در واقع نکته فروشی مدرسان ریاضی همراه با آنتن فروشی صداوسیما، دست به دست هم دادهاند و کمر به نابودی دانش ریاضی داوطلبان و علم آموزش ریاضی بستهاند.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از کیهان،اهمیت و کاربرد دانش
ریاضیات در زندگی، در عصر حاضر برای همگان واضح است. زندگی مملو از مسئلههاست و ایدههای خلاقانه برای حل مسائل ریز و درشت در زندگی، عمدتاً از ریاضیات نشأت میگیرد. بنابراین کیفیت آموزش این دانشِ مادر برای خانوادهها بسیار مهم است.
در کشور ما اما هر بحث آموزشی در دوره دبیرستان، کنکور سراسری را در کانون خود خواهد داشت چراکه این آزمون بزرگ تاثیر مستقیمی در سرنوشت فارغالتحصیلان دبیرستانی دارد و دانشآموزان، رشته تحصیلی، شغل و مسیر زندگیشان را با این آزمون تعیین میکنند.
این در حالی است که شیوه ارزشیابی در کنکور باعث شده سرعت در حل مسئله، مهمترین اولویت دانشآموزان باشد.
این نگرش، آموزش ریاضی را تحتالشعاع خود قرار داده آنگونه که دانشآموزان و اولیای آنها، متقاضی یادگیریِ روشهای حل مسائل ریاضی با سرعت بالا شدهاند و آموزش کلاسیک ریاضی را برای کنکور ناکارآمد میدانند.
در راستای این دیدگاه، قانون «عرضه و تقاضا» در بازار به حیطه آموزش وارد شده و با تغییر ماهیت ریاضی، آموزش ریاضی را از مسیر طبیعی خود خارج کرده و دستخوش تغییرات بنیادین ساخته است.
تشکیل این بازار پُرمشتری، کارشناسان رشتههای مختلف را جذب تدریس ریاضی و حتی نگارش کتابهای متنوع کمک درسی و چهارگزینهای ریاضی با نکتههای پرتعداد کرده است.
اغلب این افراد که فارغالتحصیلان رشته های مهندسی یا علوم پایه بوده و با رشته تخصصی آموزش ریاضی آشنایی کافی ندارند، در رسانه ملی، فضای مجازی و همایش های دانشآموزی و... با مهارت و سرعت بالا (آنچنان که متقاضی می خواهد نه آنگونه که باید باشد) به حل سؤالات چهارگزینهای میپردازند و به شیوههای مختلف و عجیب گوی سبقت را از هم ربوده و برای جذب مشتری، ثانیه به ثانیه زمان حل سؤالات ریاضی را کاهش میدهند.
در این جامعه، آموزش ریاضی به اندازه ای سقوط کرده است که مدرس از نکتهها و کُدهای خودساخته، شعر میسُراید و در قالب آهنگی معروف در همایشها با دانشآموزان همخوانی میکند!
طبق آمار منتشر شده از طرف سازمان سنجش، میانگین نمره خام دانشآموزان رشته ریاضی در درس ریاضی از 33/4درصد در سال 81 به 7درصد در سال 97 سقوط کرده است. این کاهش در این 17 سال به تدریج بوده و در دهه نود، میانگین یک رقمی شده است و پائینترین رقم آن 4/6درصد در سال 94 است.
بدیهی است که عوامل زیادی در این اُفت شریکند اما یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار، رویکرد مدرسان کنکور در دهه اخیر (دهه میانگین های یک رقمی) به تغییر ماهیت ریاضی و خلق نکتهها و کُدهای میانبر و آموزش آنهاست. نکتههایی که سؤالات ریاضی خاص توسط آنها با سرعت بالا حل میشوند بدون آنکه اثری از مفاهیم ریاضی در آنها وجود داشته باشد.
در واقع نکته فروشی مدرسان ریاضی همراه با آنتن فروشی صداوسیما، دست به دست هم دادهاند و کمر به نابودی دانش ریاضی داوطلبان و علم آموزش ریاضی بستهاند. محور این تبلیغات آن است که آموزش ریاضی با متد کتابهای درسی زمانبر بوده و حجم عملیاتی زیادی را میطلبد و بهتر است دانشآموزان از روشهای میانبر و نکتهها، استفاده کنند.
