به گزارش بولتن نیوز، در سال دهم بعثت دو حادثه دردناك و جانسوز بر پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله وارد گشت، چنان كه در تاریخ آمده است: «وَردَ عَلَی رَسولِ الله أمْران شدیدانِ عَظیمانِ وَ جَزَعَ جَزَعاً شدیداً؛ دو امر بزرگ و سخت بر پیامبر وارد شد به گونهای كه فریاد و ناله شدید حضرت بلند شد.» آن دو امر یكی رحلت جانسوز ابوطالب بود که در 26 رجب سال دهم بعثت و یا هفتم رمضان، همان سال واقع شد، و دیگری وفات یار فداكار آن حضرت، خدیجه كبری(س) بود كه در دهم رمضان همان سال اتفاق افتاد.
وفات حضرت خدیجه كبری كسی كه نخل اسلام با حمایتهای همه جانبه او از پیامبر ریشه گرفت بر همه میهمانان ضیافت الهی تسلیت باد.
منبع: تبیان
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
---
نهایت گستاخی و جرئت و جسارت در حق خداوند یکتای جهان آفرینش و در حق عظمت ازلی و ابدی بی کران ذات قدسی او است که بشر با دانش ناچیز ذهن خود که به همه ی ناتوانیها و نیازهای محدود است به افزودن من درآوردیها ساخته و پرداخته این ذهن به دین خداوند و مذهب اهل بیت پیامبر بنام دین و مذهب با نا دیده گرفتن هشدارهای شدید اللحن قرآن کریم و با سکوت و مدارا و حتی تشویق دین شناسان پیوسته اقدام کند و با اعتقادات و مراسم و مناسک و شعایر من در آوردی خود دین و مذهب را فربه و بغرنج و غیر قابل درک و اثبات ناپذیر سازد و با ترویج این من در آوردیها جیب یک مشت دین فروش حرام خور از خدا بی خبر را پیوسته پر کند و زمینه ساز گمراهی دین داران و مذهب داران شود وبنا به تاکید قرآن با این کار دین داران و مذهب داران را به از دست دادن تمامی اعمال نیک خود و خسران مبین دچار نماید.
قرآن نیک آشکار کرده که تعیین اعتقادات و مراسم و مناسک و شعایر دینی و مذهبی باید به خداوند منحصر باشد که تمامی حقایق کلی و جزئی جهان آشکار و نهان آفرینش در اختیار او است و هیچ آفریده ای را حتی بزرگان دین بعلت دانش ناچیز خود حقی برای دخالت در این زمینه نیست.
خداوند بزرگان دین را در قرآن فقط به تلاش فقهی برای کشف مصادیق احکام کلی وحی الهی که آخرین آن قرآن است و به توضیح اعتقادات و بایدها ونبایدها و هشدارها و نویدهای وحیانی خداوند بی کاستی و فزونی موظف ساخته است.
بنا به توضیحات بالا که از آیات محکم و مفصل قرآن کریم گرفته شده اند مذاهب دینی از جمله مذهب اهل بیت پیامبر مامور به انجام وظیفه مذکور اند و هر چه که بر خلاف این وظیفه یا ناهمگن و ناهماهنگ با داده های محکم و مفصل قرآن به بزرگان دین نسبت داده می شود جعل و دروغ است و از آن بزرگان دین نیست و مذهب حقیقی اهل بیت نیز بی کاستی و فزونی در محدوده ی همین وظیفه دایر است و کاستیها و فزونیها بی تردید نمی توانند بخشی از مذهب اهل بیت باشند.
افسوس بی حصر و بی شمار که اکثریت دین شناسان با سکوت و مدارا یا تشویق افزوده ها و کاستیهار بشری که با دین و مذهب در هم آمیخته شده اند با فراموش کردن شناختهای فرهنگ دین داری قرآنی دین خدا و مذهب حق اهل بیت را قرنها است بی پناه و بی دفاع رها کرده و در تابود انبوه من در آوردیهای بشری حقیقت دین و مذهب را نزد اکثریت دین داران و مذهب داران لوث ساخته و حقیقت را از چشم و عقل آنان پنهان نموده اند.
