صادق زیباکلام به جای عذرخواهی از آدرسهای غلطی که به مردم در سیاست و انتخابات داده، میگوید رای مردم نادیده گرفته میشود.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از کیهان وی در گفتوگو با برنا اظهار داشت: دو انتخاباتی که در گذشته صورت گرفت، (انتخابات دی ماه94 برای مجلس دهم و انتخابات 29 اردیبهشت96 برای ریاست جمهوری)، تاثیرات بسیار بلند مدتی بر روی رایدهندگان در ایران گذاشت و رایدهندگان را با این سوال بنیادی مواجه کرد که
هدف از رای دادن چیست؟
او برای سلب مسئولیت از دولت و اصلاحطلبان درگیر گفت: مسئله این نیست که فراکسیون امید درست عمل کرده یا خیر، مسئله این نیست که آقای روحانی خوب عمل کردند و موفق بودند یا خیر بلکه سوال بنیادیتر است. در مردمسالاری، هر 4 یا 5 سال یک بار انتخابات صورت میگیرد و منتخب مردم (رئیس جمهور، نخست وزیر، مجلس) تلاش میکند، سیاستهایی را که مردم به خاطر آن سیاستها به او رای دادند به اجرا بگذارد، حال اگر مردم از آن سیاستها و اجرای آن سیاستها راضی بودند مجددا به آن رای میدهند و اگر نه به گروه دیگری رای میدهند؛ این اساس و بنیان مردمسالاری است.
زیباکلام بیان کرد: شما یک مجلسی دارید که تعداد قابلتوجهی آمدند و به آن مجلس رای دادند. سوال اساسی این است که چقدر این مجلس (مجلسی که باید در راس امور باشد) توانست در راس امور باشد؟ چقدر توانست بر سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی ایران تاثیر بگذارد؟ این سوالات را میتوانیم در مورد انتخاب دولت آقای روحانی مطرح کنیم؟ چقدر از سیاستهای کلان، مهم و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در نتیجه 24 میلیونی که به آقای روحانی رای دادند، تغییر کرد؟
او ادامه داد: سوالی که هست این است که این خواست آنها چقدر توانست در 2 سال گذشته تحقق پیدا کند؟ اگر به پای صندوق نرفته بودند و رای نداده بودند باز هم این قطع رابطه با آمریکا ادامه پیدا میکرد؟ وقتی هم به پای صندوق رفتند 24 میلیون به آقای روحانی رای دادند که آن سیاست تغییر پیدا کند. نه فقط سیاست دشمنی با آمریکا بلکه همه سیاستهای مهم دیگر نظام هم کماکان بعد از انتخابات 29 اردیبهشت، بعد از انتخابات مجلس در سال 94 همچنان ادامه پیدا کرده است.
زیباکلام گفت: در ایران سیاستها ظرف 40 سال است که اجرا میشوند صرف نظر از اینکه مردم در انتخابات به چه کسی رای دادند.
اولاً، آقای زیباکلام باید پاسخ بدهد که چرا با وجود این فهم از جمهوری اسلامی، بالغ بر 20 سال است در شب انتخابات، در نقش پوسترچسبانها و تبلیغاتچیهای مدعیان اصلاحطلبی و اعتدال و کارگزاران و... عمل میکند؟ آیا او - اگر صداقت دارد و دروغ نمیگوید- چرا با وجود این ادعای همیشگی به مخاطبانش خیانت میکند و فریبشان میدهد. مگر نه اینکه هرچند سال یک بار ادعا میکند انتخابات در ایران بیفایده است؟!
ثانیاً، آیا مراد از انتخابات کودتا علیه قانون اساسی و حاکمیت است؟ چنین انتخاباتی، در آمریکا برگزار میشود یا در انگلیس و فرانسه و آلمان و بلژیک و هلند؟! مردم در هر کشور دموکراتیکی، در چهارچوب ساختار حاکمیتی و قانون اساسی آن کشور رای میدهند و آنها که مخالف ساختار هستند اصلا در انتخابات شرکت نمیکنند.
ثالثا، آقای زیباکلام و همقطارانش باید پاسخگوی سوءعملکرد دولت و فراکسیون امید باشند که خسارتی بزرگ را در سیاست خارجی و تورمی سنگین را در اقتصاد به ملت تحمیل کردهاند. اما با وجود اینکه در دادن آدرس گمراه کننده اعتماد به غرب سهیم بودهاند، مانند همیشه و در اثر رشد نایافتگی و فرار از مسئولیت، اقدام به فرافکنی میکنند. آنها اکنون در موضع پرسشگری و طلبکاری نیستند. بلکه در جایگاه اتهام (اتهام فریب و خیانت و تدلیس و تلبیس) هستند.
رابعاً، نظام با وجود یقین به بیسرانجامی اعتماد به قدرتهای شیطانی، به دولت و نمایندگان همسو این مجال را داد که آزموده را برای چندمین بار بیازمایند. نتیجه این بود که آمریکا (قبله همیشگی آقای زیباکلام) به سادگی آب خوردن، تعهدش را زیرپا گذاشت که هشدار همیشگی منتقدان بود و اروپا نیز در این خیانت همراهی کرد. در چنین وضعیتی از یک انسان عادی دارای حریت و آزادگر انتظار میرود به طرف پیمانشکن اعتراض کند و بر عبرتاندوزی تأکید ورزد. اما آقای زیباکلام با ساختار روحی- روانی خاصی که به شیدایی میزند، باز هم میگوید چرا قطع رابطه با آمریکا ادامه پیدا کرده است؟(!) او طوری حرف میزند که انگار روحانی (و نه آمریکاییها) توافق را به هم زدهاند او یادش رفته که آقای روحانی همین اواخر تصریح کرد اعتماد مذاکره دوباره با آمریکا، دیوانگی است. روحانی گفت مگر کشورها دیوانه شدهاند به آمریکای پیمانشکن اعتماد کنند. مردم هم که از بیصداقتی و خدعه آمریکاییها منزجر و متنفر هستند. با این وصف زیباکلام از طرف چه کسی حرف میزند؛ جان بولتون و پمپئو؟!
ک