بولتن نیوز : در این روزها اردوگاه گروهک تروریستی کومله جناح عمر ایلخانی زاده دست خوش آتش بحران شدید اختلافات و کینه های شخصی است. این اختلافات و درگیری های اخیر نتیجه سودجوئی و بلندپروازی شخصی سران این گروهک تروریستی است. افرادی که روزی یکه تاز این گروهک جنایتکار بوده اند اکنون در بغض رسیدن به جایگاهی برتر مجبور به ترک مسوولیت و در نهایت استعفا از کمیته مرکزی شده اند.
به گزارش خبرنگار ما ، بهرام رضائی ملقب به بهرام ره ش نوچه و جاسوس عبدالله مهتدی و همچنین عضو ارشد گروهک موسوم به کومله زحمتکشان باند عمر ایلخانی زاده و عنصر شناخته شده در جنایت مفاسد اخلاقی و عامل اصلی در کشته شدن جان ده ها پیشمرگ این گروهک ،در قبل از برگزاری پلنوم که در بیست و سوم مرادماه برگزار گردید از سمت خود استعفا داد و در جلسه پلنوم نیز شرکت نکرد و تمامی سمینارها جلسات و کنفرانس های برگزار شده توسط سرکرده کومله در اردوگاه را بایکوت و تحریم کرد.
این گزارش می افزاید طرح استعفا مورد استقبال کمیته مرکزی این گروهک ترویست پرور، واقع گردیده و پذیرش شده و عملکرد وی مورد نقد شدید عمر ایلخانی زاده سرکرده کومله، واقع شده است.به نحوی که در جلسه پلنوم حسابی به وی تاخته و با روندی که در حال حاضر بر این گروه حاکم شده است ، بهرام رضایی اعلام کرده بزودی شاهد، انشعابی جدید به رهبری بهرام رضایی و با نقشه و هدایت مستقیم عبدالله مهتدی در باند مخالف، خواهیم بود.
بهرام رضائی در صف بندی به وجود آمده تنها نیست و از اعضای کمیته مرکزی افرادی مانند عثمان خلیلی و صباح ماموخ پیرو این تروریست ارشد گروهک کومله شده اند و علاوه بر آن نیز برخی از عناصر موثر مانند رفیق حسین پناهی و امجد حسین پناهی نیز در این طیف قرار گرفته اند. عبدالله مهتدی سرکرده گروهک تروریستی کومله در جلسه ای محرمانه با بهرام رضایی به وی وعده داده تمامی هزینه های این انشعاب را وی متحمل خواهد شد و حتی وعده داده اسلحه و مهمات نیز در اختیار این افراد قرار دهد تا به این نحو انتقام خود را از عمر ایلخانی زاده گرفته باشد.
اما نکته ای که بسیار مهم است این است که گذشت زمان آشکار کننده ماهیت اصلی عبدالله مهتدی در جناح دیگر کومله، است. ماهیتی که سالیان متمادی در پشت پرده خدمت خلق کردستان خود را پنهان نموده بود. طبق اسناد و مدارک موجود،در بحران جاری در اردوگاه رقیب ، نقش مستقیم وی در زمینه سازی برای ایجاد بحران و انشعاب از عمر ایلخانی زاده به وضوح نمایان است و نیات شوم مهتدی، روزی آشکار خواهد شد واسرار همیشه در پشت ابر مخفی نمی ماند.
ماهیتی که بسیار دردناک است و بهای آن کشته شدن و تلف نمودن جان مردم بی گناه کردستان در طی سی سال بوده است. جاه طلبی، شهرت خواهی، کسب قدرت بیشتر، کسب منفعتهای مادی ومالی، تشکیل زندگی های اشرافی و توام با عیاشی دراروپا ، تمتع افسار گسیخته جنسی و... جزئی از انگیزه های آشکار شده سرکردگان کنونی گروهک کومله و در راس آنها عبدالله مهتدی و عمر ایلخانی زاده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
نکته ای مهم و حیاتی مغفول مانده است که به اختصار بدان می پردازم.
واقعیت انست که اکنون پیشمرگه ها یا همان چته های ساده نیز فهمیده اند که چقدر مفت زندگی خود را تباه عده ای مکار خوش گذران کرده اند در کردستان عراق یک روز یک چته یا پیشمرگه کومله چگونه میگذرد؟ این پیشمرگه های ساده شاهد رفت و امد های اعضای کمیته مرکزی با خودروهای مجلل و لابی های سنگین اقتصادی با اعضای مهم کردستان عراق برای پول و امکانات هستند که به گمان این چته ساده دل نگهبان - انان مبارزین خلق!!! کرد هستند که چنین در تکاپوی مبارزه !! بسر میبرند . زندگی چته ساده کومله چای و سیگار و اندکی حقوق و خوابگاهی با پتوهای کثیف و تبلیغ پروپاگاند و سریال جومونگ و نبرد الجزایر و... اما اعضای ارشد ......!!!!؟ خواننده بهتر میداند..!
