گفتنی است جریان مدعی اصلاحات ضمن توهین به شعور مردم میخواهند بگویند که برنده انتخاباتهای اخیر بودهاند ولی مشکلات تحت حوزه فعالیتشان به آنها ربطی...
سرویس سیاسی-این روزها توئیت سفیر فرانسه در واشنگتن بر سر زبانها است که نوشته بود بعد از برجام هم ایران نباید غنیسازی اورانیوم انجام دهد. در همین حال خواندن سرمقاله روزنامه شرق «آه» از نهاد هر ایرانی که غیرت ملی دارد برمیآورد. سرمقالهای که پس از توئیت مقام فرانسوی به مدح اروپا پرداخته است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از کیهان، در ابتدای این سرمقاله این پرسش مطرح شده که «آیا حفظ برجام همچنان یک اولویت برای اتحادیه اروپا محسوب میشود؟» در پاسخ به این پرسش نگارنده که متاسفانه استاد حقوق بینالملل نیز خود را معرفی کرده این نکته مهم را در نظر نمیگیرد که قطعا حفظ برجام برای اروپا اولویت است اما آنچه برای ایران و ایرانیان مهم است چگونه حفظ کردن آن است. چرا نباید حفظ برجام برای اروپا اولویت باشد؟ برجامی که فعالیتهای هستهای صلحآمیز را که حق هر ملتی است برای کشورمان محدود کرد و از آن طرف نیز به تعهداتش عمل نکرد.
سپس این سرمقاله در ادامه نوشته: «آنچه این روزها نگرانکننده به نظر میرسد تلاشهای آشکار و پنهان برای تخریب روابط ایران و اتحادیه اروپاست و این مسئله که مورد پسند برخی در داخل یا خارج از ایران نیز هست اهداف آمریکا و متحدان منطقهای این کشور مانند [رژیم جعلی] اسرائیل و گروه عربستان را به نتیجه میرساند.»!!
آنچه خواندید نسخه به روز شده تفکری است که در دربار برخی شاهان قاجاری جریان داشت. استعمارپذیری و ذلتخواهی این بار اما با واژههای شیک و تحت عناوین تحلیلهای علمی عرضه میشود. برای یافتن چرایی این موضوع کافی است به اقدامات اروپا پس از برجام بنگرید تا ببینیم خود اروپا بیش از همه به تخریب این رابطه میپردازد. برای نمونه: بازداشت طولانی مدت یک دیپلمات ایرانی به نام اسدی در آلمان و بلژیک که هنوز هم با ادعاهای واهی در بازداشت به سر میبرد. بانکهای انگلیسی از باز کردن یک حساب ساده برای ایرانیان آن هم پس از برجام خودداری میکنند. فرانسه از ورود ایرانیان به نمایشگاه مواد غذایی در این کشور جلوگیری کرد. به هواپیمای آقای ظریف در آلمان بنزین داده نشد. تاسف بار آنکه دشمنیهای کشورهای دست دوم اروپایی مانند هلند و بلژیک هم پس از برجام افزایش یافته است.
«شرق»؛ تهمتی بر پیشانی روزنامه وکیلمدافع غرب
در ادامه این متن که انگار از جانب وکیل مدافع اتحادیه اروپا نگاشته شده، آمده است: «انتظارات دیگر آنها [اروپا] رعایت محدوده آزمایشهای موشکی، احترام به حقوق بشر ایرانیها و به ویژه دوتابعیتیها، واکنش صریح درباره ادعای دنبال کردن مخالفان در اروپا، تصویب کنوانسیونهای چهارگانه افای تی اف [و]...»
سپس نویسنده به طور حیرتانگیزی مینویسد که ایران باید در زمینه رفع دغدغههای اروپا جدیتر عمل میکرد: «در ایران گاهی موضعی انتقادی درباره اروپا اعلام میشود که اتحادیه در ماجرای برجام رفتار عملگرایانه نداشته است. قضاوت منصفانه [!!] در این باره به باور نگارنده این است که اروپا بخشهایی از تعهدات خود را انجام نداده [این یعنی اروپا بخشهایی از تعهداتش را انجام داده] و ایران هم میتوانست در زمینه رفع دغدغههای اروپا فعالانهتر عمل کند»!!
آیا میتوان باور کرد شخصی که حقوق بینالملل خوانده (نگارنده یادداشت) تا این اندازه بیاطلاع باشد؟! در برجام موضوعی مورد توافق طرفین قرار گرفت و بر آن مبنا طرفین تعهداتی به همدیگر دادند. حالا طرف غربی آمده و میگوید من به خاطر چیزهایی که در این توافق نیست به تعهداتم عمل نمیکنم و در ایران افرادی ظاهرا ایرانی در روزنامهای زنجیرهای این اعتقاد را که اروپا حق دارد؛ چرا که ما باید در زمینه رفع دغذغههایش جدیتر عمل میکردیم!! ضمن آنکه نگارنده و روزنامه شرق مدعی شدهاند اروپا به بخشی از تعهدات خود عمل کرده! به کدام تعهداتش عمل کرده که اتباع ایرانی را در فرانسه به یک نمایشگاه راه نمیدهند یا اینکه به هواپیمای وزیرخارجه بنزین نمیدهند. اروپا افرادی شبیه نگارنده این متن تحقیرآمیز برای ایرانیان و روزنامهای مانند شرق را دارد که به خود اجازه میدهد هر گونه رفتار کند و به تعهداتش پایبند نباشد.
