طی چند روز گذشته که بحث حضور چهره های نامدار جریان انقلابی و اصولگرایی در انتخابات داغ بود، شاهد اتخاذ برخی مواضع از سوی بخشی از جریانات انقلابی بودیم که تنها موجب تاسف بود و نشانه ای بر این امر که بعضی از دوستان ما همچنان در برایشان بر همان پاشنه می چرخد.
گروه سیاسی_سید محسن عبدالهی: طی چند روز گذشته که بحث حضور چهره های نامدار جریان انقلابی و اصولگرایی در انتخابات داغ بود، شاهد اتخاذ برخی مواضع از سوی بخشی از جریانات انقلابی بودیم که تنها موجب تاسف بود و نشانه ای بر این امر که بعضی از دوستان ما همچنان در برایشان بر همان پاشنه می چرخد.
به گزارش بولتن نیوز، بیشترین موج تخریب ها نیز علی الخصوص در یکی دو روز گذشته و از سمت همین عزیزان انقلابی نزدیک به یکی از کاندیداهای سابق ریاست جمهوری به سمت محمدباقر قالیباف و تلاش های وی برای ترتیب دادن لیستی جامع در سراسر کشور بوده است. البته ممکن است که خلاف آن هم رخ دهد و برخی از اطرافیان قالیباف یا هر فرد دیگری، دست به تخریب دوستان انقلابی بزنند.
اینکه چرا علی رغم وجود تشابهات فکری و جریانی فراوان و تنها بابت چند اختلاف نظر اینگونه اشتباهات سال های قبل همچنان تکرار می شوند و در اصطلاح به صورتی سینه خیز همچنان اصرار بر همان رفتارها و مواضع غلط وجود دارد، سوالاتی جدی به وجود می آورد. اگر عده ای به خاطر جدی گرفتن انتخابات و فعالیت برای هر چه شکوهمندتر برگزار شدن این مقوله مهم و بالاتر از آن تغییر شرایط کشور به نفع مردم مورد بازخواست قرار بگیرند، پس اساسا پذیرش مسئولیت در جمهوری اسلامی و خدمت به مردم و نظام مقوله ای است اشتباه.
اگر اساس را بر این قرار دهیم که فعالیت سیاسی و اجرایی کسی که ما دوست نداریم و با او اختلاف نظر در هر سطحی داریم، غلط باشد و تنها یک نفر و یک گروه که از سر اتفاق آن یک نفر هم مراد ماست و ما در حلقه دوستان نزدیکش می گنجیم، خوب باشد، پس باید هر چه هست را دور بریزیم و بنشینیم کنار و یک جریانی که حتی تحمل وجود همفکرانی با تفاوت های اندک را ندارد، در راس همه امور قرار بگیرد. این را بگذاریم در کنار اینکه آن جریان خاص کار اصولی و جریان سازی را هم قبول ندارد و ارائه لیست را سیاست بازی می داند. نتیجه این تفکر چه می شود؟! با نشستن و نگاه کردن و تنها با جلسه برگزار کردن و ارائه برنامه هایی که هرگز اجازه اجرایی شدن توسط دولت را پیدا نخواهند کرد، بگذاریم ظرفیت ها هدر برود و به این امید باشیم که یک زمانی که با این رویه هیچ وقت نخواهد آمد، به قدرت برسیم و امور را اصلاح کنیم؟!
اگر همه ما دغدغه این را داریم که کشور را از دست بیگانه پرستان و غرب گرایان نجات دهیم و شرایط را به نغع مردم تغییر دهیم، دیگر استفده از از ادبیاتی همچون «سیاست باز» و «مشهورات کاذب» چه جایگاهی در ادبیات سیاسی ما خواهند داشت؟! اگر قرار باشد بچه حزب اللهی جماعت و نیروهای انقلابی چنگ به صورت یکدیگر بکشند و تو بدی و من خوب هستم راه بیندازند، دیگر چرا غرب گرایان و اصلاح طلبان را رقیب خود بدانیم و با آن ها رقابت کنیم؟! اصلا با این وضع هر آن چه که از خدمت به مردم و نظام می گوییم چیزی جز تعدادی کلمات بی مصرف و بی معنا نخواهند بود زیرا آن چه که در نظر مردم جلوه گر خواهد شد، جنگ نیروهای انقلابی و توهین به یکدیگر است برای رسیدن به قدرت.
شاید فکر کردی قالیباف رئیس مجلس بعدی است و به این خاطر تغییر موضع دادید!