به گزراش بولتن نیوز، توکل حبیبزاده در نشست علمی با موضوع بررسی موازین بین المللی حقوق بشر و تأثیر آن بر صلح و امنیت منطقه در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در خصوص رفتار دوگانه آمریکا در مواجهه با حقوق بشر و تأثیر آن بر افراطگرایی، اظهار کرد: بسیاری از اقدامات تروریستی و مبارزات قهری و نظامی که آمریکا در مبارزه با تروریسم انجام میدهد، با ادعای حمایت از حقوق بشر است.
وی افزود: این رفتار آمریکا در حوزه حقوق بشر و بشردوستانه، در نظام داخلی آن کشور و در نظام بین المللی دوگانه و متضاد بوده، از یک طرف حامی حقوق بشر است که در امور داخلی کشورها مداخله کرده و تحریمهایی را به بهانه حمایت از حقوق بشر وضع میکند، از طرف دیگر نیز خود آمریکا در حوزه حقوق بشر کارنامه مناسبی نداشته و کارنامه سیاهی دارد.
حبیبزاده در خصوص رفتار دوگانه آمریکا در حوزه حقوق بشر، گفت: آمریکا کشوری است که حتی در خصوص ملت خود کارنامه روشن حقوق بشری ندارد. اعلامیه استقلال آمریکا یکی از اسناد مورد استفاده بین المللی در حوزه حقوق بشر است. رسم بردهداری در آمریکا بر تمام تلاشهای قانون اساسی در توجه به حقوق بشر خط بطلان میکشد و رویه بردهداری ادامه پیدا میکند و در مقاطع بعد نیز به قانون برابر اما جدا میرسند. در سالها و دهههای بعد به این نتیجه رسیدند که برای جبران نقض حقوق بشر، قانونی علیه بخشی از مردم خود یعنی سیاهپوستان تصویب کنند تا بخشی از آثار بردهداری را از بین ببرند اما موفق نشدند.
این استاد دانشگاه امام صادق (ع) با بیان اینکه معاهداتی وجود دارد که هنوز آمریکا عضو آنها نشده است، عنوان کرد: آمریکا در تدوین پیشنویس بسیاری از معاهدات بین المللی کار میکند و در عرصههای بین المللی تأثیرگذار است اما به عضویت این معاهدات در نیامده است. علاوه بر اینکه آمریکاییها عضو بسیاری از کنوانسیونهای حقوق بشری نشدند، معاهدههایی که پذیرفتند را نیز به به دو دسته خود اجرا و غیر خود اجرا تقسیم میکنند.
وی ادامه داد: نظام آمریکا رویکرد یگانگی حقوقی دارد اما به هیچ عنوان در دسته کشورهای دارای رویکرد یگانگی جای نمیگیرد و به شدت به سمت دوگانگی حقوقی حرکت کرده است.
حبیبزاده بیان کرد: در آمریکا نقض حقوق بشر اتفاق میافتد. این امر در خصوص برخی از گروهها در خود نظام داخلی آمریکا همچون سیاهپوستان وجود دارد. از حدود ۲میلیون و ۴۰۰ هزار نفر زندانی در آمریکا، ۱ میلیون نفر سیاهپوست هستند. برخورد تبعیضآمیزی با بخشی از مردم رنگینپوست انجام میشود، در حالی که ۵ درصد جمعیت را تشکیل میدهند و ۲۵ درصد زندانیان هستند. جمعیت زنان زندانی طی ۳۶ سال از ۱۱ هزار نفر به ۱۱۱ هزار نفر رسید یعنی ۳۳ درصد زندانیان زن در دنیا در آمریکا قرار دارند.
این استاد دانشگاه امام صادق (ع) اضافه کرد: ۲۹ درصد جمعیت آمریکا آفریقایی و آمریکاییتبار هستند و ۵۷ درصد زندانیان و ۴۸ درصد محکومین به حبس ابد را رنگینپوستان تشکیل میدهند. نقض حقوق بومیان که ۱.۷ درصد جمعیت را تشکیل میدهند نیز اتفاق میافتد، نرخ بیکاری این گروه ۳۷ درصد است. بخشی از مقاومتها در برابر ترسیم دیوار بین مرز مکزیک و آمریکا به مقاومت گروهی مربوط میشود که زمینهای آنها ۶۲ مایل از مرز مکزیک و آمریکا را تشکیل میدهند و این افراد گروهی بومی هستند.