نباید در مقابل ترامپ، دست از پا خطا کنیم!
روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی نوشت: «وضعیت حساس و متخاصمانهای شکل گرفته است و کمترین توجه به آرایش توان نظامی و هنر دیپلماسی میتواند کشور را وارد آشوب و جنگ سازد. نیاز به رعایت سلسله مراتب و یکدستی در نهادهای راهبردی سیاست خارجی ایران است که هر گونه موازیکاری و بازنماییهای قهرمانانه و احساسی میتواند کشور را در راستای اهداف ترامپ قرار دهد». در روزهای گذشته روزنامه زنجیرهای سازندگی در مطلبی نوشته بود: «نیروهای مسلح کشور و برادران سپاهیمان در خلیجفارس باید کاملاً مراقب باشند تا در دامی که آقای ترامپ برای آنها پهن کرده است، نیفتند و با هوشیاری کامل، هیچ حرکت تحریکآمیزی را پاسخ ندهند».
مدعیان اصلاحات، اقتدار و رویکرد عزتمندانه در سیاست خارجی را تنشزایی جا زده و پاسخ مقامات نظامی به لفاظیها و گندهگوییهای مقامات آمریکایی را نیز موازیکاری با وزارت خارجه جا میزنند! این طیف مدعی است که هیچگاه نباید در مقابل گستاخی و زورگویی و قانونشکنی آمریکا و شرکای واشنگتن واکنش نشان داده و از هرگونه عکسالعمل میبایست پرهیز شود.این رویکرد حقارتآمیز و منفعلانه، نتیجهای جز افزایش گستاخی دشمن ندارد.
اصلاحطلبان در کلان اداره کشور هیچ کارهاند!
حسن رسولی، فعال اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران که چندی پیش گفته بود محبوبیت روحانی به هشت درصد رسیده است، در گفتوگو با روزنامه اصلاحطلب آرمان گفته است: «امروز مهمترین مشکل در جمهوری اسلامی که دامنه اثرگذاری آن حتی از تحریمها نیز بالاتر است با کمال تاسف افت قابل توجه سرمایه اجتماعی به معنای کاهش اعتماد است». هرچند که تئوری اصلاحطلبان برای فرار از بیکفایتی و ناکارآمدیشان در دولت، مجلس، شورا و شهرداری تقریبا برای همه حتی حامیان آنها واضح شده و تریبون داران این جریان در حال تلاش برای انداختن این ناکارآمدیها به گردن نظام اسلامی هستند اما مضحکتر آن است که میگویند: «اصلاحطلبان در کلان اداره کشور کارهای نیستند».
گفتنی است جریان مدعی اصلاحات ضمن توهین به شعور مردم میخواهند بگویند که برنده انتخاباتهای اخیر بودهاند ولی مشکلات تحت حوزه فعالیتشان به آنها ربطی ندارد! علاوه بر آن علاقهای هم ندارند صندلیهای قدرت با حقوقهای خاص و مزایای ممتاز را احیانا ترک کنند اما به جای آن، با فرافکنی از پذیرش مسئولیت وضعی که ایجاد کردهاند شانه خالی کرده و ژست اپوزیسیون به خود میگیرد. ادعای این عضو اصلاحطلب شورای شهر در حالی است که چندی پیش فائزه هاشمی در یادداشتی در سالنامه نوروزی روزنامه سازندگی نوشته بود که در اصلاحطلبان، منافع قومی و قبیلهای و باندی و حزبی و جناحی و خانوادگی به منافع ملی و حقوق مردم میچربد. پیش از این نیز غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران نیز با اشاره به بیعملی و سیاسیکاری اصلاحطلبان گفته بود: «متأسفانه اصلاحطلبان در مواقع مختلف آنقدر که به مباحث انتزاعی و حرفهای سیاسی میپردازند، به گرفتاریهای مردم و راهحل آن کمتر فکر میکنند.»
