گروه سیاسی: برای آنهایی که سریال گیم آو ترونز را دیده اند نمی گویم. شمایی که ندیدید، جانم برای تان بگوید این سریال، روایت دعوای هفت خاندان است برای رسیدن و ماندن در و بر تخت پادشاهی. وسط های داستان تازه متوجه می شوید یکسری انسان آزاد هم هستند که خودشان را ذیل هیچ کدام از این هفت خاندان تعریف نکرده اند و بابت همین، به ایشان وحشی می گویند و مدام با آن هفت قبیله، در جنگند.
به گزارش بولتن نیوز، اما در این بین، جان اسنو نامی هست که بنابه دلایلی، متوجه خطری می شود که همه طرف های درگیر را تهدید می کند. چه آن هفت خاندان در حال جنگ مدام با هم را و چه حتی آن وحشی های آزاده را. جان اسنو، لشکری عظیم از مردگان دیده که از نقطه صفر زمین حرکت کرده اند و به سمت سرزمین آدمها می آیند.
در این شرایط، همه تلاش جان اسنو که از قضا خودش، متعلق به یکی از همین هفت خاندان دائم النزاع است، این است که دیگران را متوجه خطر همه گیر و در حال وقوع کند. بگذریم در این مسیر چه بلاها که نکشید و حتی مرد، اما باز زنده شد. اما سرانجام توانست شش تا از آن هفت خاندان را علیه لشکر مردگان متحد و در جنگ با آنها، پیروز کند.
یکی دو سالی است با همه مقاومت برخی، حلقه شرکت کنندگان حاضر در دیدارهای رهبر انقلاب، بسیار وسیع تر از قبل شده. تا جایی که حتی آنهایی که تا دیروز فتنه گر می نامیدیم شان، سر همان سفره ای می نشینند که ایشان نشسته. حاج قاسم می گوید اینکه در جامعه مدام بگوییم او بی حجاب و این باحجاب است یا اصلاح طلب و اصولگراست، پس چه کسی میماند؟ اینا همه مردم ما هستند. آیا همه بچه های شما متدیناند؟ آیا همه مثل هم هستند؟ نه. اما پدر، همه اینها را جذب میکند و جامعه هم خانواده شماست. رئیس جمهور دیداری ترتیب می دهد با چهره های سیاسی جریانات مختلف و قاب این دیدار، تصویر هم قدمی بهزاد نبوی می شود با احمد توکلی. رئیس دستگاه قضا هم که با اهالی رسانه نشست می گذارد، از قوچانی و شرق و صدا را صدا می زند تا رسایی و رسالت و وطن امروز. چرا؟
حرف از وقوع جنگ نیست. نه قرار است لشکر مردگانی به ما حمله کند نه امریکایی. هر چه هست از خودمان است. از همین داخل. این ناهنجاری های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و غیره را اگر چاره ای نیندیشیم، خفه مان می کند. پس برای خفه نشدن مان، باید باهم کاری کنیم. تصور به تنهایی قسر در رفتن از دست این دشمن، تصور خطرناکی است. حتی از آن دشمن خطرناک تر. بابت همین هم هست که از رهبری گرفته تا دیگر نهادهای عالی نظام، همه را صدا می زنند. مطمئنا اگر کسی وجود این خطر را درک کرده باشد و قلبش برای این ممکلت بتپد، متوجه می شود که فعلا وقت دعوای ما با ما نیست. هرچند شخصا قائلم هیچ وقت وقتش نیست، اما اگر هم این دعوا وقتی داشته باشد، آن، الان نیست.
چه اینکه زمان جنگ هم داستان همین بود. با بعثی جنگیدن که خط کشی داخلی برنمی داشت. اگر قرار بود نماز شب خوان را از فوتبالیست جدا کنند، مگر چند نفر باقی می ماند برای جنگیدن؟ استاد عزیزم دکتر نامدار می گفت در فلان عملیات نیاز به احداث پل داشتیم. بزرگی در آن جمع گفت برو فلانی را بیار. فقط کار اوست. گفتم او که کمونیست است. گفت برو بیارش. رفتم. آوردمش. پل را زد. کمکش را کرد. رفت. هم من زنده ماندم هم او.
داستان این روزهای ما هم همین است. وطن فروش نباشد. خطر را درک کرده باشد. دنبال کاسبی کردن از این عنوان نباشد. مرد عمل و مقاومت باشد. مرد از خود هزینه دادن باشد. در این کارزار می شود خودی. چه اینکه خارج از آن هم برادر ماست و عزیز و احترام و حقوقش بالای سر. دیگر باید نشست کنار هم و تهدیدات را تفکیک کرد و برای هر کدام راه چاره ای اندیشید و تن زد به کار. معطل کسی هم نباید شد. این کار احتیاج به اجازه گرفتن از کسی ندارد. بسم الله ...
سردبیر بولتن نیوز سید مجتبی نعیمی
انتهای پیام /#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com