وی با اشاره به اینکه آمریکا در حوزه حق غذا، آب و سلامت تنها کشور در دولتهای توسعهیافته و صنعتی است که گرسنگی و محرومیت در غذا و سلامت را حق بشری قابل مطالبه نمیداند، تصریح کرد: ۱۳ درصد مردم آمریکا از امنیت غذایی بهرهمند نیستند. دولتی که چنین رفتاری را با تمام توان اقتصادی و مالی در قبال مردم خود در پیش میگیرد، قطعاً در عرصه بین المللی کارنامه سیاهی دارد که موجبات افراطگرایی و رشد تروریسم را فراهم میکند.
حبیبزاده افزود: یکی از این رفتارها حمایت از رژیمهای مستبد و ناقض حقوق بشر است. آمریکاییها برخوردهای دوگانه عجیبی دارند. برخوردهای آمریکا در قبال جنگ داخلی سوریه و جنگ عربستان در مقابل یمن برخوردی دوگانه است. آنها در سوریه گروههای تروریستی را ایجاد و تجهیز کردند اما با ادعای استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه، دوبار اقدام نظامی مستقیم انجام دادند. همین دولت در جنگ یمن جدا از کمک اطلاعاتی به عربستان، سوخترسانی نیز میکند.
این استاد دانشگاه امام صادق (ع) گفت: تحریم اقتصادی، مالی و بانکی ایران به علت ادعای نقض حقوق بشر و از طرف دیگر اعدام زیاد سیاسی که از جمله در عربستان انجام شده، نمونه دیگری از رفتارهای دوگانه این کشور است. زمانی که این رفتارها کنار هم قرار میگیرند، بیصداقتی آمریکاییها در حقوق بشر و اینکه صلاحیت حمایت از حقوق از حقوق بشر را ندارند، آشکار میشود. آمریکاییها بعد از ۱۱ سپتامیر ادعای مبارزه با القاعده و طالبان را بالا بردند و به این کشور حمله کردند اما زمانی که این اتفاق در سوریه رخ داد، به شکلگیری گروههای تروریستی کمک کردند.
وی بیان کرد: اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ نیز هیچگونه توجیه حقوقی ندارد و این تهاجم نظامی کاملاً غیر قانونی و عملی تجاوزکارانه بوده است. این حمله و اشغال عراق، موجب کشته شدن صدها هزار نفر و آواره شدن میلیونها نفر شده است. این امر موجب ایجاد گروههایی در عراق شد.
حبیبزاده با بیان اینکه آمریکای مدعی مبارزه با تروریسم خود شکلدهنده برخی گروههای تروریست است، عنوان کرد: نقش آمریکا در خصوص منافقین، ریگی و برخی گروههای دیگر روشن است و دخالتهایی در این زمینه داشتند.
این استاد دانشگاه امام صادق (ع) با اشاره به اینکه رفتار دوگانه دیگر آمریکا کمک نظامی به کشورها است، تصریح کرد: آمریکا قانونی تحت عنوان کنترل صادرات اسلحه دارد اما کمکهایی به اسرائیل میکند. اسرائیل در سال ۲۰۱۷ مرتکب وقیحترین نقضهای حقوق بشر در فلسطین شد، با این وجود آمریکا سالانه ۴ میلیارد دلار به اسرائیل کمک مالی میکند.
وی ادامه داد: آمریکا از یونسکو و در تابستان گذشته از شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج شد. خروج آمریکا از این سازمانها علاوه بر سیاست، این است که آنها را تحت فشار مالی قرار دهد تا سازمانهای دیگر اسرائیل را تحت فشار قرار ندهند.
حبیبزاده اضافه کرد: آمریکا کشتارهایی نیز انجام داده است که از جمله آن تهاجم و اشغال افغانستان است. زندان گوانتانامو نیز یکی دیگر از این موارد نقض حقوق بشر بوده، زندانیان را در مکانی بازداشت میکنند و مدعی بوده که آنها جنگجوی دشمن هستند، بنابراین مشمول حمایتهای حقوق بشردوستانه نمیشود. در خصوص ایران نیز تحریم اقتصادی و اقدامات دیگری انجام دادهاند.
یک پژوهشگر: اقدام نظامی برای مقابله با تروریسم موجب توسعه آن شده است
یک استاد دانشگاه و پژوهشگر گفت: اثر منفی اقدام نظامی برای مقابله با تروریسم این بود که تروریسم توسعه پیدا کرد. اکنون کل خاورمیانه و اروپا هدف مستقیم تروریسم قرار گرفته است زیرا به ریشه بروز تروریسم توجه نشده که این ریشهها نیز به بحثهای حقوقی بازمیگردد.
به گزارش ایسنا، حسین شریفی طرازکوهی نیز در نشست علمی با موضوع بررسی موازین بین المللی حقوق بشر و تاثیر آن بر صلح و امنیت منطقه در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در خصوص واکاوی حقوقی مبارزه با تروریسم در پرتو موازین بین المللی حقوق بشر، اظهار کرد: از زاویههای مختلف میتوان راجع به تروریسم سخن گفت. تروریسم بیشتر واجد ویژگیهای سیاسی است و از این زاویه بیشتر روی آن مطالعه میشود.
وی با بیان اینکه باید خاستگاه سیاسی اجتماعی تروریسم را مورد توجه قرار دهیم، عنوان کرد: اگر در مقابله با تروریسم به خاستگاه سیاسی اجتماعی آن توجه نشود، پیامدهای ناگواری خواهد داشت. اگر قرار است با این پدیده مقابله شود، راهکار آن حقوقی است. با راهکارهای حقوقی میتوان چارچوب مستحکم و روالی را برای تروریسم در نظر گرفت.
شریفی طرازکوهی بیان کرد: تعریفی از تروریسم وجود ندارد و تعریف دقیقی مورد توافق نیست. چرا با وجود اینکه سالهای زیادی تلاش شده تا به جمعبندی در خصوص تروریسم برسند اما تاکنون تعریفی در رابطه با آن ارایه نشده است؟ اگر تعریفی وجود ندارد، آیا به هیچ دستاوردی نیز نرسیدهاند؟ پیامدهای این عدم تعریف که ممکن است اجازه ندهیم سازوکاری برای مقابله با آن در نظر بگیریم، چیست؟
این پژوهشگر گفت: از دوره جامعه ملل به دنبال این بودند که با تروریسم مقابله جدی انجام دهند. ریشه جنگ جهانی اول یک ترور بود. زمانی که جامعه ملل در جنگ جهانی اول تشکیل شد، در زمینه ترور تلاشهای زیادی انجام شد. در دوره جامعه ملل کمیتهای برای مقابله با تروریسم تعریف شد.
وی افزود: تعریفی از تروریسم ارایه دادند که اگر اقدامی در مقام دفاع در برابر اشغال و استعمار صورت میگیرد، شامل آن نیز میشود، در حالی که قرار نبود جریانهای برحقی که از خود دفاع کرده و در برابر اشغال و استعمار مبارزه میکنند، در گروه تروریستی قرار گیرند. بسیاری از کشورهای استعمارگر آن زمان اصرار داشتند که در پوشش این جریان تاریخی تروریسم عرصه را به مبارزات مشروع استعمارزدایی نیز تسری دهند و تعریف عامی در نظر گرفتند.
شریفی طرازکوهی خاطرنشان کرد: جامعه ملل یعنی نهادی که امیدی ایجاد کرده بود تا در آینده جنگی نباشد و قرار بود عرصه را بر بسیاری از کشورگشاییها و استعمارگریها تنگ کند که در آن دو جریان هم سطح در مقابل هم قرار گرفتند. اول جریانی است که از نهضتهای آزادیبخش دفاع میکند که اگر این جریانها عملیات پنهان یا کشتار هم داشته باشند، اقدام تروریستی نیست. از دوره جامعه ملل اختلاف شروع شد و به نتیجه نرسیدند اما این جریان در دوران سازمان ملل نیز دنبال شد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در سازمان ملل نهادهای حقوقی قاعدهساز قرار دارند، تصریح کرد: یکی از موضوعات در دستور کار آن تروریسم بود. تروریسم را در حوزه جنایات بین المللی قرار دادند. این بحث میتوانست اقبال جامعه بین المللی را به دنبال داشته و حرکتی فوق العاده باشد. در تعریف باز هم سایه را بر جریان مشروع نهضتهای آزادیبخش میاندازند. در دهه ۵۰ و ۶۰ سازمان ملل شاهد حضور کشورهای جهان سوم است، بنابراین جریانی که نهضتهای آزادیبخش را تروریست قلمداد میکند، موفق نمیشود.
وی در خصوص علت عدم تعریف تروریست، گفت: علت عدم تعریف این است که کشورهای جهان سوم زیر بار تعریف عام نمیروند اما با این وجود در برخی عناصر با هم توافق دارند. تروریسم اقدامی کور به قصد ارعاب عمومی است که قربانی خود را از عوام میگیرد. آیا اقدام نهضتهای آزادیبخش کور است؟ ممکن است برخی اقدامات در برخی مواقع قربانی غیر نظامی بگیرد اما واقعاً هدفشان این نیست، البته شاید در برخی موارد مشابهت داشته باشد.