تسلیمطلبان دوباره دست به کار شدند
روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد در واکنش به مواضع مقتدرانه سپاه در برابر اقدام اخیر آمریکا بااشاره به اینکه در برابر اقدامات عملی آمریکا فقط باید به اقدام تبلیغاتی بسنده کنیم ! نوشت : «بدون تردید باید در برابر اقدام آمریکا یعنی قرارگرفتن نام سپاه پاسداران در لیست تروریستی برخورد کرد اما این برخورد نباید به قیمت زیرسؤال رفتن منافع ملی و هزینهسازی برای کشور باشد بلکه ایران باید در قالب اقدامات تبلیغاتی و سیاسی و شکایت از ایالات متحده در نهادهای بینالمللی نسبت به اقدامات ترامپ واکنش مناسب نشان دهد. به عبارتی واکنشها نباید به سمت و سویی پیش برود که هزینه دیپلماسی و ناامنی را افزایش دهد... دولت آمریکا طی دو سال گذشته همه تلاشش را بهکار برد تا ایران را وادار به بازی در زمین خود سازد و در پی خروج آمریکا از برجام، ایران هم از برنامه جامع اقدام مشترک خارج شود یا ایران در قبال سیاستهای کارشکنانه آمریکا دست به اقدامات مخرب بزند. حال آنکه چنین اقداماتی تامینکننده منافع ملی ایران نیست. بنابراین مسدود کردن دریای سرخ و به صفر رساندن نفت برخی کشورها بازی کردن در همان زمینی است که آمریکاییها انتظار دارند. امروز نمیتوان در رابطه با این مسئله که ایران توانایی انجام چنین اقداماتی دارد یا خیر، بحث کرد. بنابراین باید ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی و تبعات ناشی از چنین تصمیماتی را سنجید و بعد پیشنهاد مسدود کردن دریای سرخ به روی نفتکشها را مطرح کرد.»
گفتنی است کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تاکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد. در تلاش آمریکا برای فشار بیشتر به ملت و افزایش تحریم نهادهای کارساز و مشکلگشا همواره ضلع دیگری هم وجود دارد و نقش کاتالیزوری برخی عوامل داخلی است که باید این مسیر را در داخل فراهم کنند. با نگاهی به تاریخ معاصر ایران میتوان نتیجه گرفت که همواره نقش کاتالیزورها (تسهیلکنندگان) فشارهای آمریکا در بزنگاهها موثر و حتی تعیینکننده بوده است؛ اگر قرار باشد پروژه فشار به ایران توسط گروهی در داخل دنبال شود، چه کسانی شایستهتر از اینها که مرعوب غرب و آمریکا هستند؟
اروپا ما را به بازی گرفته است
سردبیر اعتماد دیروز نوشت: «آنهایی که تعداد معتادان را توی سر مردم و مسئولان میکوبند، معمولا غافلند که اگر سوئیس و دانمارک هم در مسیر ترانزیت قرار میگرفتند، کموبیش گرفتار چنین آسیبهایی میشدند. در حقیقت اروپا از صدقه سر ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران توانسته است، جامعهاش را از ابتلا به هرویین و کراک حفظ کند. (هرچند تمام و کمال هم حفظ نکرده) به عبارت دیگر زحمتش را ما میکشیم، پزش را آنها میدهند. کافی است خدایی نکرده نگهبانان مرزی ایران در کارشان اهمال کنند یا قدری از جدیتشان در مبارزه با قاچاقچیان بکاهند، به سال نکشیده تعداد معتادان آلمان، فرانسه و انگلیس تصاعدی بالا میرود.»
سید علی میرفتاح در بخش دیگری از این یادداشت خاطرنشان کرده است: «ما خوشبختانه دستمان برای فشار آوردن به اروپا خالی نیست. ما از اروپا سابقه خوبی در ذهن نداریم. نه ما که عراق و هند و افغانستان هم زخم خورده انگلیس و تا حدودی زخم خورده آلمان و فرانسهاند. خاطرات ما ـ در نسلهای مختلفـ پر است از ظلم و خیانت و بدعهدی و نامردی غربیها. در ادوار و در قضایای مختلف آنها چهره بدی از خود در ذهن و ضمیر ما ترسیم کردند، اما عجیب اینجاست که هیچگاه به فکر ترمیم و اصلاح این چهره ناخوشایند برنیامدهاند. گیرم در قضیه برجام دستشان زیر ساطور آمریکاست آیا در قضیه سیل هم نمیتوانستند رفتار بهتری پیش بگیرند؟ گیرم در قضیه جنگ تحمیلی جانب صدام را گرفتند و دستشان به خون بیگناهان آلوده شد، آیا در اینستکس نمیتوانستند قدری ـ فقط قدری ـ جبران مافات کنند و جلوی مضیقههای تحریم ظالمانه آمریکا را بگیرند؟ این حرفها بدیهی است و گفتنشان دردی را دوا نمیکند، بلکه به بهانه گلایههای وزیر خارجه از اروپا، خواستم یادآوری کنم که دست ما نیز خالی نیست و اگر بنا به مقابلهبهمثل باشد، میتوانیم در رفتارهای خود تجدیدنظر کنیم و به یاد اروپاییها بیاوریم که در چه مخمصهای گرفتارند.»
بعد از تیر خلاص آمریکا به برجام که دولت برگ ادامه توافق یکطرفه هستهای با اروپا را رو کرد، منتقدان رفتن به دنبال تضمین نوچهها را خطای استراتژیک دیگر دانستند.