در جلسات محرمانه کمیته مرکزی پس از هر توافقی اکنون این گیلاسهای حرام است که اعضای ارشد به هم میکوبند تا کومله رفته رفته از برخی مشی پژاک پیروی کند و سران و اعضا کمیته مرکزی همانند سران سندیکاهای جنایتکار مافیا منطقه قدرت را بین خود تقسیم میکنند و از راه قاچاق مواد مخدر مشروب و سلاح و نیز اخذ مالیات و گمرکی مشغول پر کردن جیبهای خود تحت الطاف ناسیونالیستی میزبانانشان میباشند . بهرام رضایی اکنون مطابق اجازه پدر خوانده مهتدی میتواند منشعب شود و تشکیل خانواده بدهد - در ذهن چته های ساده پایگاههای کومله چه میگذرد ؟ انشعاب رضایی از عمر برای مبارزه در راه خلق!!!!!؟ اکنون که اعضای کمیته مرکزی با سواحل زیبای انتالیا و مشی مبارزاتی گریلاهای حاجی احمدی اشنا هستند مزه پول و ثروت و ... را حس کرده اند و چه جایی امن تر از کردستان عراق که هر خانواده مافیایی کومله با عده ای تفنگچی فقط و فقط مشغول پول و ثروت اندوزی باشند و چون امپراطوران شرقی زندگی کنند/ایلخانی زاده قطعا فرمان ترور و حذف رضایی را صادر خواهد کرد زیرا در مرام مافیا انشعاب و تشکیل باند عملی خائنانه است . به اعتقاد من درگیریها ی باند های مافیایی به سمت خشونت و حذف زیاده خواهان کمیته مرکزی با ترور رضایی وارد مرحله حساس تری خواهیم شد. ایا سونامی جومونگ و قبیله گرایی کم کم به سمت خانواده داری مافیای و جنگ قدرت خانواده ها سوق پیدا خواهد کرد؟
ایا کردستان عراق از منظر امنیتی چنین بلوغ اطلاعاتی را دارد که عوارض حضور چنین گروهکهای مسلحی را به قیمت تحمل ویروس انارشیسم بر پیکره سیستمهای سرزمینی خویش تحمل نماید ؟
کومله راهی جز تغییر شیفت از مبارزه سنگر نشینی پوچ و بی مزه به حجله نشینی و موی دماغ شدن کردستان عراق ندارد اکنون حکومت اقلیم در چه فکری است ایا کومله و سایر گروههای مسلح را شدیدا کنترل میکند یا اینکه با تغافل زدن خویش لابد تاریخ را وارونه خوانده اند که همین میهمانان ناخوانده روزی کودتا خواهند کرد و سر اینان را در برابر دوربین میگیرند بجرم خیانت به ارمانهای خلق کرد!! باید صبر کرد و منتظر تحولات و تدابیر امنیتی اقلیم کردستان له یا علیه اپوزان مخالف مسلح ایران و ترکیه بود یا اینکه اقلیم با دست خویش دست اوردهای خود را توسط میهمانان ناخوانده غارت شده و کودتا شده خواهد دید!؟/
در دنیای امروز که دمکراسی و آزادی به عنوان ارزش هایی جهانشمول و والا محترم و گرامی داشته می شوند،هستند گروه ها،سازمان ها و افرادی که آشکارا ندای مبارزه با این ارزش های والا سر میدهند و بدون هیچ ابایی آن را نکوهش می کنند و مذموم می پندارند و خود را حقیقت و ارزش های مطلق می نامند.
از خود به وجدان جمعی جامعه و چراغ هدایت تعبیر می کنندو هرگونه انحرافی از الگوی از پیش تعریف شده آنان،دشمنی با آزادی وانسانیت قلمداد می شود و بسیارسهل و آسان حکم طرد و محارب و جاش برپیشانی افراد می زنند.
مصداق بارز این اندیشه سازمان کومله است؛سازمانی که خود را مدافع تمامی خلق های ستمدیده و تحت استثمارو به ویژه خلق کرد می داند. این سازمان به نام کرامت انسانی،ارزش های انسانی،وحقوق بشر تعبیری تک بعدی و راست کیشانه ازحقیقت به طور عام و مساله کرد به طور خاص ارایه می دهد و هرگونه اریبی از این خوانش و تعبیر مصداق بارزخیانت به آرمان های بشری و خلق کرد است و عاملان این گناه نابخشودنی باید تنبیه و مجازات شوندتا حقیقت،آزادی وانسانیت لکه دار نشود.