امکان ندارد و حاشا بزرگان دین که زهد در دنیا را پیشه داشته اند دین داران و مذهب داران را به انجام مراسم و مناسک و شعایر وساخت و سازهای پر زرق و برق تشریفاتی که در آنها بجز هدر دادن امکانات و داراییهای بی حد و حصر هیچ بازده بی شبهه ی محسوس و مثبتی برای پیشرفت جوامع بشری نمی توان به اثبات رساند برای اشخاص و ذوات خود در تضاد و تعارض با بایدها و نبایدهای قرآن و عقل توصیه کرده باشند.
---
بشر که می داند ظرفیت ذهنی محدود او با همه ی ناتوانیها و نیازهایی که دارد اورا حتی برای دست رسی به تمام حقایق کوچک ترین جزء از یک شيء در جهان هستی مثلا دست رسی به همه ی حقایق الکترون در اتم نمی تواند یاری کند چگونه به خود اجازه می دهد با چنین ظرفیت ناچیزی با حدس و گمان به دین خداوند ، که با اهداف والای خود عزیز ترین و سرنوشت ساز ترین عنصر وجودی در زندگی بشر و محیط او است ، من در آوردیهای این ذهن را بیافزاید و دین خدا را با این من در آوردیها آلوده سازد؟؟؟!!!
بشر چگونه می تواند با نهایت جرئت اطمیان کند چنین دست بردی به دین خداوند یکتای جهان آفرینش خشم خدا را بر نمی انگیزد و خداوند او را بخاطر این جرئت و جسارت به مجازات تحمل ناپدیر ابدی دچار نخواهد ساخت؟؟؟!!!
آیا این بشر چشم سفید به هشدار خداوند در قرآن کریم به پیامبر خود : ﴿ آیات ۴۴-۴۸ سوره الحاقه﴾ آگاه است و به خود با نهایت بی پروایي جرئت و جسارت دستبرد به دین الهی را می دهد؟؟؟!!!
آیا بشر می داند هشدار مذکور خداوند به پیامیر امکان ندارد پیامبر را جرئت داده باشد بر خلاف داده های محکم و مفصل و آشکار قرآن و یا در تضاد و تعارض با این داده ها امتیازهای فرا بشری و فرا طبیعی فراتر از آنچه خداوند در قرآن برای رفتار و گفتار و پندار بشر تعیین کرده است بنفع خود و خاندان خویش قایل شده باشد.
هشدار مذکور خداوند به پیامبر خویش و روشنگریهای بسیار قرآن در این زمینه باید بشر را با اندکی تامل و تدبر و تفکر در آیات محکم و مفصل قرآن متقاعد ساخته باشد که منقولات متضاد و متعارض با شناختهای فرهنگ اصیل دین داری قرآنی که در زمینه ی فضایل با عناوین احادیث قدسی و گفته هایی که ظالمانه به خدا و پیامبر و اهل بیت آن حضرت نسبت داده می شوند همگی بی تردید جعلی و دروغ اند و خدا و پیامبر و اهل بیت آن حضرت از همه ی این منقولات بیزار اند و مطابق با تاکید قرآن بی تردید از پیروان و مروجان این منقولات جعلی و دروغ بیزاری خواهند جست.
---
اکثریت دین شناسان که در مقابل من در آوردیهای دین زدای ساخت بشر سکوت و خاموشی را بر می گزینند و مردم را از آگاهی به حقیقتهای قرآنی دین داری محروم می کنند ، آیا واقعا می توانند در محضر خداوند آگاه به همه چیز صداقت خویش در دین داری خود را به اثبات برسانند و از گرفتاری پیامدهای شوم این سکوت و خاموشی رهایی یابند و پیروز و روسفید بیرون بیایند؟؟؟!!!
چنین سکوت و خاموشی که مردم را در زمینه های دین داری و مذهب داری گمراه و سر در گم رها می کند چه حکمی از جانب خداوند خواهد داشت؟؟؟!!!
مردم از سکوت و خاموشی این دین شاسان که جای روشنگری ضروری را می گیرد نسبت به صداقت دین داری و خدا پرستی این دین شناسان چه برداشتهایی خواهند داشت و در قیامت در این زمینه دین شناسانی را که آنان را در گمراهی رها کردند یا با تشویقهای خود آنان را به گمراهی بیشتر دچار ساختند بنا به تاکید قرآن کریم در محضر خداوند به بازخواست نخواهند کشاند؟؟؟!!!
