گروه اجتماعی: مریم سلیمی مدرس سواد خبری و رسانهای معتقد است که مردم در حوزههای مختلف از جمله کرونا تشنه واقعیتاند و در رسانههای رسمی و غیررسمی به دنبال آن میگردند. به همین دلیل در صورت وجود رسانههای مورد اتکای پایبند به واقعیت، کمتر قربانی سرابهای جعلی میشوند. او میگوید: بحرانها آزمونهای مهمی برای رسانهها جهت جلب یا سلب اعتماد از مردم هستند و در این میان، پنهانکاری، بزرگنمایی یا کوچک نمایی و… همگی آفتهایی هستند که پیامدهایی برای جامعه دارند. از جمله آنها سوق یافتن مردم به سمت رسانههای غیررسمی و بعضاً با محتوای جعلی است که نتایج حاصله میتواند هزینه زا، بعضاً گرانتر و حتی غیرقابلجبران باشند.
به گزارش بولتن نیوز، این مدرس دانشگاه، در گفتگو با شفقنا رسانه پیشنهادهایی برای رسانهها جهت جلب و جذب بیشتر مخاطبان/ کاربران در برابر گرایش آنها به سمت رسانههای اجتماعی در پرداختن به «کرونا» دارد که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
ارزیابی شما از عملکرد رسانههای رسمی در پرداختن به ویروس کرونا چیست؟
بحث ویروس کرونا، شیوع، سرایت و تعداد قربانیهای آن، در سایه جنگهای رسانهای آمریکا و دیگر کشورهایی که میتوانستند از این شرایط به هر شکلی به منافعی دست یابند، دچار بزرگنمایی شده است.
در شرایطی که جهان از وحشت ناشی از شیوع بیماری رنج میبرد و اقدامات مختلفی نیز در این خصوص صورت گرفتهشده، رسانههای اجتماعی، سلبریتیها و افراد سودجو از جمله منتشرکننده اخبار جعلی قدم در این وادی نهاده، خواسته و ناخواسته موجبات عدمتشخیص اخبار جعلی و غیر جعلی را فراهم کردهاند که نتیجه اصلی آن دلنگرانی مردم و خانوادهها، تلاش برای پیشگیری به هر قیمتی، سردرگمی، پناه بردن به روشهای غیرعلمی و غیراستاندارد و حتی خرافی و… است.
پیشگیری و آمادگی کامل برای مواجهه با ویروس کرونا در سطوح شخصی و ملی و انجام اقدامات لازم در این خصوص و اطلاع صحیح در خصوص اقدامات مربوطه مورد تأکید است. ولی تشکیک و هراس آفرینی خواسته و ناخواسته رسانهای در خصوص این بیماری (با هر هدف و در هر شکلی)، قابلپذیرش نیست. نگاهی به کارنامه کلی رسانههای رسمی با نظر به نتایج امر در بررسی عملکرد کلی مردم در واکنش به کرونا، نشان میدهد که انتظار عملکرد بهتری از آنها میرود.
عدم آمادگی رسانههای رسمی برای بحرانها و جنگهای رسانهای
رسانههای رسمی که برای بحرانها و جنگهای رسانهای آماده و تربیتنشدهاند، با این خطر روبرو هستند که در این جریانها، خواسته و ناخواسته در زمینهایی بازی کنند که نباید. انتظار میرود تا رسانههای رسمی بهجای تمرکز بسیار خود بر گسترش و شیوع بیماری و پرداختن به تعداد قربانیان و هراسانگیزی، به اعلام واقعیتهای مرتبط و تشریح اقدامات مؤثر پیشگیرانه در کشور اقدام کنند. تکرار و تمرکز افراطی بر میزان مرگومیرها و…، خود هراس آفرین است. هرچند در حد لازم نیز، اطلاع از شیوع این بیماری نیاز است. نه بزرگنمایی و نه کوچک نمایی، بلکه بیان واقعیت آن طوری که هست مورد تأکید است، هرچند میزان تحقق این مسئله از بعد سواد رسانهای قابلتأمل است.
از سوی دیگر یاریگرفتن از جامعه پزشکان و تشریح ابعاد واقعی داستان ویروس کرونا در این میان یک الزام است. نقشآفرینی بیشازپیش جامعه پزشکان و متخصصان این حوزه و یاریگرفتن از آنها بهعنوان گروه متخصص گواه و نیز نقشآفرینی مؤثرتر کارشناسان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نه الزاماً مسئولان آن میتواند راهگشا باشد.
با باور به نقش مکمل روابط عمومیها در یاری رسانهها نیز باید گفت که قطعاً اقدامات حرفهای و هوشمندانه روابط عمومیهای وزارت بهداشت و درمان، اورژانس، هلالاحمر و… در این شرایط میتواند مؤثر باشد. کما اینکه از برخی از آنها نیز شاهد نمونههایی حتی در قالب اینفوگرافیک شاهد بودیم. (مانند نمونه اینفوگرافیک تهیهشده توسط مرکز اورژانس تهران)
یک نکته مهم را در بحث اقدامات روابط عمومیهای همصنف و فعال در یک حوزه باید بهطورکلی یادآور شوم که بهتر است با تشکیل یک شورای سیاستگذاری هماهنگتر و منسجمتر عمل کنند، چون بعضاً همین ناهماهنگیها در ابعاد رسانهای، حاشیه آفرین است و میتواند مردم را در مواجهه سردرگم نماید و در نبود شفافیت لازم، زمینه بروز اخبار جعلی را نیز فراهم سازد.
به این اینفوگرافیک (طراحیشده توسط استاتیستا) توجه کنید. براساس آن که میزان سرایتپذیری کرونا بین ۱.۴ تا ۲.۵ نفر است که در مقایسه با دیگر بیماریها حتی آنفلوانزا عدد پایینتری است. به نقشه منتشرشده توسط استاتیستا در اینفوگرافیک بعدی توجه کنید، وضعیت ایران را در این نقشه مشاهده کنید.
یکی از دغدغههای مردم و ذهنیتهای شکل یافته آنها در جریان کرونا بعضاً این بود که رسانههای رسمی به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… واقعیتها را در مورد کرونا نمیگویند. لذا به رسانههای غیررسمی پناه میبردند. دلیل این رفتار و ذهنیت آنها نیز بهخصوص در شایعاتی ریشه داشت که مورد رجوع آنها در رسانههای غیررسمی بود.
در چنین فضایی، رسانهها با استراتژی و مدیریت صحیح محتوایی باید به اقدامات هوشمندانه و هوشیارانهای دست بزنند که به آنها هم اشاره میکنم. از طرفی در فضای بیاعتمادی به آمار داخلی، بهعنوانمثال یاریگرفتن از منابع علمی و رسمی بینالمللی و استناد به آنها میتواند راهگشا باشد (مانند همان مثال میزان سرایتپذیری کرونا و یا نقشههای مرتبط در این حوزه).
در چنین شرایطی فکر میکنید رسانههای رسمی باید چه مؤلفههایی را در پرداختن به ویروس کرونا در نظر بگیرند؟
از رسانههای رسمی انتظار میرود در کنار پرهیز از پنهانکاری، بیان واقعیتها و تلاش برای جلب اعتماد مردم، بهجای هراس آفرینیِ خواسته یا ناخواسته، آگاهی مردم را در خصوص خود بیماری، نحوه شیوع و سرایت آن، میزان سرایتپذیری، آخرین وضعیت و موقعیت انتشار ویروس، راههای پیشگیری و… آن بهویژه به نقل از متخصصان داخلی و بینالمللی افزایش دهند.
گاه خود خبرنگاران و روزنامهنگاران ممکن است در صفحات شخصی خود در رسانههای اجتماعی با انتشار اخبار بزرگنمایی شده یا جعلی، موجبات دلنگرانی مردم را به نادرست فراهم کنند که در این حیطه نیز رعایت اخلاق رسانهای و مسئولیت اجتماعی مورد تأکید است چه در صفحات رسمی و چه غیررسمی و شخصی.
