قم دســتگیر شدم. چند بار هم این اتفاق افتاد. متعدد بود، ولی اهم آن یکبار به مدت شش ماه و شاید بیشتر بود. Á به ورزش عالقه داشــتید؟ یعنی در جوانی ورزش میکردید؟ گاهی مواقع در حومه قم میرفتیم، فوتبال بازی میکردیم در مدرسه هم تیم والیبال بود؛ اما بیشتر پیادهروی میکردم. منزل تا مدرسه بسیار دور بود و باید هر روز این راه را میرفتیم و میآمدیم. به همین جهــت پیادهروی زیاد داشتیم. Á اهل تلویزیون و ســینما هســتید؟ آخرینباری را که به سینما رفتید، به یاد دارید؟ اگر فرصت شود و فیلم خوب باشد، میبینم یا به ســینما میروم اما خیلی متخصص فیلم نیستم. بستگی به موضوع دارد که خوب باشد. البته وقت چندانی برای صرف اوقات فراغت و سینما رفتن ندارم. Á چطور وارد قوه قضائیه شدید؟ یک مدت آقای قدوسی که داشتند به تهران میرفتند ســه نفر از بچههای مدرسه حقانی را بهعنوان شــورای آن مدرســه جای خود گذاشــتند که این شورا مدرسه را اداره کنند و مدتی مدرسه را اداره میکردیم و در زمستان ســال ۵۹ گفتنــد یک موردی پیــش آمده و یکسری پروندهها باید بازنگری میشد و زمان کوتاهی بــود. پروندههای مواد مخدر که آقای خلخالی نمیرسیدند به آنها رسیدگی کنند. امام دستور داده بودند که این پروندهها دوباره رسیدگی شود و در زمان کوتاهی این کار انجام شود. چهار نفر بودیم. من، آقای یونسی، آقای رهبرپور و آقای سلیم. رفتیم و گفتند دو هفته طول میکشد و رفتن همانا و دو هفته دیگر تمام نشد. Á یکی از مسوولیتهای مهم شما سازمان قضایی نیروهای مسلح و دادگاههای بعد از زمان جنگ بود. درباره این مســوولیتها بیشتر بگویید؟ در اواخر عمر حضرت امام و ســال آخر حیات ایشــان، یک مســالهای پیش آمــد و عدهای از فرماندهان خدمت امام رفتند و گفتند دســتگاه قضایــی باید قاطعتر برخــورد کند. چون صدام بــا فرماندهانی که عقبنشــینی میکنند قاطع برخــورد میکند و اعدام میکند و اگر ما هم اینگونه قاطع برخورد کنیم، شاید برای پیشبرد امر جنگ بهتر باشد. امــام این موضوع را با آقای موسوی اردبیلی رئیس وقت قــوه قضائیه و دیوان عالی کشــور مطرح کردند و ایشان هم به بنده که مسئول این بخش از دستگاه قضایی بودم... و کار کارشناسی شــد و خدمت امــام عرض کردیم که مشــکل خاصی در این زمینه وجود ندارد؛ یعنی اینطور نیســت که جایــی افراد قابل اعدام وجود داشــته باشــند و در اینجا کوتاهی کنیم یا قاضی کم داشــته باشــیم؛ دو تا مشکل اداری و قضایــی بــود و مشــکل را خدمت امام مطرح کردیم. گفتیم برخی موارد هست که الزم اســت دادگاهها در همانجا تشکیل شود تا فرد را از جبهه به مرکز اســتان بیاوریم و قدری کار طول میکشد و ایجاب میکند فوریت داشته باشــد، چون زمان قبل از انقلاب چیزی به نام دادگاههــای صحرایی بود و آن قانون لغو شــده بود و گفتیم الان چون زمان جنگ است، گاهی ایجــاب میکند به جــای اینکه فــرد را احضار کنیم و بیاید، قاضی همانجا برود و رســیدگی کند. یک مشکل هم سؤال فقهی بود که اگر کســی با دشــمن همکاری ً باشــد، مجازات ً و عامداً کند و عالما شــدید حتــی اعــدام دارد؛ این را میدانستیم؛ اما کسی کاری انجام میدهد و ضربه اساسی میزند ولی قصد اینچنینی هم ندارد. Á یعنی چه؟ فرض کنید کســی اطلاعاتی را به دشــمن میدهد که ضربه به ما وارد شود و این را میدانستیم، باید اعــدام کنیم. ولیکن کســی دنبال ضربه نیست و یک زمانی پول الزم دارد و میگویند ما این میزان پول الزم داریم و شما این نقشه هواپیما را بدهید و این کار را انجام میدهد. انگیزهاش پول است و کاری به نظام نــدارد. ما این را در قالب اســتفتاء ً از امام سؤال کردیم که آیا حتماً باید فرد قصــد براندازی و مقابله با نظام داشته باشد که اثبات این کار دشواری اســت؛ ممکن است کسی کارهای بسیار خطرناکی هم انجام دهد ولــی نتوانیم اثبات کنیم قصد برخورد با نظام را داشته است. ً و امام فرمودند هر کســی عالما ً کاری انجــام دهد که لطمه عامداً شــدید بــه نیروهای مســلح وارد میشود، همین حکم را دارد. مث ًال یک فرمانــده ردهبــاالی نیروهای مســلح که دل او بــرای فرزندش تنگ شــده و میدان را رها کرده و میداند با این رها کردن، 10 هزار نفر کشته میشوند و این به خاطر همکاری با صدام این کار را نکرده است و دلش برای فرزندش تنگ شده اســت، ولی چون میداند به خاطر دانــش نظامی که دارد این آمدن به معنی کشــته شدن 10 هزار نفر اســت، مجازات شدیدی دارد. Á شما در ســمت ریاست دادگســتری تهــران ترور شدید؟ بله. ماه رمضان بود و افطار دعوت بودیم و داشــتیم به آنجا میرفتیم و در یــک ترافیکی موتوری آمد و چیزی به ماشــین چســباند. من اول فکر کردم، موتوری به ماشین برخورد کرده است و فرمان به بدنه ماشــین خورده اســت؛ درحالیکه از کنار ما رد شــدند و چیزی چســباندند و بعد منفجر شد. در آنجا مجروح شدم. Á با توجه به اینکه در شرایط اقتصادی سختی قرار داریم و با توجه به شــرایط اقتصادی مردم، دولــت حمایتهایی در قالــب یارانه نقدی در نظر گرفته اســت، ارزیابی شما درباره این مسئله و تمهیدات دولت در این زمینه چیست؟ اگــر یارانــه نقــدی و کمک معیشــتی با مبلغ ۷۲ هزار تومان یکی شــود، ۱۸ میلیــون نفــری که در ســه دهک باالی جامعه ازنظر اقتصادی قرار دارند سود میبرند چراکه پیشازاین از کمک معیشــتی محروم شــده بودند. در صــورت اجرای ایــن طرح، قشر مســتضعف جامعه مبلغ کمتری دریافت میکنند که این عادالنه نیست. با مطرح شدن این طرح، به نظر میرسد که نمایندگان مجلس شــورای اســامی اغلب ازنظر فنــی و علمی تسلط کافی به مسائل اقتصادی ندارند زیرا این طرح نیاز به مطالعه و تحقیق بســیار بیشتری دارد که مستضعفان متضرر نشوند. در خصوص یارانه نقدی نیز بسیاری از کارشناسان از قبل تاکنــون بیان کردند که یارانه دهکهای باالتر باید حذف میشد و به دهکهای پایینتر مبلغ بیشتری پرداخت میشد. به نظر میآید اهداف سیاسی این طرح بیشتر از اهداف اقتصادی آن باشــد زیرا این مصوبه به کارشناسی و مطالعه بســیار بیشــتری نیاز دارد. هدف از پرداخت یارانــه نقدی و کمک معیشــتی نباید چیزی جز از بین رفتن فقر مطلق باشد. دولت باید با جسارت بیشتری مبلغ پرداختی به دهکهای باالتر جامعه را حذف و در طول زمان نهچندان بلنــدی به مبلغ دریافتــی دهکهای پایینتر اضافه کند. در نظر گرفتن مصالح ملی بســیار خوب اســت اما سرنوشت مردم از مصالح ملی جدا نیست. Á در پایان سخنی دارید؟ با تبعیــت از رهبر معظم انقلاب در پای صندوقهــای رأی حاضر شــویم و با انتخاب کاندیدای اصلح و مقتدر به بهبود کیفی سطح مجلس کمک کنیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com