شریفی طرازکوهی ادامه داد: اقدام کور به قصد ارعاب عمومی ویژگی اقدام تروریستی بوده که قربانیان آن از غیر نظامیان است. نزدیک ۷۰ سال تا سال ۲۰۰۰ تلاش کردند تا تروریسم را تعریف کنند و به این نتیجه رسیدند که تعریفپذیر نیست. تاکنون تعریفی ارایه نشده است. اکنون که تعریفی ارایه نشده، تلاشی هم صورت نگرفته است؟ اتفاقات زیادی رخ داده و در خصوص برخی اقدامات نیز هیچگونه اختلافی وجود ندارد و راجع به برخی مصادیق به توافقاتی رسیدند.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر با بیان اینکه ما کنوانسیون عام نداریم اما ۱۳ کنوانسیون بین المللی خاص داریم، عنوان کرد: ایران در ۶ کنوانسیون عضو بوده در سایر کنوانسیونها عضو نیست. یکی از این کنوانسیونها CFT و کنوانسیون سیزدهم است. ما کنوانسیونهای منطقهای نیز زیاد داریم. در سطح منطقهای کارهای زیادی انجام شده است. یکی از این کنوانسیونهای منطقهای کنوانسیون کشورهای اسلامی و نیز کنوانسیون مبارزه با تروریسم بوده اما چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
این پژوهشگر با اشاره به قطعنامه ۱۳۷۳ که بعد از ۱۱ سپتامبر تصویب شد، تصریح کرد: در این قطعنامه به صراحت از تروریسم دولتی صحبت شده یعنی تروریسم بدون حمایت از دولتها نمیتواند فعالیت کند، بنابراین کشورها را موظف کرده که در مقابله با تروریسم با هم هماهنگ شوند.
وی با طرح این سوال که آیا در مقام مقابله با پدیده تروریسم به خاستگاه آن توجه شده است، عنوان کرد: چرا تنها اقدام نظامی برای مقابله با تروریسم در پیش گرفته شده است؟ آیا با این اقدامات موفق شدند که تروریسم را از بین ببرند؟ ناتو در دهه اول هزاره جدید گزارشی داد که از صددرصد اقدامات نظامی با پهپادها برای از بین بردن القاعده و طالبان، ۹۵ درصد خطا بوده، مردم و روستاها را هدف قرار دادند با این فرض که شبه نظامی هستند اما خطا بود.
شریفی طرازکوهی افزود: آنان نه تنها سرکوب نشدند و تلفات غیرنظامی داشت، بلکه اثر منفی دیگر این بود که تروریسم توسعه پیدا کرد. قبل از این اقدامات نمیدانستند افغانستان کجاست اما اکنون کل خاورمیانه و اروپا هدف مستقیم تروریسم قرار گرفته است زیرا به ریشه بروز تروریسم توجه نشده که این ریشهها نیز به بحثهای حقوقی بازمیگردد. جنگ علیه تروریسم به جنگ هویتها تبدیل شده، به بهانه اینکه یک گروه را به بهانههای مختلف بزنند، به او اتهام تروریسم میدهند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: برای کشور ما نیز این را مطرح میکنند که حامی تروریسم است در حال که ما قربانی مطلق تروریسم هستیم. این امر به این دلیل است که ما از نهضتهای آزادیبخش حمایت میکنیم. در نظام بین الملل این حمایت تکلیف همه دولتها است. لیست نهضتهای آزادیبخش محل اختلاف بوده که یکی از این موارد حماس است.
وی با اشاره به اینکه اجماعی در خصوص تروریسم وجود ندارد، تصریح کرد: به همین دلیل با آن برخورد سیاسی میکنند. کمیته بین المللی تروریسم به اقدام قهری و نظامی علیه تروریسم اشکال گرفته و اکنون در کمیته ۶ منشور، در حال تهیه پیشنویسی تحت عنوان پیشنویس کنوانسیون جامع مبارزه با تروریسم هستند و هنوز نیز برخی از اختلافات وجود دارد. وعده داده شده که در سال ۲۰۱۹ به مجمع عمومی بیاید و در کمیته ۶ به توافق نهایی برسند.
شریفی طرازکوهی بیان کرد: اگر به این جریان دقت کنید، متوجه میشوید که سلیقهای شده و کشوری که قدرت دارد، در مقام اشغال کشور دیگری وارد میشود تا با تروریسم مقابله کند و برای مبارزه با یک کشور ضعیف او را حامی تروریسم میبیند.
این پژوهشگر گفت: بعد از ۱۱ سپتامبر بالغ بر ۵۰ قطعنامه در زمینه تروریسم صادر و تعهداتی برای دولتها در نظر گرفته شد که یکی از مهمترین تعهدات این است که هیچ کشوری مأمنی برای تروریسم نباشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com