عدم انجام درست رسالت رسانهها در جریان اینگونه وقایع، سبب پناه بردن مردم به اخبار جعلی شده و فضا را برای جولان برخی سودجویان فراهم کرده است؛ از هکرهایی که با انتشار مطالب بهظاهر مرتبط با ویروس کرونا موجبات به سرقت رفتن اطلاعات افراد گرفته تا تشویق مردم توسط عدهای سودجو به استفاده از برخی مواد دارویی و غیر دارویی همچون ویکس، مواد مخدر، هندوانه ابوجهل و …. .
باید بگویم هراس آفرینی ناخواسته رسانهای همچنین موجبات هجوم مردم به داروخانهها برای تهیه ماسک و… را فراهم کرده که خود سبب برخی کمبودها در جریان تقاضای بالا شده است. خب در این شرایط انتخاب تیترها و استخدام کلمات مناسب و توأم با رعایت اخلاق رسانهای و مسئولیت اجتماعی یک ضرورت است.
رسانهها در کنار بیان واقعیتها باید از یک استراتژی و مدیریت بحران صحیح رسانهای در شرایط بحران بهره گیرند.
باید در نظر داشت درجایی که رسانههای رسمی درست عمل نکنند، گرایش به سمت رسانههای غیررسمی و منابع غیر موثق افزایش مییابد و هر تأثیری که مردم از آنها بگیرند، هزینهاش را باید کشور دهد که گاه ممکن است این هزینهها از خود آسیب یک بیماری هم بالاتر باشد.
وحشت از کرونا صدمات زیادی تاکنون به اقتصاد، گردشگری و… کشورهای مختلف زده و در این میان نیز برای برخی کشورها و بعضی افراد، تهدید حاضر به فرصتی برای کسب منافع خود منجر شده است. باید رسانهها در کنار عملکرد صحیح دولت، با نقشآفرینی درست خود، بتوانند حجم صدمات احتمالی را تا حد ممکن کم کنند.
فکر میکنید رسانههای رسمی چگونه باید اعتماد مخاطب را از باور به شبکههای اجتماعی و اخبار جعلی به سمت خودشان جلب کنند؟
در حال حاضر رسانههای اجتماعی به دلیل نزدیکی و قرابت بیشتری که با مردم دارند از تأثیر بیشتری نیز بر مردم برخوردارند. رسانههای اجتماعی اگرچه زمینه تسریع و تسهیل اخبار و اطلاعات را فراهم میکنند ولی خود به یکی از مجاری مهم و جدی برای انتشار اخبار، تصاویر و ویدئوهای جعلی تبدیلشدهاند. هرچند مالکان این رسانهها میکوشند تا با روشهای مختلف مانع نشر یا بازنشر اخبار، تصاویر و ویدئوهای جعلی شوند ولی این مبارزه همواره با توفیق همراه نیست. اینکه رسانههای رسمی بخواهند خود صرفاً میداندار باشند و مردم فقط به آنها رجوع کنند که دیگر چنین نیست. مردم در گروههای مختلف و رسانههای اجتماعی متفاوتی حضور دارند و گاه اولین خبرها را نیز از همین مجاری میگیرند.
نحوه رجوع مردم به رسانههای رسمی متفاوت است. برخی این رسانهها را بهعنوان منبع اصلی خود قبول دارند و بعضی نیز آنها را برای اطمینان در مواردی مورد بهره قرار میدهند که نسبت به خبری دچار سردرگمی شدهاند. به هر صورت، رسانههای رسمی دیگر نقش مطلق ندارند و حتی ممکن است نقش آنها را مکمل دید. با هر نگاهی که به آنها نگاه شود انتظار میرود به رسانهای مورداتکا و معتمد تبدیل شوند. اگر مردم حس کنند که رسانهای واقعیتها را میگوید و اطلاعات و آگاهی و دانش آنها را بالا میبرد، قطعاً بهتدریج به آن اعتماد خواهند کرد. کسب اعتبار و اعتماد برای رسانهها در نزد مخاطب یکشبه حاصل نمیشود ولی میتواند یکشبه از دست برود. به همین دلیل رسانهها باید با مراقبت از رفتار خود، مراقب خودساختههای اعتباری خود باشند.
