کد خبر: ۶۰۰۵۴۱
تاریخ انتشار:
فرار به جلو افراطیون مدعی اصلاحات پس از سقوط محبوبیت به زیر 10 درصد

سقوط محبوبیت به زیر ده درصد

یک روزنامه اجاره‌ای مدعی شد ساختار مدیریتی کشور بیش از 10 تا 15 درصد جامعه را نمایندگی نمی‌کند.

سقوط محبوبیت به زیر ده درصدبه گزارش بولتن نیوز به نقل از کیهان، روزنامه اعتماد وابسته به الیاس حضرتی نماینده مجلس به قلم عباس عبدی نوشت: ساختار کنونی انتخاب مدیران و فعالان کشور مثل یک سدی است که دریچه‌های خروج آب آن بسته است یا مقادیر کمی ‌آب را در حد تولید برق فقط برای مصرف سد عبور می‌دهد. در حالی که مقادیر زیاد آب در حال ورود به مخزن سد هستند و دیر یا زود سد سرریز خواهد کرد که کرده است. دریچه‌های سد مدیریت را مثل دریچه‌های سد دز باز کنید، پیش ‌از آنکه سد خراب شود.
پرسشی که در جریان سیل اخیر باید مطرح شود این است که آیا این‌حد از هجوم تبلیغی و روانی علیه دولت و حتی فراتر ‌از آن علیه حکومت معقول بود یا خیر؟ اگر نبود، علت آن چیست؟
به‌نظر می‌رسد که پاسخ به این پرسش بستگی مستقیم به زاویه دید و نگاه ما دارد. اگر حکومت و دولت ایران را با یک حکومت درحال توسعه و معمولی مقایسه کنیم به احتمال فراوان عملکردش در سیل اخیر نمره مردودی نمی‌گیرد. این داوری بدان معنا نیست که این عملکرد ضعف و کمبودی نداشته است، بلکه در مجموع می‌توان چنین ارزیابی کرد.
وی می‌افزاید: مشکل از اینجا آغاز می‌شود که ساختار رسمی ایران حاضر نیست که شرط این نتیجه را بپذیرد، یعنی خود را در سطح یک حکومت و جامعه درحال توسعه مثل سایر جوامع در حال توسعه ارزیابی کند. اگر این شرط پذیرفته شود، آنگاه بسیاری از داعیه‌های رسمی و بلند آن با پرسش مواجه خواهد شد. درواقع اگر از زاویه دیگر و متناسب با ادعاهای رسمی ساختار به سیل اخیر نگاه کنیم، مطلقاً نمره قبولی نخواهد گرفت.
یا باید داعیه‌های رسمی را تنزل داد و به سطح کشورهای مشابه رساند که در‌این صورت بسیاری از شعارها و ایده‌ها باید کنار گذاشته شود. تمسک به این شعارها به مثابه سنگ بزرگی خواهد بود که علامت نزدن است. یا آنکه تحولی جدی در مدیریت امور ایجاد شود. به این معنا که ساختار کنونی مدیریت کشور بسیار محدود و بسته و غیرقابل عبور شده است. مدیریت کنونی نه تنها پیر و خسته و بی‌انگیزه است، بلکه مهم‌تر از آن بسیار محدود است و در بهترین حالت بیش از 10 تا 15 درصد جامعه را نمایندگی نمی‌کند. هنگامی که برای انتصابات معمولی هم باید انواع و اقسام فیلترها را به‌کار انداخت و از مراکز گوناگون تأییدیه گرفت و در پایان نیز کمتر فرد شایسته‌ای از آنها رد می‌شود. نتیجه همین خواهد شد که می‌بینیم.
مغالطه نویسنده روزنامه اعتماد درحالی است که نامبرده از یک سو در برخی مقاطع ژست خروج از حاکمیت گرفته و در برخی مقاطع مانند چند انتخابات اخیر، نقش پوسترچسبان برخی احزاب سیاسی را ایفا کرده است.
به عبارت دیگر، اگر ساختار مدیریت کشور 15 درصد جامعه بیشتر را نمایندگی نمی‌کند، چرا جماعت سیاست‌باز در فصل انتخابات، همین ادعای خود را با صدای بلند به مردم منتقل نمی‌کنند بلکه برعکس از مردم می‌خواهند بیایند و به کسانی برای ورود به حاکمیت رأی بدهند که کلاً قرار نیست جدی گرفته شوند؟!
این ‌شگرد زیرمیز افراطیون مدعی اصلاحات است که طی دو دهه اخیر، هربار در هر انتخاباتی اقدام به عوام‌فریبی برای رأی‌آوردن می‌کنند، اما چندصباح بعد که ناکارآمدی و بی‌کفایتی آنها آشکار می‌شود و مردم از آنها می‌خواهند پاسخگو باشند بلافاصله مدعی می‌شوند اختیاری ندارند مگر در سطح 5 تا 10 درصد کل توزیع قدرت در کشور و یا اینکه ساختار حاکمیت، اکثریت مردم را نمایندگی نمی‌کند.
امثال عباس عبدی به‌جای کلی‌گویی و فرار از مسئولیت باید توضیح دهند چرا از مدیریتی حمایت کردند بلکه برای آن نسخه اجرایی و سیاسی پیچیدند که پیاز را به 12 هزار تومان و پراید را به 50 میلیون رساند، حال آن‌که ادعا می‌کردند با واگذاری امتیاز به دشمن، رونق اقتصادی ایجاد می‌شود؟! بقیه حرف‌ها، حقه‌گویی و تولید سرگرمی است.
و بالاخره باید گفت، اگر لیبرال‌ها و مدیریت اشرافی بی‌کفایت - به عنوان سنگ‌های بسته بر پای کشور- مانع نشوند، کشور ما می‌تواند در طراز کشوری پیشرفته و قدرتمند در جهان عرض‌اندام کند؛ چنان‌که باوجود همین مزاحمت‌ها و فرصت‌سوزی‌ها، در برخی حوزه‌های قدرت سیاسی و نظامی و فنی، قدرت اول منطقه و جزو 10-15 کشور اول دنیا هستیم.
گفتنی است بنابر تصریح چندی پیش علی صوفی وزیر دولت اصلاحات و مشاور خاتمی، میزان محبوبیت دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان به زیر 10 درصد رسیده و از جهتی، اظهارات عبدی لااقل درباره دولت مورد حمایت آنها صدق می‌کند.

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین