گروه بین الملل: امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی دربارهی حضور نیروهای حشد شعبی عراق برای کمک به سیل زدگان خوزستان نوشت:
به گزارش بولتن نیوز، به تازگی نیروهای حشد شعبی یا بسیج مردمی عراق وارد ایران شدهاند تا به کمک سیلزدگان بروند. به جز کالاهای اساسیای که برای سیلزدهها آوردهاند (در بیش از ۱۰ شهر عراق، مراکزی برای گردآوری کمک به سیلزدگان ایرانی برپا شده)، این نیروها قرار است در ساخت سیلبند بر سر راه سیل، پاک کردن گل و لای از شهرها و روستاهایی که سیل باعث ورود مقدار زیادی گل به خیابانها، کوچهها و خانهها شد، و نیز بازسازی و تعمیر خانهها یاری برسانند.
این ورود نیروهای حشد شعبی اگرچه با استقبال برخی هممیهنان روبرو شده، اما شوربختانه شماری هم با پیشفرضهای نادرست، به انتقادهای تند و گاه توهینآمیز رو آوردهاند. این پیشفرضها را در زیر بر شمارده و تلاش میکنم پاسخ بدهم:
۱- برخی اینها را نیروهای سرکوبگر میدانند که حکومت و سپاه آنان را آورده تا در صورت شورش در مناطق سیلزده، با معترضان برخورد کنند. یکم اینکه در مناطق سیلزده نه شورشی شده و نه نشانههای آن نمایان است. کلیپهایی از انتقادات تند سیلزدگان که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، نمیتواند نشانهای از شورش باشد. انتقاد تند کسی که هست و نیستش را از دست داده، در چنین شرایطی کاملا طبیعی است. به جای آن، چندین برابر کلیپهایی هم در دست است که حضور وزیران دولت، مسوولین شیر و خورشید (هلال احمر)، فرماندهان ارتش، سپاه و نیروهای بسیج را در کنار مردم سیلزده نشان میدهد که بدون کمترین دغدغهای به میانشان رفته و همراه با آنان به پیشگیری از سیل بیشتر یا پاکسازی مناطق سیلزده مشغولند.
ضمن آنکه اگر بر فرض محال، قرار بر شورش هم باشد، در جایی که سیل مردمانش را به گِل نشانده، نیازی به نیروهای سرکوبگر خارجی نیست و به سادگی میتوان آنها را کنترل کرد.
در این میان، برخی از منتقدان با اشاره به حضور نیروهای حزبالله لبنان در اعتراضات ۸۸، چنین احتمالی را قوی دانستهاند. من هم تصاویر اندکی که منتسب به این نیروها بود را دیدهام؛ هرچند هرگز درستی و نادرستیشان برایم اثبات نشد. اگر روزی قرار باشد نیروهای خارجی برای سرکوب اعتراضات داخلی به کار گرفته شود، بیگمان باید در برابرشان ایستاد. اما اینکه نیروهایی که برای کمک آمدهاند را با این پیشفرض نادرست و غیرمنطقی مورد نقد و توهین قرار بدهیم، دور از انصاف است.
۲- برخی باور دارند عراقیها برای رفتارهای غیراخلاقی دوست دارند به ایران بیایند و این را بهویژه در موجی که چند ماه پیش علیه گردشگران عراقی در مشهد درست شد، دیدیم. همانگونه که همان موقع در یادداشت «گردشگران عرب و دختران ایرانی» (در اینجا) مفصل نوشتم، به دلایل بسیاری این برداشت هم نادرست است. از جمله بسیاری از عکسها و فیلمهایی که آن موقع برای تحریک ایرانیان منتشر میشد، قابل راستیآزمایی نبود و نمیشد درستی و نادرستیشان را تایید کرد. همچنین در گردشگری (حتی گونه مذهبیاش) درصدی رفتارهای جنسی همیشه هست (همانگونه که بخشی از گردشگران ایرانی در کشورهای دیگر یا حتی شهرهای داخلی نیز، به دنبال تجربیات جنسی هستند).
۳- برخلاف تصور و دستهبندی بسیاری از ایرانیان، یک کل یکسان بهعنوان «عرب» نداریم. بلکه اعراب یا عربها داریم که از قضا میان خودشان اختلاف بسیاری دارند. چند هفته پیش برای چند روز در یک هاستل در استانبول، با جوان اردنی دنیا دیدهای هماتاق و همنشین بودم. میگفت از حکومت ایران همانقدر بدش میآید که از حکومت عربستان بدش میآید. اما برخلاف نفرت عمیقی که از مردم عربستان داشت، مردم ایران را بسیار میستود و میگفت ایرانیان یکی از روشنفکرترین مردمان خاورمیانهاند. اما مردم عربستان را مایه اصلی افراطگرایی دینی میدانست و شدیدا از آنها بدش میآمد. بدترین تجربه سفرش هم به عربستان بود. به همین نسبت، عربهای شیعه (بدون اینکه خودم به کلنگری و یکسان دیدن آنها دچار شوم)، عموما بیش از اینکه خودشان را با دیگر عربها نزدیک ببینند، به ایران و ایرانیان نزدیک میبینند. هر ایرانیای که یکبار به عراق رفته باشد، از نزدیک دیده که رفتار شیعیان عراق با ایرانیان، احترام مفرط است و آدم را خجالتزده میکند.
سزاوار نیست با اخبار تحریکآمیز رسانههای بیرون از ایران (که حقیقتا برخی تیترهای تحریکآمیز درباره حضور حشد شعبی در ایران نوشته بودند)، با مردمانی که این همه ما را دوست دارند و برای یاریمان شتافتهاند، اینگونه رفتار کنیم. هرچند بیگمان بسیاری از اعراب و حتی برخی از شیعیان عرب هم از ایرانیان بدشان میآید، اما گناه دشمن را به پای دوست ننویسیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com