کد خبر: ۶۲۷۳۶۳
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
ابزاری که برای تغییر محاسبه در نظام تصمیم‌گیری و نفوذ استفاده می‌شود؛

آقازاده‌ها؛ اسب تروای آمریکا!

آقازاده‌های مسئولان تراز بالای کشور دارایی با ارزش آمریکا هستند، که آمریکا از آنها مانند اسب تروا در استحاله، تغییر محاسبه در نظام تصمیم‌گیری کشور و ابزار نفوذ استفاده خواهد کرد.

آقازاده‌ها؛ اسب تروای آمریکا!گروه سیاسی: علیرضا فقیهی‌راد - روزنامه‌نگار -  در یادداشت پیش رو تحصیل آقازاده‌های مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی ایران در کشورهای دیگر به خصوص آمریکا و انگلیس را یکی از اهرم‌های موثر اعمال قدرت و نفوذ آنها علیه کشورمان در آینده می داند و معتقد است این چندهزار آقازاده و به‌طور خاص آقازاده‌های مسئولان تراز بالای کشور به تعبیر کالین پاول وزیر اسبق امور خارجه آمریکا دارایی با ارزش آمریکا هستند، که آمریکا از آنها مانند اسب تروا در استحاله، تغییر محاسبه در نظام تصمیم‌گیری کشور و ابزار نفوذ استفاده خواهد کرد.

 

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در روزنامه فرهیختگان نیز منتشر شده، به شرح زیر است:

 

مساله آقازاده‌ها و حضورشان در کشورهای خارجی از زوایای گوناگون قابل‌تامل و بررسی است. آنچه تاکنون بحق و به درستی به آن پرداخته شده این وجه از مساله است که در شرایط جنگ اقتصادی و تحریم و از طرفی با وجود مشکلات اقتصادی و بیکاری جوانان این مرز و بوم به سبب بی‌تدبیری مسئولان، سفر، اقامت و تحصیل آقازاده‌های مسئولان و مانور تجمل و زندگی لاکچری آنها چیزی جز نماد اشرافیت، تبعیض و رانت‌خواری نیست و هرچه زودتر باید جلوی این نمایش تعفن‌آور گرفته شود.

 

اما از منظری دیگر، تحصیل آقازاده‌های مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی ایران در کشورهای دیگر و به‌طور خاص در کشورهای متخاصمی چون آمریکا و انگلیس، یکی از ابزارها و اهرم‌های موثر اعمال قدرت و نفوذ آنها علیه کشورمان خواهد شد. امروز که آمریکا به‌عنوان دشمن علنی جمهوری اسلامی ایران تمامی توان خود را برای فشار و تسلیم ایران در ذیل «راهبرد فشارحداکثری» به کار گرفته است، از هیچ ابزاری برای رسیدن به مقصود خود دریغ نمی‌کند.

 

آقازاده‌ها؛ اسب تروای آمریکا!

 

علی‌رغم پیشرفت‌های آمریکا در زمینه فناوری که سبب شده جنگ‌افزارهای آن دقیق‌تر شوند و با وجود فناوری‌های ارتباطی پیشرفته و قدرت تخریبی این تسلیحات، هزینه‌های سیاسی و اجتماعی استفاده از قدرت نظامی افزایش یافته و همچنین باعث شده است تا مه جنگ رقیق‌تر شود. اما در عین حال در پهنه بین‌الملل و در جوامع مختلف هوشیاری سیاسی افزایش یافته و متمرکز شده است، لذا اندیشمندانی چون جوزف نای اقدام به تئوریزه کردن مفهومی جدید با عنوان قدرت نرم، در کنار قدرت سخت کردند؛ امری که آمریکا آن را به صورت مشخص در دوران جنگ سرد و برای رقابت با شوروی، به صورت جدی در دستور کار قرار داد. پس از فروپاشی شوروی نیز این مساله، در چارچوب هژمونی آمریکا مورد بهره‌برداری جدی قرار گرفت، لذا می‌توان قدرت نرم آمریکا را به صورت مشخص‌تری در مسیر رهبری جهانی این کشور مورد بررسی قرار داد.

 

فروپاشی شوروی به‌عنوان پایان‌دهنده‌ جنگ سرد، یکی از موفقیت‌های ایالات متحده آمریکا درخصوص بهره‌گیری از قدرت نرم است. به بیان دیگر، قدرت نرم آمریکا، یکی از دلایل اصلی فروپاشی شوروی محسوب می‌شود. در این خصوص جوزف نای به نقل از یکی از مورخان نوشته است: «اگرچه قدرت نظامی و وعده‌های سیاسی ایالات متحده برای تنظیم زیربنای موفقیت آمریکا در جنگ سرد اروپا مهم بود اما این اقتصاد آمریکا و جذابیت فرهنگی این کشور بود که واقعا ذهن‌ها و قلب‌های اکثریت جوانان اروپا را برای دموکراسی غربی از آن خود کرد... . هرگاه مصرف‌گرایی واقعی داخل رینگ شود، احتمال اینکه سوسیالیسم واقعی شکست بخورد افزایش می‌یابد.»[1]

 

آمریکا برای اعمال قدرت نرم خود از راه‌های مختلفی استفاده کرده است که یکی از آنها جذب دانشجویان خارجی و تاثیرگذاری بر اذهان و افکار آنهاست تا با بازگشت آنها به کشورشان و عهده‌دار شدن مسئولیت، موجبات تغییر محاسبه در تصمیمات حاکمان کشور مقابل را فراهم کند.

 

جذب دانشجویان خارجی یکی از موثرترین روش‌هایی بوده است که موجب شده ارزش‌های آمریکایی در برخی نخبگان خارجی نهادینه شده و در عمل، در حکومت‌داری کشورهای آنها وارد شود. بر همین اساس مقامات کاخ سفید می‌کوشند با استفاده از جذابیت‌های علمی آمریکا، امکان تحصیل فرزندان اکثر حاکمان و پادشاهان منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را در دانشگاه‌های این کشور فراهم کنند. این امر نه‌‌تنها به نفوذ و تاثیر آینده آمریکا در این کشور کمک می‌کند بلکه بر نحوه نگرش این فارغ‌التحصیلان نسبت به آمریکا نیز تاثیر می‌گذارد.[2]

 

جوزف نای در این خصوص به دو مورد قابل توجه اشاره کرده است. او می‌نویسد که زمانی کالین پاول وزیر وقت امور خارجه ایالات متحده گفته بود: «من فکر می‌کنم برای کشور ما هیچ‌دارایی‌ای باارزش‌تر از دوستی رهبران آینده جهان که در اینجا تحصیل کرده‌اند، نیست.» دانشجویان بین‌المللی معمولا با درک بهتری از ارزش‌ها و نهادهای آمریکایی به خانه باز می‌گردند و همان‌طور که توسط یکی از گروه‌های آموزش بین‌المللی بیان شده «میلیون‌ها نفری که در طول سال‌ها در ایالات متحده تحصیل کرده‌اند گنجینه‌ای از حسن نیت را برای کشورمان تشکیل می‌دهند.» بسیاری از دانشجویان پیشین، هم‌اکنون در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌اند که می‌توانند در نتایج سیاست‌هایی که برای ما مهم است، تاثیر بگذارند. مورد دیگری که نای بیان می‌کند، درخصوص فروپاشی شوروی است؛ الکساندر یاخلف، تحت تاثیر بسیار زیاد استاد علوم سیاسی دوران تحصیلش در دانشگاه کلمبیا در سال 1958، یعنی دیوید ترومن سی و سومین رئیس‌جمهور ایالات متحده قرار داشت. وی سرانجام رئیس یکی از نهادهای مهم بالاترین مرجع قانون‌گذاری در حزب کمونیست شوروی سابق و یکی از روشنفکران کلیدی در زمان رهبری میخائیل گورباچف شد. الک کالوگین از همشاگردان وی و یکی از مقامات بلندپایه کاگ‌ب گفته بود که با نگاهی به گذشته و قبل از سال 1997 می‌توان دریافت که «مبادلات دانشگاهی برای اتحاد جماهیر شوروی مانند اسب تروا بود. این مبادلات نقش بزرگی را در فرسایش سیستم شوروی ایفا کردند... و در طول سال‌ها مردم را بیشتر و بیشتر آلوده می‌کردند.»[3]

 

حال در شرایطی که در برابر سیاست فشار حداکثری آمریکا قرار داریم، نگاهی به سوابق مسئولان فعلی دولت و مجلس و ارگان‌های مختلف که در دانشگاه‌های آمریکا و دیگر کشورها از جمله انگلیس تحصیل کرده‌اند به‌خوبی می‌توان به اهمیت این دارایی باارزش برای دشمنان‌مان پی برد.

 

تا جایی‌که مجله آمریکایی آتلانتیک در گزارشی در سال 92 نوشت: «تعداد اعضای کابینه آقای روحانی که از دانشگاه‌های آمریکا با مدرک دکتری تخصصی فارغ‌التحصیل شده‌اند از تعداد اعضای کابینه آقای باراک اوباما که دارای این مدرک از دانشگاه‌های این کشور هستند، بیشتر است.» این گزارش افزوده درواقع تعداد دکترهای فارغ‌التحصیل آمریکا در کابینه رئیس‌جمهور ایران بیشتر از اعضای کابینه فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های آمریکا در دولت‌های کشورهای فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و روسیه یا اسپانیا روی‌هم رفته است.[4]

 

ماجرا اما ادامه دارد، این مدیران و مسئولان فارغ‌التحصیل کشورهای خارجی، آقازاده‌های خود را هم روانه آمریکا و انگلیس کرده‌اند تا پس از چندسال تحصیل و زندگی لاکچری به کشور برگردند و جایگزین پدران‌شان در مسئولیت‌ها شوند. آنچنانکه بعضی آمارها نشان می‌دهد بیش از چهارهزار آقازاده در کشورهایی چون آمریکا و انگلیس مشغول به تحصیل هستند.