این سازمان در تازه ترین و نابخردانه ترین سناریوی خود از دریچه ذهنی متوهم و فرافکن اقدام به برچسب زدن به بسیاری از فعالین سیاسی نموده است و آنان را به دلیل نقد سیاست های غیر منطقی و نابخردانه شانٌُ خائن به آرمان های ملت کرد خوانده است.
این ذهن روان پریش عبدالله مهتدی و عمرایلخانی زاده، بسیاری از نیروها،جریان ها،احزاب و فعالین مدنی که طیفی گسترده را از لحاظ فکری و عقیدتی شکل می دهند را به اقدام علیه کومله و تخریب وجهه غیراجتماعی،غیرسیاسی و غیرفرهنگی کومله متهم نموده است .
نمی دانند دیپلماسی ترور و گلوله و تسویه حساب های درون گروهی به سر رسیده است وامروزه افکار عمومی جهانیان و نهادهای حقوق بشری سراسر دنیاست که جهت گیری ها،اقدامات و اندیشه های آنان را زیر ذره بین قرار داده است.
باید این مطلب را گفت که کومله و سازمان های مشابه مخالف آزادی ، دموکراسی و انسانیت است . خواه این مفاهیم توسط نام بردگان یا کسانی دیگر به کار رود .
آنان دشمن فردی خاص نیستند آنان دشمن تکثر گرایی ، نقد و باز اندیشی در خود و دیگری هستند . دشمن هر آنچه آنان را از اریکه دیکتاتوری و تمامیت خواهی به زیر بکشد هستند.
مدت هاست که این سئوال مطرح است ،دستاورد های سازمان کومله در تاریخ مبارزاتی اش برای ملت کرد چه در برداشته است ؟
به غیر از اعدام ، ترور ، عدم امنیت ، فشار به فعالین و نهاد های مدنی و... چرا رهبران و تئورسین های سازمان کومله نمی خواهند بفهمند که با کشتن افرادشان و ایجاد نا امنی و تحمیل هزینه بر شهروندان کرد نمی توانند پایگاه اجتماعی برای خود ایجاد کنند ؟
این مسائل و تمام مسائل دیگر دست به دست هم داده تا در زمان خودش عمر ایلخانی زاده را در صفحه شطرنج سیاسی ، کیش و مات کند و به این وسیله عمر ایلخانی زاده را از دور رقابت سیاسی خارج کند و در این صفحه پرتلاطم سیاسی کومله ، خودش به تنهایی ، یکه تازی کند و فرمانده کل قوای کومله تنها خودش باشد و بس.وجود رقیب برای عبدالله مهتدی غیر قابل تحمل و پذیرش می باشد همانطوریکه بارها همه دیده اند برای حذف رقبای سیاسی همچون ابراهیم علیزاده و عمر ایلخانی زاده بارها به اردوگاههای مرکزی آنها حمله مسلحانه صورت داد و در این راستا حاضر است به همسنگران قدیمی خود تیراندازی کند و حتی بارها فتوای ترور رهبر جناح مقابل را نیز صادر کرده است.اما در جناح مقابل نیز یکی از چهره های سرشناس عمر ایلخانی زاده که موافق پیوستن به عبدالله مهتدی می باشد، بهرام رضایی یا همان بهرام ره ش معروف است.
در همین راستا عبدالله مهتدی سرکرده کومله زحمتکشان چه در سلیمانیه و چه در اروپا بطور محرمانه با بهرام رضایی صحبت کرده و با دادن وعده های مالی کلان و دادن پست کمیته مرکزی آنهم بدون تشریفات سعی در جذب وی داشته است و موفق نیز شده است که از وی پاسخ مثبت بگیرد. بهرام رضایی جنایت کاری است که تنها در طول دو سال گذشته باعث کشته شدن ۲۵ پیشمرگ کومله زحمتکشان شده است.
از طرف دیگر عبدالله مهتدی در برخورد به مخالفین درونیش بشدت بد دهن، اتهام زن و نازل برخورد میکنند. نمونه های این واقعیت تنها مربوط زمان انشعاب نیست، در گفته ها و نوشته های عبدالله مهتدی به وفور یافت میشود که انگار رقابت بر سر انشاء نویسى برای چهار پایه کشیدن از زیر پای رفقای تا دیروزشان هستند.
اگر در دوره انشعاب عمرایلخانی زاده، رهبری باقیمانده، قدرت طلبی و ترور شخصیت را کشف کرده بودند، امروز هم تعدادی جنگ سردی و مکارتیستى را در درون خودشان کشف کرده اند.