خداوند یکتای عالمیان در قرآن کریم تصویری را از این بازخواست برای عبرت آموزی به بشر در این آیات ارائه می کند:« وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا . رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا » ﴿ آیات ۶۷ و ۶۸ سوره ﴾ و این آیات می باید همیشه آویزه ی گوش همه ی دین شناسان و مبلغان دین باشند و دقت و احساس مسئولیت را در دین آموزی مطابق با شناختهای فرهنگ اصیل دین داری قرآنی همیشه پیشه ی خود کنند.
---
آموزش و تبلیغ دین و مذهب با بی ضابطگی و با نبود قوانین مشخصی که با قید و شرطهای علمی از جمله مقید ساختن مبلغان و معلمان دین و مذهب به پیروی از روشهای علمی آموزش و تبلیغ که معلمان و مبلغان را به شناخت و تعلیم سازمان یافته ی تعاریف علمی جامع و مانع کلید واژه های موضوعات مطرح در این زمینه و به شناخت و تعلیم منابع اصیل دین و مذهب و شناخت و تعلیم علت علمی این اصالت و علت علمی ضرورت آگاهی به این شناختها ملزم سازد و عدم آگاهی مخاطبان به ضرورت دانستن کلیات این قید و شرطها و شناختها بهنگام قرار گرفتن در معرض آموزش و تبلیغ دین و مذهب ، مخاطبان را در دریافت موضوعات دینی و مذهبی بی شناخت و بی هدف با نداشتن قدرت تشخیص در حیاتی ترین و سرنوشت ساز ترین نیاز زندگی که دین و مذهب است و می باید راه های علمی سالم و نظامند چگونه زندگی کردن را در اختیار بشر قرار دهد بپای سلایق و سطوح علمی مختلف مبلغان و معلمان و خطاهایی که در کار خود مرتکب می شوند قربانی خواهد ساخت و هیچ بازده علمی مثبت و سازنده ی محسوس و با دوامی در اذهان و در زندگی این مخاطبان ایجاد نخواهد کرد و در نتیجه زمینه را برای گمراهی و سر در گمی و بی دینی و لامذهبی آنان فراهم خواهد ساخت.
علم و روشمندی سازمان یافته ی علمی در تبلیغ و تعلیم دین و مذهب تنها راه و راز موفقیت در تاثیر گذاری خدا پسندانه ی سازنده و مثبت با دوام در مخاطبانی است که در معرض تعلیم و آموزش موضوعات دینی و مذهبی قرار می گیرند .
خواست خداوند عقل و حکمت که بر تدبر و تفکر و تعقل در رازهای آفرینش و در احکام و اعتقادات اصیل قرآنی دین در قرآن بارها تاکید کرده تنها پیروی عالمانه از روشمندی سازمان یافته ی علمی در آموزش و آموختن و تبلیغ موضوعات دین و مذهب است و همین روشمندی است که بی تردید می تواند سره از ناسره و حق از باطل مطالب مطرح در چنین موضوعات را برای همه اصناف بشر مشخص سازد و این اصناف را به راه زندگی خدا پسندانه ی سالم هدایت کند.
---
وظیفه شرعی خدا پسندانه ی شما اگر در پیروی از مذهب اهل بیت (ع) صادق هستید نقد با تجزیه و تحلیل علمی تک تک نظرات این شخص است که بدون تجزیه و تحلیل علمی نظرات او را نداسته وهابیگری می نامید.
و هابیت با انحرافاتی که دارد با ما در بسیاری از مشترکات دینی هم عقیده است پس ما باید چون وهابیها این مشترکات را انجام می دهند اینها را کنار بگذاریم و انجام ندهیم؟؟؟!!!
شما از کجا و با کدام دلیل علمی انکار ناپذیر یاد گرفته اید که صاحبان نظر ضرورت مقدم شناختن حاکمیت و نظارت و اصول و حد و مرزهای شناختهای قرآن بر کلیه منقولات غیر قرآنی وهابی هستند که این گونه بی محابا و بی ترس از خشم خدا آنان را به وهابی گری متهم می سازید؟؟؟!!!