گروه اقتصادی: حامد قدوسی در این رابطه در شبکه اجتماعی خود می نویسد: دیدم که انجمن شرکتهای خدمات مسافرتی نامهای به مدیر سایت علیبابا و زورق زده و ضمن شکایت از این که این سایت بلیط هواپیما را به صورت «بیضابطه» نه درصد ارزانتر از سایر آژانسها به مشتری میفروشد، این کار را موجب زیان به آژانسداران دانسته و تهدید به شکایت و پیگیری قانونی کرده است!
به گزارش بولتن نیوز، یک لحظه تصور کنیم که چه انجمنهای دیگری میتوانند چنین نامههایی صادر کنند: انجمن هتلداران به سایت Airbnb نامه بدهد که قیمتهایش به صورت بیضابطه نه تنها ۹ درصد بلکه گاهی ۹۰ درصد ارزانتر است، انجمن تاکسیرانان به شرکتهای تاکسی اینترنتی نامه بدهند که قیمتهایشان گاهی ۲۰۰ درصد ارزانتر است، انجمن تلگرامداران به شرکتهای تلفن و پست الکترونیک نامه بزنند که با مجانی کردن هزینه مبادله پیام باعث ضرر و زیان به صاحبان محترم خطوط تلگرام شدهاند. انجمن درشکهرانان به سازندگان قطار و خودرو نامه بزنند که با معرفی ماشینهایشان و پایین آوردن بیضابطه هزینه حمل کالا و مسافر باعث زیان به درشکهداران محترم شدهاند، انجمن شمعسازان از دست ادیسون به دادگاه شکایت میکنند که با ارزان کردن هزینه روشنایی باعث زیان به آنان شده است و الخ.
جوزف شومپتر اقتصاددانان مشهور، مفهوم «تخریب خلاق» (Creative Destruction) را برای توصیف همین شرایط وضع کرد: فناوری جدید میآید و با ارائه کارایی بهتر فناوری قدیمی را از بازار بیرون میکند. اگر این فرآیند تخریب خلاق نبود، بشریت همچنان در زندگی قدیمیاش درجا میزد. یک کشور هر قدر که این فرآیند تخریب خلاق و رقابت را بیشتر تشویق کند، طبعا استانداردهای زندگی و رقابتپذیری بنگاههایش هم با سرعت بیشتری رشد میکنند.
آیا میپرسید که خب آیا به قیمت نابودی داراییهایی که در آژانسهای هواپیمایی جمع شده نیست و به زیان جامعه نخواهد.
در اینجا باید ببینیم با تخریب خلاق در تعادل عمومی، بر سر کسب و کارهای قدیمی چه میآید؟
خب تا اینجا را با این سوال محتمل به پایان بردیم که آیا تخریب خلاق به قیمت نابودی کسب و کارهای قدیمی نخواهد بود؟ آیا در جریان این تحول و گذر به فناوری کاراتر، مالکان و کارکنان کسب و کارهای قدیمی ضربه نخواهند دید؟ جنبه انسانی این تخریب خلاق در کجای تحلیل ما قرار می گیرد؟ سوالات به جایی هستند که نمیتوان آنها را در تحلیل کلیت ماجرا نادیده گرفت.
برای تحلیل اثرات جامع ظهور فناوریهای جدید باید با این فرض شروع کرد که جامعه مثل یک موجود زنده است که مرتبا بهترین استفاده را از منابع و ظرفیتهای تولیدی خود پیدا میکند. مثلا در مورد همین موضوع فروش اینترنتی بلیط و کاهش فروش آژانسهای مسافرتی فیزیکی میتوان برخی حدسها را مطرح کرد:
۱) وقتی حاشیه سود روی بلیط هواپیما و در نتیجه هزینه خرید بلیط برای مسافر کمتر شود، تمایل به سفر بیشتر میشود. چون مناطق دورتر بلیطهای گرانتری دارند، این تمایل بیشتر به سفر برای نقاط دورتر و حاشیهایتر پررنگتر خواهد بود.
۲) وقتی تمایل به سفر بیشتر شود، آن هتلدار و رستوراندار و راهنمای تور و سازنده صنایع دستی در مناطق دور دست از رونق توریسم در منطقه بهرهمند خواهد شد. در نتیجه برای هر شغلی که ممکن است در اثر ارتقای کارایی سیستم بلیط در یک آژانس مسافرتی در تهران از دست برود، شغلهای دیگری در نقاط دیگر و در بخشهای دیگری ایجاد میشود (این غیر از شغلهایی است که در بخش فروش اینترنتی بلیط ایجاد میشود).
۳) بخش مهمی از زمین مرغوب و محدود شهر در اختیار کسب و کارهایی است که این روزها تقریبا به صورت کامل قابل اجرای روی اینترنت است. مثلا خیلی از آژانسهای مسافرتی در خیابانهای مرکزی تهران قرار دارند. در جریان یک فرآیند تخریب خلاق، این «عوامل تولید» (زمین و فضای اداری) از کسب و کار قبلی آزاد میشود ولی هدر نمیرود چون فورا برای فعالیتهایی مصرف شود که کمیابی عرضه در آنها وجود دارد و نیاز به فضای فیزیکی دارند.
۴) خود آژانسهای مسافرتی تشویق میشوند تا خدمات و محصولات جدیدی عرضه کنند که در شرایط قبلی نیاز به عرضه آن نمیدیدند یا ظرفیت عرضه آن را نداشتند.
۵) .... (خیلی موارد دیگر) گفتن این موارد البته ساده است ولی در واقعیت همه این تحولات مستقیما با زندگی کسانی که در این کسب و کارها فعال هستند سر و کار خواهد داشت و در نتیجه جنبه انسانی این تحولات را نباید دست کم گرفت یا نفی کرد. یک دلیل این که ما همیشه در کنار برشمردن مزایای بازار رقابتی در عرصه تولید، در مورد اهمیت مکانیسمهای تامینی و حمایتی در حوزه اجتماعی صحبت میکنیم همین است: دنیای امروز به صورت مداوم افراد را در معرض تخریب شغل و بازآموزی مهارت و حوزه کاری و غیره قرار میدهد. ولی یک جامعه متعادل در کنار تشویق رقابت باید از حداقلهای زندگی انسانی افرادش هم حمایت کند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com