گروه سیاسی- حجتالاسلام محسن قنبریان در یادداشتی پیرامون تاسیس مدارس توسط خانواده حداد عادل آورده است:گرچه تٲسیس مدارس پولی مختص به خانواده حداد عادل نیست وفهرستش هرروز بلندتر میشود؛ اما نمی دانم این خانواده چه اصراری بر تئوریزه آن دارند؟! پدر خانواده آنرا مغایر با عدالت نمی بیند ومادر خانواده آنرا چاره ای تربیتی برای فرزندان می خواند و...!
به گزارش بولتن نیوز، به رغم این حرفها، مدارس پولی وخصوصی سازی آموزش؛ هم مغایر با عدالت است هم مغایر با شرع!
چون بهترین ساختار برای نهادینه کردن تبعیض واستمرار نسلی آن است:
تبعیض در مالکیت منابع/تبعیض در درآمدها/تبعیض در امتیازات وانحصارات/ همه در بستر #تبعیض_آموزشی ، نهادینه شده وتداوم بین نسلی می یابد.
توضیح اینکه:
-کسانی که مثلا با خصوصی سازی هائی که می بینیم صاحب کارخانه های بزرگ می شوند؛ یا اراضی مرغوب را تملّک می کنند؛ یا با آورده ای ۵۰۰میلیاردی، حق سیاسیِ تٲسیس بانک خصوصی وخلق پول می یابند؛ در منابع ثروت از دیگران جلو افتاده اند.
-کسانی که قانوناً تا ۲۴برابرِ کمترین حقوقِ جامعه می توانند درآمد بگیرند؛ واصنافی که تا سقف ۶۰میلیون در مقابل ۱میلیون و۵۰۰هزار یک کارگر برایشان قانونی است ؛ نیز در نظام حقوق ودستمزد بر دیگران تفوّق یافته اند.
-کسانی که انحصار وارداتی خاص را از آن خود کرده وبازار آن جنس را درقبضه خود دارند؛یا حق انحصاری بهره برداری از معدنی را دارند و از سود سرشار بهرمندند؛هم تفاضل آشکاری بر غیر دارند.
این سه تفاضل وتبعیض قانونی وشبه قانونی به صاحبان اجازه می دهد بخشی از درآمد وثروت را خرج آتیه برتر فرزندان کنند وکودکان معمولی خود را با پول در مدارسی برتر به جهت امکانات آموزشی بسپارند.
حالا موالید آن تبعیض ها در کنکور عمومی از بچه های مردم تفاضل طبیعی وقانونی می یابند!
به حسب آمار ۶۳٪ دانشجوهای دانشگاه های برتر کشور از این سه دهک بالا پر می شود(فقط ٨٪از سه دهک پایین است)!
اگر درصدی از آن آقازادگان را پرت کار حساب کنیم که سراغ کامجوئی های آقازادگی می روند؛ درصد بالائی، از طریق دانشگاه های برتر وبالتبع بورس شدن یا تکمیل تحصیلات در دانشگاه های برتر اروپائی، قانوناً و واقعاً مدیران برتر آینده کشور می شوند.
یک دهه بعد، سپردن همه مناصب اصلی کشور به اینان عمل به تخصص گرائی وسپردن امور به هوش های برتر و رزومه های پُرتر است!
یکبار دیگر "استئثار" و ویژه خواری اقتصادی، "استیلاء" و قدرت سیاسی می سازد.
این یعنی نهادینه کردن تبعیض واستمرار نسلی آن. برهمن زاده، برهمن ؛ و دهقان زاده، دهقان خواهد ماند!
این چرخه و ساختار وقتی متصلّب تر وبرگشت ناپذیر می شود که برخی از پدران ممتاز در دوره گذار، سیاستگزاران این روند بشوند!
می بینید علیرغم دعوای زرگری روحانی- حداد عادل(اصلاح طلب-اصولگرا) رئیس جمهور ، حداد عادل وهم همسر ایشان را به شورای عالی سیاستگذاری آموزش وپرورش نصب می کند!
از این پس گذار به خصوصی سازی آموزش با مدارس پولی برای تفوّق طبیعی اغنیاء برفقرا ، بدون برگشت انجام خواهد شد.
خلاف شرع است!
دراینباره یادداشتی بنام"آقای روحانی، کالائی کردن آموزش خلاف شرع است!" در ۹۷/۱۰/۲۲ نوشته شد که دوستان دانش پژوه را به آن ارجاع می دهم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
حالا هاشمی رفسنجانی موسس دانشگاه آزاده و نجفی موسس مدارس غیرانتفاعی. گرانترین مدارس مال منسوبین خاتمیه و بزرگترین زنجیره مدارس غیرانتفاعی در تهران(مدارس سلام) مال حجاریان.
دانشگاه ایرانیان و اون ۱۶میلیاردی که مراد اعظم برخی ساده لوحان ریخت به حسابش، یادتونه که؟!
خیلی از مسئولین و یا وابستگانشون تو کشور با طیفهای ظاهری گوناگون اما همگی دنباپرست و ررتری جو و بدنبال اشرافی گری و قد البته غیر مومن از بخش آموزش درآمدهای نا ثواب و صد البته نجومی دارند، اما خطرناک تر از کالایی نمودن آموزش در سطوح مختلف وضعیت محصلین این واحدهاست، چیزی که کمتر کسی به آن توجه دارد. بعنوان مثال روح زم در مدارس چه کسی درس خوانده و یا با بررسی پرونده زندگی خیلی از معاندان مشخص میشود که بسیاری از آنان خروجی همین مدارس و آموزشگاه های غیر انتفاعی هستند چیزی که در گذشته با سکولار سازی این مدارس و دانشگاه های آزاد و غیر انتفاعی شروع شد و کم کم در فقدان نظارت ها به معاند سازی رسیده و نفوذ و جایگزینی اساتید مسئله دار با اساتید مومن و متعهد اولین نشانه های این جریان خبیث بود.
براستی چه جریانی تشویق کننده نخبگان به خروج از کشور و یا پورسانت بگیران سفارتخانه بیگانه برای دادن آمار نخبگان چه کسانی هستند؟!
بر کسی پوشیده که تبعیض نظام آموزشی یعنی سپردن مدیریت کلان کشور به قشر مرفه بی درد و سکولار و معاند و این هدف اصلی این حریان است.
تبعیض آموزشی در تمام دولت های سازندگی و اصلاحات و بنفشیات غربگدا با تبعیض اقتصادی و بهداشت و درمان در حال تکمیل است تا در نهایت امید هایی که به آرمانهای والای انقلاب اسلامی داشت در روح و جان ملت ایران و سایر ملتها رسوخ کرده را به حداقل عدالت خواهی مشغول و از اهداف الهی دور نماید و سایر ملل را از آرمانهای انقااب اسلامی آنقدر نا امید نمایند تا به اوضاع و انوال لبنان و عراق دچار شوند و... ، سخن بسیار از خیانت دنیاپرستان رنگارنگ، بماند و بگذریم.
۱. من دو سال دبیرستان فرهنگ درس خواندم. دوم و سوم دبیرستان. حدود ده سال هم آنجا تدریس کردم. تا همین پنج سال پیش هم رابطه خیلی خوبی با فریدالدین داشتم که حقیقتا حکم برادر بزرگتر را داشت و الان بین مان شکرآب است. چرایش به این بحث ربطی ندارد.
۲. اجمالا میخواهم بگویم که الان رابطهای با فرید و خاندان حداد ندارم. پس این رشتو را از یک فرد مطلع و اکنون بی طرف بخوانید.
اولا که فرید در مدرسه پسرانه فرهنگ درس نخوانده.
این را میتوانید از دکترشکرچی که از فارغالتحصیلان دور اول مدرسه است بپرسید.
۳. مدرسه فرهنگ یک مدرسه غیرانتفاعی به معنای واقعی کلمه بود.
ساختمان مدرسه پسرانه (دخترانه را نمیدانم) متعلق به آموزش و پرورش است. این ساختمان فوق العاده قدیمی بود طوری که آموزش و پرورش آن را تخلیه کرده بود و دکتر همانجا را میگیرد تا بتواند ایده مدارس علوم انسانی را عملی کند.
۴. مدرسه در سالهای نوپایی اجاره نمیداده ولی بابت آن سالها در حیات بالا مدرسه ساختمان خوب و نوسازی ساخته که مالکیت آن برای آموزش و پرورش است که چه بسا هزینه ساختش چند برابر هزینه اجاره آن سالها باشد و الان هم مدرسه ماه به ماه به آموزش و پرورش اجاره میدهد.
۵. در مورد شهریه هم باید بگم شهریه تابع وضع اقتصادی است. بله شهریه مدارس غیرانتفاعی گران است ولی شهریه فرهنگ از خیلی جاها ارزانتر است. حقوق معلمیناش هم کمتر است و ...
این را بگذارید کنار اینکه مدرسه هیچ، تاکید میکنم هیچ دانش آموزی را برای شهریه رد نمیکند.
۶. من خودم دو سال مسئول گزینش مدرسه بودم و میتوانم در مورد این موضوع شهادت بدهم که مدرسه با همگان بر سر قیمت مماشات میکرد و کسی را بخاطر مسائل مالی رد نمیکرد و ما هر سال چندین ثبت نام رایگان داشتیم.
۷. فضای دانش آموزان هم هیچ وقت فضای لاکچری نبوده و مدرسه با این موارد به شدت مقابله میکرد. این را گستره جغرافیایی دانش آموزان هم بیان میکند. ما از شهر ری تا تجریش دانش آموز داشتیم و این دقیقاً بخاطر این بود که محل مدرسه در مرکز شهر بود. من خودم از خیابان پیروزی به فرهنگ میرفتم.
۸. ما دانش آموزی داشتیم که پدر خانواده را رها کرده بود و مدرسه کمک مالی هم به خانواده دانش آموز میکرد.
اینها را گفتم که قبر و قیامتتان را بیهوده نفروشید. خانم ماهروزاده حرفش را بد گفت. و خب سواستفاده کنندگان کار خودشان را کردند.
این بحث تمام.
۹. اما اینکه خانم ماهروزاده و همسرشان نمیتوانند گلایه کننده سیستم آموزشی باشند به نظر من حرف درستی است. این بزرگواران باید پاسخگوی سیستم باشند. البته در حد خودشان سعی در راه اندازی مدارس نمونه دولتی فرهنگ کردند و این واقعا یک خدمت فرهنگی بود.
۱۰. این را بگذارید در کنار فعالیتهای سالهای اخیر مدرسه در دلگان،ایرانشهر و خوزستان و ... که کاملا با ایدههای تمرکز زدایانه صورت گرفته. هزینه این مدارس را فریدالدین رسما با گدایی از خیرین در میآورد. مدارسی که سعی در ارتقا سطح دانش مناطق محروم دارد.
۱۱. مطالبهگری کنید، سوال بپرسید، مواخذه کنید ولی عاقبتتان را به هیچ و پوچ نفروشید.
در نهایت هم باید بگم که مدارس غیرانتفاعی را مخالف عدالت آموزشی میدانم ولی حقیقتا راه حلی هم ندارم. البته راه حل داشتن وظیفه من نیست. کاش مسولین فکری کنند.