 

مریم فریدون (دختر حسین فریدون)، فاطمه لاریجانی (دختر علی لاریجانی)، عیسی هاشمی (پسر معصومه ابتکار)، مهدی هاشمی (پسر مرحوم اکبرهاشمی)، سجاد خوشرو (فرزند غلامعلی خوشرو نماینده ایران در سازمان ملل و داماد حسین فریدون)، دو فرزند بیژن زنگنه، دو فرزند رضا اردکانیان، فرزندان محمدجواد ظریف و... . از جمله آقازاده‌های مقامات سطح بالای کشور هستند که در کشورهای خارجی از جمله آمریکا و انگلیس تحصیل کرده یا می‌کنند.

 

این چندهزار آقازاده و به‌طور خاص آقازاده‌های مسئولان تراز بالای کشور به تعبیر کالین پاول وزیر اسبق امور خارجه آمریکا دارایی با ارزش آمریکا هستند، که آمریکا از آنها مانند اسب تروا در استحاله، تغییر محاسبه در نظام تصمیم‌گیری کشور و ابزار نفوذ استفاده خواهد کرد.

 

پی‌نوشت:

[1] . جوزف نای (1389). قدرت نرم؛ ابزارهای موفقیت در سیاست بین‌الملل. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)

[2] . محمود رضا گلشن‌پژوه (1387). جمهوری اسلامی و قدرت نرم، تهران: معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی

[3] . جوزف نای (1389). قدرت نرم؛ ابزارهای موفقیت در سیاست بین‌الملل. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)

[4] . https://www.farsnews.com/news/13920913001533

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
کوچکترین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۳
0
0
بزرگی گفته :
در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم.
اول: حسین (ع)
حاضر نیست بخاطر دین خدا و ترویج اسلام حقیقی تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر می‌‌ایستد.
خودش و فرزندانش و یارانش شهید می‌شوند.
هزینه انتخابش را می‌‌دهد
و به چیزی که خلاف دین خداست تن‌ نمی‌‌دهد.
از آب می‌گذرد، از جان و... می‌گذرد اما از دین خدا دست نمی کشد

دوم: یزید فرزند معاویه و نوه ابوسفیان که همگی از حرامزاده گان و منافقان و دشمنان دین خدایند که لعنت خدا بر همه آنان و یارانشان باد.
همه را تسلیم می‌خواهد.
مخالف را تحمل نمی‌‌کند.
سرِ حرفش می‌‌ایستد.
نوه‌ پیغمبر و یارانش و حتی شیرخواره شش ماهه را سر می‌‌ٔبرد.
بی‌ آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که می‌‌خواهد برسد

سوم: عمرِ سعد ملعون
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را می‌خواهد هم خرما،
هم دنیا را می‌خواهد هم اخرت.
هم می‌خواهد حسین (ع)را راضی‌ کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را می‌خواهد،هم احترامِ مردم را.
نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد،نه‌ از خوشنامی.
هم آب می‌خواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است
که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد.
نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی

ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
این عمر سعد درون ماست که به فریبکاران برای بار چندم اعتماد میکنیم، به آنها رای می‌دهیم و صلاحان و انقلابیون را کنار مزنیم تا در ظاهر حفظ دین و مملکت کنیم و هم به دنیایی که فریبکاران بنفش و اصلاح طلبان وعده داده اند برسیم، آخر این طرز فکر و این ملحق شون به بنفشها و اصلاح طلبان، عاقبت عمر سعد است و پدیده خر زاده گی برخی‌ها نمود اولیه این طرز عملکرد ماست که از ماست که بر ماست!
محمد مهدی جعفریان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۳:۱۷ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۴
0
0
بنام خدا.عزاداری هایتان مقبول درگاه الهی.صرفا جهت اطلاع دوستان عزیز بعرض میرساند که فرزندان آقای ظریف در زمانیکه ایشان نماینده ایران در سازمان ملل بودند در آمریکا درس خواندند و چاره ای جز این نبود و با برگشت ایشان به ایران هم فرزندانش برگشتند.فرزندان مرحوم رفسنجانی هم در زمان جنگ و سالهای اولیه پس از جنگ برای تحصیل به خارج رفته بودند که بنا به یک سری از مصالح آنزمان بود.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین