کد خبر: ۶۲۳۵۷۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
جنگ قدرت جریان های سیاسی درون خود و آثار آن میان مردم

جنگ قدرت سیاسیون و تبعات جبران ناپذیر برای اسلام و انقلاب

جریان های سیاسی بهتر است بدانند که این رفتارها و مردم را به بازی گرفتن برای رسیدن به کرسی قدرت، بیش از اینکه به خودشان ضربه بزند، آبروی اسلام و انقلاب را از بین می برد.
گروه سیاسی: طی چند وقت اخیر صحنه سیاسی کشور شاهد رفتارها و اظهارنظرهایی بوده است که نشان می دهد آن چه در اولویت برای اصحاب سیاست قرار دارد، نه نظام مقدس جمهوری اسلامی است و نه خدمت به مردم، بلکه قدرت در بالاترین درجه اهمیت برای حضرات قرار می گیرد.

به گزارش بولتن نیوز، این اتفاق متاسفانه در همه جریانات سیاسی امروز کشور در حال رخ دادن است و چپ و راست و اصلاح طلب و اصواگرا و جهادی و انقلابی و غیر انقلابی هم ندارد. برای مثال اگر پیگیر اخبار باشید، قطعا اظهارنظرهای غلامحسین کرباسچی و صادق زیباکلام راجع به اصلاح طلبان و سید محمد خاتمی را شنیده اید. این دو معتقد هستند که اصلاح طلبان طرح و ایده ای برای اداره کشور و خودشان ندارند و خاتمی نیز از توان کافی برای رهبری این جریان برخوردار نیست.

از آن طرف بارها طی ماه های گذشته دیده ایم که  افراد مهم جبهه اصولگرایی و انقلابی مورد هجوم از درون جریان اصولگرایی و انقلابی قرار گرفته اند. اغلب این حمله ها نیز غیر منصفانه و بیشتر از طریق تهمت زدن و اصرار بر این تهمت ها بوده است. حال این تهمت ها می توانند اقتصادی باشند یا سیاسی و یا اجرایی و مدیریتی.

با این حجم از اختلافات که درون جریانات سیاسی وجود دارد و افراد هم گروهی های خود را قبول ندارند و به عناوین مختلف تکفیر می کنند، تکلیف مردم چیست؟! حضرات اصلاح طلب چگونه می خواهند به مردم پاسخ بگویند که اگر خودتان خاتمی را به رهبری اصلاحات قبول ندارید و اذعان دارید که هیچ برنامه مشخصی هم برای اداره کشور در اختیارتان نست، چرا و با چه دلیلی مردم را برای رای دادن به گزینه های مورد نظرتان تشویق کردید؟! آیا این رفتار مصداق گول زدن مردم نیست؟!

عزیزان اصولگرا و انقلابی هم بد نیست تکلیف خود را روشن کنند که با این میزان از تهمت زنی ها و تو بدی و من خوبم گفتن ها، مردم چگونه باید به شما اعتماد کنند؟! مردم در مقابل ویترینی هستند که در آن ویترین همه در حال اتهام زنی و دیگری را بد خطاب کردن هستند و نمی توانند حتی یک فرد مناسب را با توجه به تبلیغات سوء موجود انتخاب کنند. زمان انتخابات هم که از راه برسد مردم از بین همین افرادی که در طول مدتی طولانی علیه هم موضع گرفته اند، باید فردی مناسب برای مسئولیت موجود را برگزینند.
 
جنگ قدرت سیاسیون و تبعات جبران ناپذیر برای اسلام و انقلاب
 
جریان های سیاسی بهتر است بدانند که این رفتارها و مردم را به بازی گرفتن برای رسیدن به کرسی قدرت، بیش از اینکه به خودشان ضربه بزند، آبروی اسلام و انقلاب را از بین می برد. امروز مردم صحنه ای را شاهدند که بیشتر مسئولین و سیاست مدارانش مشکلات اساسی دارند و با این وضع حق دارند بپرسند که مگر شما ادعای مسلمانی نداشتید، پس چرا مسئولین یا دزد هستند، یا خائن و یا بی بصیرت و یا دروغگو؟! به نظر می رسد که اگر این بساط دست رو کردن های خارج از انصاف و قانون جمع نشود، آینده روشنی پیش روی کشور حداقل به لحاظ اجتماعی و سیاسی نخواهد بود.
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۲۱ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۴
0
0
بازی مسخره وحدت کافیست. این اختلافات بر سر امور مادی و دنیایی نیست که کوتاه بیاییم. بخش بزرگی از حضرات به اصطلاح اصولگرا همان باند برجامیان و افراد غیر انقلابی خستند که باید از جرگه اصولگرایی برای همیشه اخراج و تصفیه شوند. اتفاقا همین برخورد های نادرست که به اسم وحدت در حال ذبح آرمانها هستید سبب شده است که اعتماد جنوب شهریها را از دست بدهید
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۲۶ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۴
0
0
دیدید که وحدت هم کردید و گند زدید.

وحدت کلمه یا وحدت ملی؟ مساله این است...
وحدت در ظاهر کلمه زیبایی است. پرهیز از تفرقه دستور خدا است و یكی از
دستورات قرآن این است كه آحاد امت اسلامی با یكدیگر متحد باشند؛ دست در
دست یكدیگر بگذارند: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا» سوره آل
عمران آیه 103.
همه به حبل الله چنگ زنید و پراکنده نشوید.
از این دستور الهی ما چند زدن و پراکنده نشدن را فهمیده ایم و همیشه شعار
وحدت سر می دهیم. اما هر بار وحدتمان به تفرقه تبدیل می شود. اما چرا؟ به
طور خلاصه چون ما نفهمیدیم این وحدت باید حول حبل الله باشد. نه حول دون
الله. نه حول منافع سیاسی. نه حول مصلحت اندیشی های مادی. نه حول خیانت
به اسلام.

متاسفانه یکی از خیانتهایی که بعد از امام خمینی صورت گرفت در حق واژه
وحدت بود. امام خمینی هرگز نمی گفت وحدت ملی داشته باشید. بلکه همیشه بر
"وحدت کلمه" تاکید می کرد. وحدت کلمه یعنی این مردم و مسوولان فقط یک حرف
و نظریه را پیروی کنند و اختلاف عقیدتی نداشته باشند. دقت کنید که امام
خمینی از همان ابتدا تاکید داشت انقلاب مال محرومان
و زاغه نشینان است نه مال مرفهان. اساسا نباید اجازه داد آنچه بدنه
اجتماعی اصلاحات نامیده می شود خواسته خود را جلو ببرد والا همانطور که
امام خمینی گفت با سلطه لیبرالها و مرفهان فاتحه انقلاب را باید خواند.
اگر وحدت کلمه در کشوری مانند کوبا باشد آمریکا از فاصله صد کیلومتری هم
حریف آن نمی شود. اما وقتی در کشوری چند صدایی و تفرقه ایجاد شود از آن
سر دنیا می آیند و راحت آن را اشغال می کنند. پس قدرت یک کشور هیچ ربطی
به تعداد تانکها و هواپیماهایش ندارد. بلکه فقط و فقط متکی زبر وحدت کلمه
است.

اما الان وحدت کلمه را جامعه تک صدایی می دانند و آن را ضد ارزش تلقی می
کنند. به جای آن سحن از چند صدایی و تکثرگرایی می گویند. در این حالت
وحدت کلمه بی معنی است. لهذا سخن از وحدت ملی گفته می شود. یعنی اینکه
عجالتا چون ما هموطن هستیم با هم وحدت داشته باشیم! بدیهی است که این وحدت دقیقا بر خلاف تعالیم اسلام است و منظور اسلام همان وحدت کلمه است. وحدت کلمه یا به
یکسان بودن دکترین مردم و مسوولان، دقیقا دارای یک دو قطبی ذاتی در مقابل
آنتی تز خودش است. دفاع از اقشار مستضعف و بر قراری عدالت مستلزم نبرد بی
امان با مسکبران در داخل و خارج است.

می دانید چرا هاشمی کلمه امت را از ادبیات سیاسی ایران حذف کرد و با ملت
جایگزین کرد؟
تا ما فراموش کنیم که هموطن بودن به خودی خود بی ارزش است. فراموش کنیم
خائنهای عربزده و ها شرقزده ها هموطن هستند. فراموش کنیم که امثال رجوی
هم هموطن هستند! نتیجه این فراموشی هم می شود بازگشت تفکر محمد رضا
پهلوی. اتفاقا او هم ایرانی و هموطن بود.

بالاخره باید به نقطه ای برسیم که نیروهای خالص و وفادار به انقلاب
اسلامی بین حفظ انقلاب و حفظ آرامش یکی را باید انتخاب کنند. وحدتی که
صرفا برای حفظ آرامش باشد چیزی جز تایید وضع موجود نیست. وحدتی به دور
غیر حبل الله باشد وحدتی شیطانی است.

پس خلاصه اینکه باید انتخاب کنیم که "وحدت کلمه" را می خواهیم یا "وحدت ملی " را. دقت
کنید که امام خمینی هیچ گاه حرفی از مفهوم موهومی مانند وحدت ملی نزد چرا
که این همان تفکر قبیله ای عصر جاهلیت است.

اما وحدت کلمه می گوید همدلی از همزبانی بهتر است.
جان گرگ و جان سگ از هم جداست / متحد جان های مردان خداست.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین