پاسخ موشکی ایران و تاکتیک عملیات روانی واشنگتن از زوایه ای دیگر

گروه بین الملل ـ مصطفی مطهری*: پاسخ موشکی ایران به حمله تروریستی ایالات متحده آمریکا در به شهادت رساندن سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در عملیاتی که با نام این شهید بزرگوار به انجام رسید موجب شور و شعف عمومی در بین آحاد جامعه اسلامی در ایران و آزادیخواهان در سراسر منطقه و جهان شد. با این حال فارغ از اهمیت انجام این عملیات و ایجاد انگیزشی حس غرور در بین افراد جامعه، این عملیات در ابعاد گوناگون حاوی نکات ارزنده ای بود که در این یادداشت سعی می شود به آنها اشاره کنیم.

به گزارش بولتن نیوز، عملیات شهید سلیمانی از حیث موضوعی، مصداقی امروزی با نمایه هایی از جنس عملیات های ایران در دروان دفاع مقدس بود. در واقع استفاده رمز عملیاتی یا زهرا(س) علاوه بر مقارن شدن این عملیات در ایام فاطمیه، گویای این موضوع بود که آرمان های دفاع مقدس و روحیه انقلابی در شرایط فعلی نیز هنوز بر فضای ساختاریِ نظام سیاسی حاکم است و وجود دارد.

پاسخ سریع و محکم ایران به جنایت تروریستی آمریکا، از حیث راهبردی بیانگر این بود که بالندگی نظامی ایران نه تنها یک رویا نیست بلکه یک واقعیت غیرقابل انکار است. واقعیت امر این است که هدف قرار دادن دو پایگاه نظامی آمریکا در عراق با محاسبات کارکردی در معیار دورترین و نزدیکترین، واقعیات پیشرفت های موشکی ایران را رونمایی کرد.

از جمله نکات مهم در این باره موضوعات مطروحی در این خصوص می باشد که به نوعی به یک دغدغه عمومی هم تبدیل شده است. یکی از این موارد پرسشی است که در ساعات پایانی روز انجام عملیات در میان مردم دست به دست می شد و تا کنون نیز ادامه پیدا کرده است. در واقع شانتاژ تبلیغاتی کاخ سفید از همان ساعات اولیه بر این اصل قرار گرفت که در جریان پاسخ موشکی ایران و به تبع آن اصابت موشک های شلیک شده به این دو پایگاه، تلفات انسانی وجود نداشته است. این بدان معنا است که انگاره سازی تبلیغاتی از گزاره نداشتن تلفات انسانی فضا را به سمتی سوق داد تا تشکیک های توهمی از موضوع هماهنگی در جریان این عملیات و یا عبث و بی ثمر جلوه دادن عملیات را در میان افکار عمومی در داخل را شکل دهد. بطور جامع تر اینکه هدف اصلی کاخ سفید از استفاده ابزار گونه در روند بازی با واژگان اولا تلاش برای قرارگیری در موضع برتر در شرایط آشفتگی از پاسخ موشکی ایران بود و در وهله دوم تلاش کرد تا صفوف انسجامی مردم که بعد ترورسردارشهید مقاومت و پاسخ موشکی به این ترور شکل گرفته بود را در هم بشکند.

اگرچه روند مسموم سازی اذهان عمومی نسبت عملیاتِ پاسخ موشکی ایران به پایگاه های نظامی ایالات متحده آمریکا در عراق با اهدافی که در سطور فوق به آنها اشاره شد صورت گرفت و بیش از آنکه واقعیت گرا باشد با وجوه عملیات روانی با هدف تضعیف همراه بود. با این حال با توجه آنکه واشنگتن سطح تحلیلی خود را از عملیات موشکی تهران نسبت به مواضع و پایگاه های نظامی خود را بر اصل تبلیغاتی نمودن آن مبنی بر بی حاصل و بدون دستاورد بودن برای ایران قرار داد اما باید خاطر نشان کرد ورای بودن یا نبودن تلفات انسانی برای آمریکا در جریان عملیات پاسخ موشکی ایران، آنچه برای ایران به عنوان یک دستاورد قلمداد می شود نحوه پاسخ، زمان پاسخ، اصل غافلگیری در پاسخ به ترور سردار مقاومت، ایجاد بازدارندگی بواسطه رونمایی از موشک های هدف زن، لزوم تحمیلیِ بازنگری در رفتار تهدیدی واشنگتن در آینده و نیز به چالش کشیدن هیمنه اعتبار آمریکا در سطح منطقه و در سطح جهانی بود که بطور تمام و کمال محقق گردید.

از سوی دیگر نیز با توجه به اینکه واشنگتن درصدد راه اندازی یک نبرد تبلیغاتی با عملکردی در قالب عملیات روانی بود و تلاش می شد تا از این بازی روانی بنحو احسن استفاده کند و بیشترین سود و منفعت را کسب نماید عملاً در یک مسیر یک طرفه پا گذاشت؛ بنحویکه بازی به راه انداخته شده از عملیات روانی با ماهیت تبلیغاتی را نیز به ایران باخت. در کلام روشن تر اینکه عملیات روانی راه اندازی کم اهمیت جلوه دادن پاسخ موشکی ایران از سویی کاخ سفید بر این موضوع تاکید کرد که آسیب های پرستیژی به جایگاه منطقه ای آمریکا از سوی ایران در قبال عملیات موشکی بر کاخ سفید گران بوده و برای آنها سنگین تمام شده است. شِق دیگر این تاکیتک خود باخته در نحوه مواجهه آمریکا با عملیات موشکی ایران به خودی خود حاکی از موفقیت ایران در این عرصه بوده است. به علاوه اینکه حتی اگر بپذیریم در جریان عملیات شهید سلیمانی به نظامیان آمریکایی در عین الاسد صدمه ای وارد نشده باشد و فاقد هرگونه تلفات انسانی باشد آنچه برای ایران برد محسوب می شود توانمندها و شهامتی بود که در اصل انتقام برای ایران محقق شد و توانست به آمریکا این هشدار

از سوی دیگر نیز با توجه به اینکه واشنگتن درصدد راه اندازی یک نبرد تبلیغاتی با عملکردی در قالب عملیات روانی بود و تلاش می شد تا از این بازی روانی بنحو احسن استفاده کند و بیشترین سود و منفعت را کسب نماید عملاً در یک مسیر یک طرفه پا گذاشت؛ بنحویکه بازی به راه انداخته شده از عملیات روانی با ماهیت تبلیغاتی را نیز به ایران باخت. در کلام روشن تر اینکه عملیات روانی راه اندازی کم اهمیت جلوه دادن پاسخ موشکی ایران از سویی کاخ سفید بر این موضوع تاکید کرد که آسیب های پرستیژی به جایگاه منطقه ای آمریکا از سوی ایران در قبال عملیات موشکی بر کاخ سفید گران بوده و برای آنها سنگین تمام شده است. شِق دیگر این تاکیتک خود باخته در نحوه مواجهه آمریکا با عملیات موشکی ایران به خودی خود حاکی از موفقیت ایران در این عرصه بوده است. به علاوه اینکه حتی اگر بپذیریم در جریان عملیات شهید سلیمانی به نظامیان آمریکایی در عین الاسد صدمه ای وارد نشده باشد و فاقد هرگونه تلفات انسانی باشد آنچه برای ایران برد محسوب می شود توانمندها و شهامتی بود که در اصل انتقام برای ایران محقق شد و توانست به آمریکا این هشدار را بدهد که هرگونه تعرض به ایران و ایرانی را بی پاسخ نخواهد گذاشت.