گروه اقتصادی - دکتر حسن ونایی نماینده ادوار مجلس: رشد 6000 برابری نقدینگی و بیتوجهی دولت ها به طبقات محروم و مناطق کم برخوردار بزرگترین مصیبت چند دهه اخیر بوده و است به گونه ای که نگاه اجمالی به عملکرد دولتها بعد از جنگ تحمیلی حکایت از این واقعه تلخی که ما شاهد دو تفکر در اقتصاد کشور بودیم .
به گزارش بولتن نیوز، تفکر اول تفکر لیبرال و تکیه بر الگوهای اقتصاد سرمایه داری غرب بود معتقد به توسعه اقتصادی کشور بدون توجه به نگاه عدالت در کشور و کاهش فاصله طبقاتی و این نگاه در زمانی که در حیطه قدرت بود با تکیه بر الگوی غرب و بهرهبرداری از روشهای مرسوم از جمله سرمایهگذاری خارجی ، استقراض خارجی ، دهه اول بعد از جنگ که این تورم و افزایش نقدینگی مصیبت بزرگ در کشور حاصل کرد که تاکنون ادامه دارد.
الگوی دوم الگوی پیشرفت توسعه با نگاه عدالت و توزیع عادلانه ثروت در کشور است نگاه دومی بود که تقریباً تا سال 1380 مورد توجه قرار نگرفت .
ما بعد از جنگ از سال 1368تاکنون رشد نقدینگی حدود 6000 برابر داشتیم.
مثلاً در دولت نهم و دهم حجم نقدینگی از 72 هزار میلیارد تومان به 480 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده و چیزی حدود پنج برابر شده است. اما نگاه دولت مستقر بر این بود که این نقدینگی را به سمت روستاهای کشور و شهرهای کوچک سوق دهد که از صادرات بالغ بر 700 میلیارد دلار نفت که در این دوره صورت گرفت است تقریباً هیچ روستایی در کشور شاهد این نبود که یکی از زیر ساختهای توسعه از جمله آب، برق، گاز، راه، بهسازی قنوات ، اصلاح الگوی کشت ، اصلاح الگوی آبیاری در آنجا انجام نشود.
همین عملکرد دولت یک مرهمی بود که افزایش پنج برابری نقدینگی را کمرنگ کند و ما در پایان دولت مستقر خیلی شاهد نارضایتی در روستاها و بین فقرا نبودیم. به نظر میرسید که سهمی از اقتصاد کشور در طی هشت سال آن زمان مردم تا حدی از این بهرهمندی خوشحال بودند.
در کنار آن قیمت اصلاح حاملهای انرژی و برقراری یارانهها عامل دیگری بود که مردم احساس کردند دولت توجهی به آن دارند و دولت بخشی ثروت و سرمایه اصلی امفال را بین مردم توزیع میکند ، اما بعد از اتمام دولت و استقرار دولت یازدهم با مدیریت جناب آقای دکتر روحانی ورق برگشت و همان الگوی سرمایهداری و توسعه اقتصادی بر مبنای سرمایه داری حاکم شده و تقریبا ازسال 1392 تاکنون دوباره روستاها و شهرهای کوچک و مناطق کمبرخوردار به فراموشی مطلق سپرده شد و از طرفی رشد نقدینگی کار خودش را میکرد و با رشد نقدینگی شاهد این بودیم که رشد نقدینگی در دوره جناب آقای دکتر روحانی از 480 هزارمیلیارد تومان تا کنون تقریباً به 2000 هزارمیلیارد تومان افزایش پیدا کرده است ؛ یعنی جناب آقای روحانی پنج برابر افزایش نقدینگی داشت بدون اینکه سهمی از این نقدینگی نصیب فقرا مناطق کم برخوردار و روستایی شود.
و این موجب ایجاد اشتعال بزرگ و نارضایتی بسیار زیاد در مناطق مختلف کمبرخوردار و روستاها و مردم عزیزی که این انقلاب را به ثمر رساندند شد.
متأسفانه بعد از انقلاب نه تنها توجه به قشر فقیر نداشتند بلکه روز به روز شاهد فربه شدن کاخنشینان و ایجاد فاصله طبقاتی بسیار جدی و بزرگ بودیم. به هر حال توسعه و پیشرفت بدون عدالتی که بیش از 10 سال مورد تأکید حضرت آقا امام خامنهای است که اگر ما شعارهای سال 1388 و سال 1398را نگاه کنیم بدون استثنا تماماً به حوزه تولید و رونق تولید و اقتصاد مقاومتی و اشتغال تأکید دارد. ولی ما طی شش سال گذشته شاهد هستیم که این حوزه به فراموشی مطلق سپرده شده است.