با همین کشفیات رهبران کومله زمینه مرتد اعلام کردن تعدادی فراهم شده است. انسان وقتى از دور به این فضا نگاه میکنید، فضا سنگین و غیر قابل تحمل است! رفقای فراکسیون و دیگر جناح ها اگر میخواهند کار جدی را پیش ببرند ناچارند خود را از این فضا رها بکنند. من فکر میکنم پروژه همه زیر پرچم یک کومله برای ساختن کومله واحد متأسفانه بعد از این همه اختلافات و جر زدن ها و توهین ها به بن بست رسید!
واقعیت اینست که خود او هنوز انتخابش را نکرده است. این تناقضى است که با خود حمل میکند.شایددر کمونیسم سنتى بلوکها این تناقض چندان برجسته نباشد. استالین، مائو، خوجه، حبش، جلال طالبانى در دورهاى، و یا حتى سیهانوک نمونههایى از کسانى هستند که خود را سوسیالیست نامیدهاند و در عمل به رهبران جنبشهاى ملى و ملت ساز تبدیل شدهاند. اما مطالعه دقیقتر این موارد نشان میدهد که عنصر سوسیالیستى در این شخصیتها تزئینى و عنصر ملى واقعى و مادى بوده است.
اما در طول این سالها عبدالله مهتدى از حل این تناقض ناتوان مانده است.خود را کمونیست و مدافع کمونیسم کارگرى نامیده اما محتاطانه از هر اظهار نظر و ابراز وجود سیاسى در درون حزب و بیرون آن که مایه دل کندن و قطع امید نیروها و شخصیتهاى ملى کرد از او باشد اجتناب کرده است. تعقیب دو آینده سیاسى متناقض بدون آنکه لااقل یکى تابع دیگرى شود غیر ممکن است.
ایکاش همه مثل شما فکر میکردند دموکراسی امروزه برای ما ایرانیان مثل اکسیژن برای انسانها لازم است اما دموکراسی با تجزیه طلبی وعملیات مسلحانه بوجود نمی آید کسانیکه مناطق ومرزها را بنام دموکراسی ودفاع از خلق کرد نا امن میکنند در این حداقل 30 سال چه گلی بر سر مردم درمانده ومظلوم خود زده اند ؟
آیا جز این است که باعث عدم سرمایه گذاری در این مناطق ونیر آوارگی ودربدری ملت شریف کرد شده اند؟
البته برای خودشان خیلی منفعت داشته است چراکه در بهترین نقاط اروپا وامریکا زندگی شاهانه مهیا کرده اند
واقعا چه مظلوم وبیچاره هستند پیشمرگانی که چون اینان بزرگان و رهبرانی داشته باشند
ابراز چنين سخنان نيش دار عبدالله مهتدي ويارانش، بي گمان كودنترين وبي تفاوترين اعضا تشكيلات را از خواب زمستاني بيدار كرد .كه آقاي مهتدي اگر با يك نگاه به اطرافيانش و جامعه جهاني بيندازد خواهد ديد كه ديگر دوری اين فرمولبندي ها وخط نشان کشیدن به پايان رسيد، به جاي اينكه با چراغ موشي به دنبال مخالفين حزبيش بگردد. گوش به اين انتقادات ونظرات هم قطاريان خود دهد، استفاده از این شیوه صحیح و علمی است که می تواند، با هم دیگر در پیشرفت وترقی حزب مشارکت داشته باشند .نه سركوب پرونده سازي و متهم كردن مخالفين خود كه در هيچ كجا دنيا اين نوع ابزارهاي كاراي نداشته و كاري را به پيش نبرده است.
شهرام همایون در مصاحبهایی با علیرضا نوریزاده، همرزم نزدیک عبدالله مهتدی گفت که: "عجب کلکی به ما زدند و ما چه توهمی داشتیم" نوری زاده گفت: "آره ما تنها نبودیم آقای حسن شرفی معاون دبیر اول حزب دمکرات کردستان ایران و "کاک" عبدالله مهتدی دبیر اول حزب کومهله ایران هم حضور داشتند". نوریزاده به واسطه نزدیکی فکریایی که با عبدالله مهتدی دارد و به نشانه احترام وافر در این مصاحبه به او لقب "کاک" میدهد و حسن شرفی را "آقا" خطاب میکند.
جناب مسئول دبیرخانه سازمان زحمتکشان قبل از تکذیب نسشت دبیر اول خود با پاسدار مدحی، بایستی به خود زحمت داده و به قسمت ¾ نگاه میکردید، به مصاحبهها گوش میدادید و حرفهای دوست نزدیکتان یعنی حرفهای آقای علیرضا نوری زاده را نیز در نظر میگرفتید، آنگاه اگر امکان لاپوشانی وجود داشت، میتوانستید تکذیبنامه صادر کنید.