گروه اجتماعی: نَفَس همسایه با دیدن خودروتان به شماره میافتد و همکاران، چند لحظه یکبار، به ساعتی که در دست دارید ناخودآگاه خیره میشوند. اگر میخواهیم زمان را بدانیم، ساعتی ارزانقیمت یا تلفن همراه نیز کافی است؛ قاعدتاً احتیاجی به ساعتی چندمیلیونی نیست. مبلغ باقیمانده را میشود پسانداز کرد یا به خیریهها داد.
به گزارش بولتن نیوز، برخی از رفتارهای مصرفیِ ما آشکارا غیرعقلانی، بیفایده و حتی زیانبار است. پس چه چیزی ما را برای خرید کالاهایی اینقدر لوکس و گران وسوسه میکند؟
چرا کالاهای گرانقیمت و بیاستفاده میخریم؟
روانشناسی و تحلیل سیاسیِ کالاهای لوکس و بیفایده، صرفاً بر امیال میلیونرها متمرکز نیست؛ چراکه همۀ افراد، اشتیاقی عجیب برای خرید کالاهای تجملی دارند. پُل بلوم، استاد روانشناسی و علوم شناختی دانشگاه ییل معتقد است فریبندگیِ چنین کالاهایی به کاربرد، زیبایی یا منزلت اجتماعی محدود نیست؛ بلکه بخشی از جذابیتشان برآمده از تعلق به تاریخچهای خاص است.
چگونه خرید پیراهنی گرانقیمت میتواند سرآغاز دردسرهای پایانناپذیر باشد؟
اغلبمان آدمهای معمولی و سادهای هستیم که چندان درگیر زرقوبرق لوازم روزمرۀ زندگی نمیشویم. همینکه کارمان را راه بیندازد پس لابد چیز خوبی است و محصول گرانقیمتتری لازم نیست؛ اما کافی است پول خوبی دستمان بیاید و وسوسهمان کند یک پیراهن دو میلیون تومانی بخریم. جهنم از همینجا شروع میشود: پیراهن دو میلیون تومانی به کفش و شلوارِ معمولی نمیخورد و باز اگر تمام لباسهایمان هم نو شوند، این ماشین و خانه است که قدیمی بودنشان آزارمان میدهد.
تبِ جدیدِ ساختن برجهای مسکونی فوق لوکس در مراکز شهری نابرابریهای طبقاتی را عیانتر خواهد کرد
سیاست جدید در برنامهریزی شهری در کلانشهرها چنین است: بافت مرکزی و قدیمیِ شهر را تخریب کنید و بهجایش برجهای مسکونی بسیار لوکس و بسیار گران بسازید تا ثروتمندان، بهجای حومۀ شهر، در آنها سکونت کنند و به شهرداری مالیاتهای بیشتر بدهند؛ اما محصول این نوسازی برای فرودستانِ شهریِ بیخانمانشده زلزدن به پنجرۀ خانههایی رؤیایی است که کسی در آنها زندگی نمیکند، زیرا این خانهها برای بیشترِ مالکان حکم نوعی سرمایهگذاری را دارند.
دیدگاه ما دربارۀ سادگی، تجمل، قناعت و اسراف، از بُن دچار تناقض است
طی بخش عمدهای از تاریخ انسان، سادگی مقتصدانه نه گزینش نوعی از زندگی بلکه ضرورتی برای آن بود؛ و از سرِ همین ضرورتش، فضیلت اخلاقی تلقی میشد؛ اما با ظهور سرمایهداری صنعتی و جامعۀ مصرفی، نظامی پدید آمد که محکومبه رشدی بیوقفه بود. بااینحال، اشتیاقی روزافزون به کشف دوبارۀ فواید سادهزیستی، بهویژه نزد نسل بیستسیساله، به چشم میخورد. اشتیاقی که البته تا حدی نوستالژیک و بعضاً تناقضآمیز است.
شباهت بچه پولدارهای اینستاگرام با نقاشیهای اشرافزادگان
به رخ کشیدن ثروت با تصویر موضوعی مربوط به اینستاگرام نیست، حتی در نقاشیهای قدیمی نیز میتوان نمونههایی از آن را یافت؛ اما پسازآن که رسانهها به رخ کشیدن ثروت را باخشم و حسد نشان دادند پیوند ولخرجی متظاهرانه و رسانههای اجتماعی به بار نشست و حتی نسخههای محلی آن مانند بچه پولدارهای تهران شکوفا شدند.
ثروت خود را با تخممرغ محلی به رخ بکشید، نه با لامبورگینی
دوران مصرف متظاهرانه به پایان رسیده است و عصر مصرف ناملموس قاعدۀ جدید تمایزات طبقاتی است. نشانههای آشنای ثروت برای ما اتومبیلهای بسیار گرانقیمت، ساعتهای چندمیلیاردی، یا خانههای کاخ مانند است؛ اما الگوی جدیدی از مصرف در میان ابر ثروتمندان دارد این شیوۀ مصرف متظاهرانه را از میان میبرد. در الگوی جدید، ثروتمندان با لباسهای معمولی و دوچرخههایشان اینطرف و آنطرف میروند و بهجای سوپِ بالۀ کوسه، سیب و کلم میخورند اما چنان برای آموزش و سلامت خود خرج میکنند که برتریشان تا نسلها بعد تضمین شود.
علاقه عربها به مهرهای گرانقیمت و روی آوردن طراحان مد به حجاب
نیکلاس کولریج در کتاب «توطئۀ مد، تأثیر رونق صنعت نفت خاورمیانه بر مدهای سطح بالای زنانه» در فرانسه را بررسی میکند. در میانۀ دهۀ ۱۹۷۰ مدهای سطح بالای زنانه تلاش میکرد جایگاه فرهنگی و سود مالی خود را حفظ کند. کولریج مینویسد «ناموفقترین خانههای مُد که تا گلو در قرض فرورفته بودند، عربها را مانند گاوهای پولسازی میدیدند و بیرحمانه آنها را میدوشیدند. آنان از علاقۀ عربها به مهرههای گرانقیمت استفاده میکردند و لباسهایی تولید میکردند که از گردن تا قوزک پا مهره داشتند.»
انتهای پیام/#
منبع: ترجمان روز
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com