گروه اقتصادی: جنگ واژه ناآشنایی برای ایرانیان نیست و ملت ایران در طی 4 دهه انقلاب اسلامی بارها با جنگ و مصادیق آن مواجه بودهاند. چه در زمان جنگ تحمیلی و 8 سال دفاع مقدس و چه در بعد از آن که دشمنان نظام و کشور، نقاب خود را عوض کرده و در هیبتی جدید و با ابزاری جدید به عداوت خود ادامه دادند.
به گزارش بولتن نیوز، این روزها دیگر صحبت از جنگ نظامی، کمتر مطرح میشود اما به این معنا نیست که تلاشها برای تضعیف کشور متوقف شده بلکه این بار دشمن، جنگ را به میدانی دیگر و با ابزاری نوین کشانده است. جنگ نرم، موضوعی است که در طی دو دهه اخیر، نظریات مختلفی در خصوص آن مطرح شده و دکترین سیاسی و نظامی ابرقدرتهای جهان بر پایه آن برنامهریزی شده است.
جنگ نرم مصادیق فراوانی دارد اما مهمترین و حساسترین آن، در عرصه اقتصاد پیاده میشود و ابزار آن تحریم، فشار اقتصادی، ایجاد آشوبهای کارگری و به نقطه جوش رساندن انتظارات اقتصادی مردم جوامع مختلف است.
ایالات متحده آمریکا سالهاست که با اتکا بر ابزار تحریم، در صدد فشار بر کشورهای مخالف خود بوده و در این راستا، جمهوری اسلامی ایران همیشه سیبل اصلی تحریمهای این کشور بوده است. تحریمهایی که ریشهای 40 ساله داشته و از زمان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا تا به امروز ادامهدار بوده است.
در یک دهه اخیر و با اوجگیری دوباره جمهوری اسلامی ایران در منطقه و افزایش قدرت هستهای و بهبود وضعیت دفاعی، نظام تحریمها به شکل تازهای برای تحدید فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران بازسازی شد. در این نظام نوین، این بار تحریمها با دقت فراوان تنظیم شدند تا هر گونه تراکنش مالی میان ایران و تجار خارجی را رهگیری کرده و آن را مسدود کنند.
با این حال این نظام تحریمی نیز تا کنون نتوانسته به دلخواه دولت ایالات متحده آمریکا عمل کند و جمهوری اسلامی ایران با وجود همه فشارهای اقتصادی توانسته تا حد زیادی خود را مصون از اثرات تحریم نگاه دارد. از این در کنار فشار از بیرون، استراتژی جدیدی تحت عنوان دامن زدن به نارضایتیها از سوی دولت جدید آمریکا پیریزی شده که با دقت در پی تضعیف نظام اقتصادی و سیاسی کشور است.
در این پروژه، جنگ روانی و شناسایی راههای افزایش نارضایتی عمومی در اولویت کار قرار دارد و اتاقهای فکر متعددی در تلاشاند با استفاده از ظرفیتهای عظیم رسانهای خود، شرایط اقتصادی کشور را بسیار بدتر از آن چیزی که در واقعیت وجود دارد به مردم القا کنند.
از این رو پروژههایی همچون انتشار وسیع شایعات در مورد قحطی در فروشگاههای مواد غذایی، سهمیهبندی شدن عرضه کالاها، نایاب شدن دلار در بازار، صفر شدن صادرات نفت، اعتصاب گسترده بازاریان و هجوم مردم به سوپرمارکتهای از سوی این اتاقهای فکر پیریزی شده که هنوز در گوشه و کنار فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای میتوان اثر آن را مشاهده کرد.
یکی از القائات پروژه جدید دشمن، تثبیت این تفکر در ذهن جامعه است که در آستانه 40 سالگی انقلاب اسلامی، وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم از قبل انقلاب بدتر شده و اقتصاد ایران در همه شاخصها پسرفت شدیدی به خود دیده است. ادعایی که البته با مقایسه آمارهای بانک جهانی به سادگی میتوان رد کرد اما کمکاری رسانههای داخلی و نپرداختن به بحث مهم سادهسازی تحلیلهای اقتصادی و از سوی دیگر قدرت رسانهای دشمن باعث شده تا در این هجمه رسانهای، اذهان عمومی جامعه به سمت باور شایعات بیاساس رسانههای بیگانه متمایل شوند.
بر این اساس خبرگزاری فارس تلاش کرده در راستای رسالت رسانهای خود با استفاده از آمارهای رسمی نهادهای بینالمللی، تحت سلسله گزارشهایی تحلیلی، به ادعاهای غلط مطرح شده در خصوص وضعیت اقتصادی ایران، پاسخهایی مستدل ارائه کند.
شکاف طبقاتی و افزایش سهم فقر در جوامع، یکی از متداولترین راههای ایجاد جنگ روانی در جوامع در حال توسعه است. مطرح کردن ادعاهای غیر قابل سنجش در خصوص گسترش فقر به عنوان کاراترین ابزار پوپولیسم همیشه مورد استفاده بوده و حتی در جریانهای انتخاباتی نیز میتوان ردی از آن دنبال کرد.
علم اقتصاد در خصوص فقر و شکاف طبقاتی تعاریف متعددی ارائه میکند که عموماً کیفی و غیر قابل سنجش است اما تنها فرمولی که بر کارایی آن اتفاق نظر وجود دارد؛ ضریب جینی است.
ضریب جینی شاخصی اقتصادی برای محاسبه توزیع ثروت در میان مردم است. بالا بودن این ضریب در یک کشور معمولاً به عنوان شاخصی از بالا بودن اختلاف طبقاتی و نابرابری درآمدی در این کشور در نظر گرفته میشود و متعاقبا، کاهش این عدد، نشان دهنده بهبود وضعیت شکاف طبقاتی در کشور مذکور است.
رتبه ایران از نظر ضریب جینی در سال 2013 و همچنین سال 2014 با نمره 38.3 درصد، میان 136 کشور جهان 68 بوده است و بالاتر از کشورهایی نظیر آمریکا، قطر، روسیه و ترکیه قرار دارد. متوسط ضریب جینی ایران بین سالهای 2003 تا 2012 نیز همین مقدار بوده است. البته باید توجه داشت که بر اساس نتایج طرح آمارگیری مرکز آمار ایران از هزینه و درآمد خانوارهای ایرانی در سال 1392، ضریب جینی در مناطق شهری ایران اندکی بیشتر از 35 درصد، در مناطق روستایی حدود 32 درصد و در کل کشـــور حدود 36.5 درصد بوده است.
بر اساس گزارش سازمان ملل در سال 2014، شکاف درآمدی و شکاف طبقاتی برخی کشورهای صنعتی و توسعه یافته نسبت به ایران بیشتر بوده که از جمله آنها میتوان به ایالات متحده آمریکا با ضریب جینی 41 اشاره کرد.
در همین رابطه برخی کشورها نظیر برزیل با نمره 54.7، شیلی با نمره 52.1، مالزی با نمره 46.2، آرژانتین با نمره 44.5، چین با نمره 42.1، قطر با نمره 41.1، روسیه با نمره 40.1 و ترکیه با نمره 41.2 وضعیت بدتری از نظر شکاف طبقاتی نسبت به جمهوری اسلامی ایران دارند.
برای قضاوت این سؤال باید به سراغ اطلاعات تاریخی و سریهای زمانی رفت. آمارهای بانک جهانی در خصوص ضریب جینی ایران از سال 1986 (1365) آغاز میشود. بر اساس آمارهای موجود، این عدد از سال 1986 از میزان 48 واحد به 38 واحد در سال 2014 رسیده است.
به این معنا که شکاف طبقاتی در کشور در بازه حدوداً 30 ساله 10 واحد (معادل 25 درصد) کاهش یافته و ادعای بدتر شدن وضعیت شکاف طبقاتی در سالهای پس از انقلاب به طور کلی مردود است.
در بیانی بهتر، سیاستهای اقتصادی دولتها در زمان پس از انقلاب با وجود همه کاستیها و مشکلاتی که ناشی از درون و بیرون کشور بوده، در حوزه کاهش شکاف طبقاتی موفق بوده و موجب شده تا ایران رتبه بهتری نسبت به بسیاری از کشورهای صنعتی کسب کند.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com