دولت بدون اینکه هیچ مقدمه و برنامه در طول کار خودش و بدون این که مردم را محرم خودش بداند یکشبه ظرف نیم ساعت قیمت بنزین را سه برابر کرد و تجربه تلخ مردم نشان داد که افزایش قیمت بنزین به این معنی است که دوباره شاهد افزایش قیمت بنزین در حوزههای مختلف اعم است که مهمترین آن است سبد خانوار باشیم. این طبیعی است که مردم ناراضی باشند و دولت هیچگونه راهکار جامعی برای کمک به افراد کمدرآمد باشد ندارد. در این وضعیت باز هم شاهد این بودیم که این بزرگواری و رهبری حضرت آقا بود که با ورود یک آبی روی آتش ریختند و همکاری و بیکفایتی دولت را به نحوی اصلاح کردند.
انشاءالله دولت آینده و مجلس آینده با اطاعت از فرامین ولی امر و حضرت آقا نگاهشان به کاهش فاصله طبقاتی برگردد و بتوانند کاهش حجم نقدینگی را داشته باشند و نگاهشان به مناطق کم برخوردار و روستاها و شهرهای کم جمعیت باشد.
نکته مغفول مانده در این بحث و در پایان مطالب و باید تأکید شود این است که سرریز نقدینگی در طی این سالها که پنج برابر در دولت نهم و دهم و پنج برابر در دولت یازدهم و دوازدهم بوده و مجموعاً 10 برابر افزایش نقدینگی طی 15 سال گذشته وجود داشت و این سرریز نقدینگی طبیعی است که یک روز در ارز و روز دیگر در سکه و طلا، بوش، مسکن، مشخص شده در این ایام دارایی افراد ثروتمند روزبهروز بیشتر شده و افرادی که حقوقبگیر ساده، کارگران روزمزد، افرادی که در روستاها و شهرهای کوچک هستند و هیچگونه دارایی نداشتند روزبهروز فقیرتر شدند و این ثمره نگاه اقتصاد سرمایهداری و لیبرال به کشور بود که بزرگترین مصیبت کشور در حال حاضر است و ضروری و تأکید جدی ما این است که برگردیم و به فرامین رهبری توجه کنیم و نگاه به عدالت و توسعه و پیشرفت بر مبنای عدالت به مناطق کم برخوردار و روستاها ، اقشار آسیبپذیر داشته باشیم که بتوانیم از این چالش حاضر خارج شویم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
تو این آشوب و جنگ شهری نبود یک نیروی کاربلد و قوی و تنومند و وفادار به نظام بشدت مشهود بود..نه اینکه نیروی وفادار به نظام تو معرکه نبود .نه منظورم این نیست..نیروهای سپاه و بسیج و بعضا نیروی انتظامی و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی بودند ولی به نظر من یک نیروی قدرتمند و کارکشته که بتونه از پس این اشرار بر بیاد وجود نداشت....
نیرهای بسیجی و بیشتر کم سن و سال و بدون آموزش مرتبط و بدون تجهیزات مناسب و بدون وسیله نقلیه مناسب و بدون سلاح رو میفرستادند تو خیابون برای اینکه با این اراذل که لحظه ای برای قتل تردید نمیکنند روبرو بشند..وسط مانور موتور بسیجی خاموش میشد..مردم مسخره میکردند..خب اینها بده خوب نیست..
ما میدیدیم دیگه این بندگان خدا رو تو اون سرمای اون دوشب میفرستادند بیرون از کنارشون که رد میشدیم همشون از سرما به خودشون میلرزیدند..
یا تو یه معرکه یه جمع بسیجی دیدم که با چوب و میلگرد اومده بودن جلوی تخریب یه بانک رو بگیرند..
بخدا قسم که هفت هشت نفر اراذل با چاقو و قمه میافتادند تو یه جمع بیست سی نفری بسیجیها همه بسیجیها رو با چاقو و قمه ناکار میکردند..
نظام باید بشدت و بسرعت بیافته دنبال این که برای چنین وقایعی نیروهای قدرتمند و کارآزموده تربیت بکنه.که بتونند از عهده مقابله با اراذل بربیان.مسلحشون بکنه .انواع سلاح مناسب رو در اختیارشون قرار بده.تو این جور مواقع نمیشه زیاد رو نیروی انتظامی حساب باز کرد...
که اگه نظام نتونه از عهده مقابله با این اراذل و اوباش تو این جور مواقع بر بیاد مردم به این نتیجه میرسن که برای دفاع از مال و جان و ناموس و مغازه و خونه و مراکز خدماتیشون خودشون باید دست به سلاح بشن و این همون چیزیه که دشمن به دنبالشه که نهایتا منجر به برادر کشی و جنگ داخلی میشه