باید توجه داشته باشید، بحرانها موقعیتی هستند که مردم میتوانند به دلیل عملکرد خوب یا بد یک رسانه به آن نزدیک شوند یا از آن دور شوند. به همین دلیل رسانهها باید بحرانها را برای جلب اعتماد مردم فرصت بشمارند و بدانند که در این ایام زیر ذرهبین مردم و متخصصان و… هستند و هرگونه اشتباهی قطعاً به سلب اعتماد آنها منجر خواهد شد.
میدانید که مردم به دنبال واقعیتها میگردند. به همین دلیل جلب و جذب رسانهای میشوند که این اطلاعات و اخبار بهدرستی به آنها داده شوند. خود سبک و شیوه ارائه اخبار و اطلاعات هم مهم است. چراکه مردم به تصاویر، بهویژه تصاویر متحرک علاقهمندند. همچنین گرایش به شیوههای خلاقانه و جذاب هم برایشان حائز اهمیت است.
از طرفی رسانهها باید در انتخاب و استخدام کلمات نیز دقت مناسب داشته باشند و از سبکهای خبری، نوشتاری، بصری و ترکیبی بهجا و درست بهره بگیرند. بهترین شیوه نمایش و ارائه را برای هر خبر و مطلب مورداستفاده قرار دهند. حتی ممکن است در کنار ارائه نیوزگرافیک، اینفوگرافیک، کمیک ژورنالیسم و…، بتوان از بازی خبری نیز در محتواهای بصری بهره گرفت. چراکه بازیهای خبری نوعی از ژانر بازیهای جدی هستند که در ارتباط با یک خبر خاص ساخته میشوند.
توجه داشته باشید که اخبار، تصاویر و ویدئوهای جعلی نکاتی دارند که سبب جذابیتهای آنها نزد مخاطب میشود باید این نکات (جذابیت، شگفتی، احساسی بودن، طنز، سرگرمی، تکنیکها و تاکتیکهای بهکاررفته در آنها و….) شناسایی شوند و بهطور منطقی برایشان راهکار رسانهای مناسب یافت شود. خب یکی از روشهایی که در این روزها از سوی سازمانها و رسانههای مختلف مورداستفاده قرار میگیرد اینفوگرافیک است. شاید در جریان بحرانهای اخیر، کرونا یکی از مواردی بوده که مرتبط با آن بیشتر تولید یا ترجمه اینفوگرافیک صورت گرفته است. این اتفاق با رویکردها و با موضوعات مختلف صورت گرفت از نگاه اقتصادی و میزان صدمات آن برای برندهای معروف گرفته تا نحوه مواجهه با این بیماری، معرفی آن، نقشه گسترش آن، تعداد قربانیان، حتی از منظر جنگهای ویروسی در جهان و نقدها و… .
در کنار نوع و بسته بندی مناسب برای یک خبر یا هر محتوای دیگر رسانهای، کیفیت محتوای ارائهشده، صحت و دقت اطلاعات مربوطه، عدم طولانی بودن آن، ایجاد جذابیتهای لازم بصری و غیر بصری و… در آنها اهمیت دارد. در عصر پساحقیقت مردم به مطالب احساسی و هیجانانگیز توجه بیشتری دارند. توجه به نیازمندیها، علاقه و ذائقه مخاطب نیز در این میان مهم است. به همین دلیل باید واقعیتها به شکلی صحیح ولی با چاشنی از خلاقیت، جذابیت و… ارائه شوند. یادمان باشد مردم دیگر حوصله مطالب طولانی را ندارند، بیان مینیمال نیز در این شرایط باید مدنظر قرار گیرد.