حجم بالای این تبلیغات در دهه اخیر استقبال دانش آموزان را از کتابهای درسی کاهش داده و به سمت نکتهها سوق داده است و به قول خودشان کتابها و پکهای آنها پرفروشترینند.
لذا شایسته است که خالقان نکتهها نتایج ضعیف داوطلبان را هم به عهده بگیرند و تقصیر را به گردن مدرسه و کتابهای درسی نیندازند چرا که به ادعای خودشان، دانشآموزان از منابع آنها استقبال کرده اند.
مشتریان اصلی این بازار را دانشآموزان متوسط و خوب تشکیل میدهند که بیشترین تعداد را نیز دارند و اکثر قربانیان از همین طیف میباشند. این دانشآموزان که میانگین نمره ریاضی آنها در سه سال آخر دبیرستان بین 12 تا 18 میباشد اکثراً نمیتوانند در سؤالات ریاضی کنکور، نمره خام بیشتر از 10درصد کسب کنند.
با نگاهی به آمار سازمان سنجش مشاهده میشود در دهه نود که دهه هجوم نکتهها و کُدها به حیطه آموزش ریاضی میباشد حدود 75درصد شرکتکنندگان رشته علوم ریاضی، 78درصد شرکتکنندگان رشته علوم تجربی و 89درصد شرکتکنندگان رشته علوم انسانی نتوانستهاند ده درصد سؤالات ریاضی را پاسخ دهند و این یعنی مرگ تدریجی ریاضی و علم آموزش ریاضی در جامعه.
متأسفانه دانشآموزان کم حوصله و ناتوان از مطالعه که فقط به دنبال فراگیری ریاضی با سرعت بالا میباشند، نکتهها و کُدهای خلق شده را تنها منجی خود در عبور از این گذرگاه میدانند و به علم آموزش ریاضی که خمیرمایه حل مسئلههاست، پشت کرده و به دنبال میانبرها میروند تا در مدت زمانی کوتاه بر ریاضیات دبیرستان مسلط گردند و به سرعت تستها را حل کنند غافل از اینکه تکرار نکتهها بدون مفهوم، دانش ریاضی را افزایش نمیدهد و هرچقدر تعداد آنها بیشتر شود فضای فکر کردن برای حل مسئله تنگتر شده و قدرت تحلیل بسیار ضعیفتر میگردد.
بواقع، سرعت و دقت بالا در حل مسئله میتواند آخرین مرحلهای باشد که یک دانشآموز با تمرین و تکرار زیاد به آن دست یابد و در واقع نوعی مهارت است نه علم.
در ایران رشته آموزش ریاضی با تأسیس دانشگاه فرهنگیان جانی تازه گرفت و رسماً به عنوان رشتهای مستقل معرفی شد.
تلاشهای اساتید و دانشآموختگان این رشته در دهه حاضر منجر به نگارش کتابهای جدیدالتالیف ریاضی در دورههای متوسطه اول و دوم دبیرستان گردید که به حق میتوان ردپای علم آموزش ریاضی را در لابلای فعالیت های آن مشاهده کرد.
به نظر نگارنده این کتابها به دو دلیل میتوانند، داروی شفابخش بیماری باشند که به جان ریاضی و آموزش ریاضی کشور افتاده است:
1- در کتابهای جدیدالتألیف علیرغم کاستیهای سلیقهای و اشکالات جزیی، سعی شده است تا حد امکان مفاهیم ریاضی با اصول آموزش ریاضی نگاشته شود.
در این کتابها در مرحله اول، آموزش یک موضوع، با فعالیت آغاز میشود و ماهیت آن به این صورت است که از دانشآموز به صورت هدفمند سؤالاتی پرسش می شود و دانشآموز به ترتیب با پاسخ دادن به آنها، قدم به قدم به کشف مفهوم مورد نظر نائل میگردد.
2- همچنانکه اشاره شد کنکور سراسری در سرزمین ما مهمترین آزمون دانشآموزان به شمار میرود. مطابق پژوهشهایی که از نحوه طراحی سؤالات ریاضی کنکور برای سالهای 91 تا 97 توسط نگارنده صورت گرفته است، کتابهای درسی همواره به عنوان یک منبع اصلی، مدنظر طراحان کنکور بوده و طراحی سؤالات به صورت آسان، ترکیبی و پیچیده و حتی چینش آنها با محوریت کتابهای درسی صورت گرفته است.
