گروه سیاسی: کنال تلگرامی تبیین اینگونه نوشت: اینکه فرد، گروه و جریانی بدون اینکه از موضع رهبری اطلاعی داشته باشد پیش از ورود رهبری به یک مسئله، براساسِ نظام و شاکلهی فکری - معرفتی انقلاب و ولی فقیه نسبت به آن موضوع و مسئله تحلیل و اقدام درستی داشته باشد نامش «بصیرت» است.
به گزارش بولتن نیوز، جریان انقلابیِ منتقد و معترض نسبت به پدیدهی «یکسانسازی مزار شهدا» سالها قبل از اینکه موضع و نظر رهبری دربارهی این مسئله علنی شود در این مسئله ورود کرد و حرکتی درست انجام داد.
بماند اینکه همیشه هستند جماعتی که با هرگونه حرکتی قبل از آنکه کلامی از رهبری صادر شود مخالفت میکنند؛ جماعتِ اخباریمسلک، محافظهکار و عمدتا سادهلوح.
حزبالله باید تحلیل داشته باشد و اگر احاطه به منظومهی فکری رهبری و معارف انقلاب توأم با تکلیف گرایی و اخلاص شود این تحلیل و اقدام برآمده از آن میتواند مطابق با اندیشه، منویات و مطالبات ولی فقیه باشد و رشد و پیشرفت و دستاورد بههمراه بیاورد.
پینوشت:
تصویر: مجلهی «راه» به سردبیری وحید جلیلی که اعتراض به حرکت یکسانسازی قبور شهدا را در آبان ۸۷ بهعنوان تیتر یک کار کرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
مرتضی ام:
راستش نظر دادن در اين مورد خيلي خيلي سخته، چون ريزهكاريهاي فراواني توش هست كه بايد همه آنها را در پاسخگويي در نظر گرفت. بنده هم نميخواستم نظر بدم و حسب اوامر بولتن عزيز دارم نظر ميدم.
گرچه ابدا باور ندارم كه پيادهسازي اينگونه طرحها ﴿ابتدا توسط شهرداري و سپس توسط سازمان اوقاف﴾ از حبّ علي بوده باشه و بيشتر به نظر ميرسه كه هدف، بودجه دود كردن و احيانا يه جورايي هم نفع شراكت با پيمانكار و غيره براي متوليان مربوطه در بين است، ولي در كل با سر و سامان دادن به قبور ﴿چه عادي و چه شهدا﴾ موافقم. البته نه به اين صورت!
اولا، درسته كه برخي از اين متوليان امر ﴿به ويژه شهرداري﴾ خودشون را مجاز به هركاري ميدانند، ولي اين قبور و سنگهاي روشون مالك حقيقي دارند و نه از نظر قانون و نه از نظر شرع، حضرات حق ندارند خود سرانه و بدون اجازه صاحب مربوطه و يا حكم قضايي، بزنند همه چيز را داغان كنند.
ثانيا يكسانسازي طرحبندي قبرها ربطي به شكل و شمايل روي سنگها ندارد و هر خانوادهاي بايد مجاز به انتخاب طرح روي سنگ خودش باشد.
ثالثا اينطوري كه اينها برميدارند قبور را با سطح زمين مماس ميكنند، اصلا درست نيست. آقايون ميگن براي سهولت عبور و مرور جانبازان و معلولين ويلچرسوار، اقدام به اين كار كردهاند كه براي بنده اصلا پذيرفتني نيست. وقتي هيچ كجاي شهر ﴿حتي جاهاي جديدساز﴾ سرسوزني تسهيلات براي اين قشر قايل نيستند، چطوريه كه يكهو همشون افتادند به ايجاد تسهيلات براي اين قشر عزيز در قبرستانها؟! شايد ميخوان به دليل تسهيلات زياد ايجاد شده در قبرستانها، اين قشر ديگه از قبرستان دل نكنند و هميشه اونجا بمونند؟!
رابعا اگه با توسري هم خودمون را قانع كنيم كه منافع شخصي در ميون نيست و آقايان براي رضاي خدا اين طرح را دادهاند، باز هم من اصلا نميتونم دليل معقول بيارم كه چرا بسياري از مسئولين مملكت هميشه قدرت تشخيص بين اهم و مهم را ندارند!. مثلا براي اين طرح خنثي ﴿اگر نگيم مضر﴾ به راحتي ميليار ميليارد پول هزينه ميكنند، ولي وقتي پاي رسيدگي به خانواده شهدا با هزينههايي چند صدم اين به ميان ميآد، ديگه بودجه ندارند و كفگيرشون به ته ديگ ميخوره؟
به عنوان مثال يكي از معدود كارهايي كه بنياد شهيد براي خانواده شهدا ميكرد، اين بود كه يك پزشك، ماهي يكبار به پدران و مادران بالاي ٦٠-٧٠ سال تلفن ميزد و حالشون را ميپرسيد. همين! كار خاصي هم نبود و فقط فرصت درد و دل به پدران و مادران شهيد ميداد. همين كار ساده كلي سبب رضايتمندي خانواده شهدا شده بود، بدون اينكه واقعا كار و هزينه خاصي هم براي بنياد داشته باشد.
ولي از چندماه پيش بهشون گفتن بودجه نداريم﴿!!﴾ و اين كار را قطع كردند. مگه هزينش چقدر ميشد؟ آيا از اين هزينههاي همسانسازي بيشتر ميشد؟