از طرفی رسانهها نباید نظریه قدیمی استفاده و رضایتمندی را در عملکرد خود از یاد ببرند. این نظریه میگوید مردم به سراغ رسانههایی میروند که از آنها بهره بگیرند و نسبت به آنها رضایت داشته باشند. بااینحال شرط رضایت و استفاده، گرایش به سمت ارائه اخبار جعلی و دروغ و بزرگنمایی نیست. به همین دلیل تأکیددارم که به خواسته و ذائقه مخاطب در چارچوبهای استاندارد و در پرتوی کمک به ارائه و انتشار واقعیت توجه شود.
از دیگر نکات مورد تأکیدم حضور بهموقع در عرصههای خبری و رسانهای است. مردم بهخصوص در شرایط بحران هیچگونه تأخیر را از یک رسانه نمیپذیرند. رسانهها و فعالان آنها باید هوشیارانه عمل کنند و هوشمندانه اطلاعرسانی و خبررسانی نمایند. نگاه تحلیلی رسانهها و همچنین گرایش به سمت دیتا ژورنالیسم و توجه به دادههای بزرگ و متوسط نیز مورد تأکید است. در دیتاژونالیسم دیگر با افراد مصاحبه نمیشود بلکه این اتفاق و بیان واقعیتها با دادهها رخ میدهد.
بنابراین در کنار فعالیتهای اصلی، انتظار میرود رسانهها سوادهای رسانهای، بصری، خبری و اطلاعاتی مردم را بالا ببرند تا عملکرد بهتر و صحیحتری داشته باشند. در حوزه قوانین نیز باید قوانین حوزههای رسانهای، اخبار جعلی و… تدوین و یا بهروزرسانی شوند و حقوق مردم در برابر رسانه و رسانه در برابر مردم شفاف شود. در این میان از روابط عمومیها، دولتمردان، کارشناسان، متخصصان حوزههای مختلف، سلبریتیها و… نیز انتظار عملکرد بهتری بهویژه در جریان وقوع بحرانها میرود. یادمان باشد هرگونه اشتباه یا کوتاهی رسانهای، صدمه زننده به اعتماد عمومی است و اعتبار و اعتماد چیزی نیست که بتوان یکشبه آن را ترمیم کرد و گاه کسب و ترمیم آن هزینه زا و زمانبر است.
در پایان تأکید میکنم رسانهها و فعالان آن، در مواجهه با بحرانها هیجانزده عمل نکنند و ضمن در نظر گرفتن منافع ملی، مسئولانه و اخلاق مدارانه و هوشمندانه عمل کنند. ارتقای سوادها و مهارتهای فعالان حوزه رسانه و آموزش مدیریت بحران رسانهای و حضور آماده در جنگهای رسانهای نیز مورد تأکید است.
همچنین باید یادآور شوم اینکه مردم عموماً در رسانههای اجتماعی (داخلی و غیر داخلی) حضور دارند ولی برخی ممنوعیتهای سازمانی سبب حضور روابط عمومیها و بعضاٌ رسانهها بهخصوص در نوع غیر داخلی آن بنا به مصالح و ملاحظاتی در اینگونه رسانهها شده است و این مسئله، مانع بخشی از نقشآفرینی آنها در تنویر افکار عمومی و انجام رسالت اطلاعرسانی و … شده است. به نظرم باید برای حل این مشکل نیز راهکاری اندیشیده شود تا زمینه دستیابی به اطلاعات و حتی اطلاعیابی و بازخورد گیری لازم، تسریع و تسهیل بیشتری صورت گیرد. به همین دلیل از این زاویه باید به نقش مکمل روابط عمومیها در یاری رسانهها، توجه ویژهای شود. چراکه در یک نگاه منصفانه، در حوزه خبررسانی و اطلاعرسانی، تنها نباید همه نقدها را متوجه رسانهها کرد. بلکه باید به عوامل اثرگذار بر نقشآفرینی آنها نیز توجه کرد و نگاه جامعتری به مسئله داشت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com