براساس این پژوهش در دهه نود به طور متوسط هر سال حدود 45درصد سؤالات بدون تغییر ساختار از کتاب های درسی مطرح شدهاند که رقمی قابل تأمل است و اکثریت جامعه آموزشی ما از آن بیاطلاعاند.
در کتابهای رایج چهارگزینهای ریاضی، روش غالب آن است که تعاریف و روابط مربوط به موضوع با عنوان درسنامه در قالب چند جمله خبری، تیتروار نوشته می شود و سپس مثال یا مثالهایی از موضوع به صورت مرحلهای و آموزشی حل میگردد و سرانجام انبوهی از سؤالات چهارگزینهای مطرح میشود که در پایان کتاب یا در کتابی مجزا پاسخ کاملاً تشریحی آن نوشته میشود.
نقطه قوت این کتابها نبوغی است که نویسنده در طراحی سؤالات متنوع آن بکار برده است که یک دانشآموزِ مسلط به مفاهیم میتواند با استقامت در تفکر و حل آنها با روشهای خودساخته و سپس تمرین و تکرار زیاد به سرعت و مهارتی که مدنظرش میباشد، دست یابد. اما نقدی که میتوان کرد آن است که در این کتابها کوچکترین فضایی برای فکر کردن و ایده ساختن دانشآموز وجود ندارد و تمامی منفذها برای حل مسئله با افکار نویسنده یا مولف پر شده است.
درسنامه های اخباری، مثالهای حل شده مرحلهای و پاسخ نامه های کاملاً تشریحی و در دسترس، سبب شده است که بازه زمانی دانشآموزان برای فکر کردن روی یک مسئله بسیار کمتر شود و آنها ایدهها و روشهای حل نویسنده را به صورت الگوریتمی به خاطر سپرده و تکرار کنند و برای مسئلهای هر چند ساده که ساختاری ناآشنا دارد نتوانند ایدهای بسازند.
بلایی که «ریاضیات در چند ثانیه» بر سر سواد ریاضی دانشآموزان و آموزش ریاضی کشور در دهه اخیر آورده است در آمار منتشر شده از سازمان سنجش قابل مشاهده است.
طبق این آمار هر هفت سال(91 تا 97) کمتر از 2درصد داوطلبان هر سه رشته توانستهاند نمره خام بالای 50درصد کسب کنند و بیش از یک سوم شرکتکنندگان هم نمره خام منفی کسب کردهاند و میانگین نمره خام همه شرکتکنندگان در هر سه رشته، یک رقمی است.
علتهای زیادی میتوان به این آمار و ارقام تأملبرانگیز برشمرد که در این مقال نمیگنجد اما از منظر آموزشی میتوان گفت از یک طرف چون اکثر دانشآموزان در مطالعه برای کنکور به کتابهای درسی اعتمادی ندارند و با آنها بیگانهاند، نتوانستهاند سؤالات کاملاً مشابه با آن را (در حدود نصف سؤالات) تشخیص داده و دستکم حل تشریحی نمایند و از طرف دیگر چون به دنبال «ریاضیات در چند ثانیه» بوده و حوصله رفتن به دنبال علتها را نداشتهاند، در اثر اضطراب ناشی از آزمون، نکتهها و کدها را فراموش کرده و قافیه را باختهاند.
در واقع میتوان گفت در جامعه ما اقلیت بسیار کوچکی از دانشآموزان ممتاز، مفاهیم ریاضی را به خوبی میدانند و انبوهی از سؤالات چهارگزینهای را پرتکرار حل کرده و به مهارت و سرعت لازم و درصد ریاضی بالا دست مییابند و متأسفانه پس از چند سال کشور را ترک میکنند.
عدهای دیگر با تکیه بر توان مالی خانواده راهی تحصیل در کشورهای همسایه میشوند و اما بخش بزرگی از این جمعیت آماری که توان خروج کشور را ندارند و در این کشور میمانند و آینده کشور را باید بسازند، اغلب با مفاهیم زیبای ریاضی همچون منطق، تطبیق، مدلسازی، خلاقیت و حل مسئله بیگانهاند تا حدی که ممکن است توانایی حل مسائل ساده پیش آمده در زندگی روزمره را هم نداشته باشند یعنی با مرگ ریاضی و آموزش ریاضی متاسفانه آینده کشور نمیتواند زیبا باشد.
* افشین خاصه خان
مدرس و پژوهشگر ریاضی