گروه فرهنگ و هنر: دهم آبان، سالروز تولد مرتضی احمدی است؛بازیگر، صداپیشه، خواننده و صدالبته یک پرسپولیسی تمان عیار و عاشق تهرون و تهرونیا با یکدو جین کار و اثر بهیادماندنی و خاطرهانگیز. همه اینها یکطرف و نویسندگی مرتضی خان هم یکطرف دیگر.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از تبیان، کتابهای مرتضی احمدی بهعنوان یک نویسنده، نهفقط یک اثر مکتوب بلکه سمبلی از عشق و علاقه او به فرهنگ و هنر است. به همین مناسبت نگاهی کوتاه به سه اثر خواندنی او داشتهایم تا مخاطبان تبیان را با گوشهای از هنرِ این هنرمند مردمی، این باربر روی صفحات کاغذ آشنا کنیم.
پردهخوانی، صدای مردم
فعالیتهای سیاسی مرتضی احمدی در روزگار خفقان و دیکتاتوری بالاخره کار دستش میدهد و بهاجبار پردهخوانی را جایگزین تئاتر میکند. پیشپرده خوانی در آن زمان بیشتر به شکل طنز اجرا میشد، اما کمکم شکل و فرم انتقادی هم به خود گرفت.پیشپرده خوانیهای جنجالی مرتضی احمدی عاقبت به دستگیری و تبعید این بازیگر تئاتر ختم میشود.
یکی از کارهای بهیادماندنی مرتضی احمدی در فیلم «حسنکچل» علی حاتمی است که او نمایشی روحوضی اجرا میکند.تجربههای ارزشمند مرتضی احمدی، بالاخره در دهه نود تبدیل به کتاب «پیشپرده و پیش پردهخوانی» میشود. کتابی درباره هنر پیشپرده خوانی که روزگاری برای خودش ارجوقربی داشت و تماشاگران و مردم کوچه و بازار علاقه بسیاری به آن داشتند.
کتاب با مقدمه نویسنده درباره تولد این هنر با عنوان «اندکی درباره تولد پیشپرده» آغاز میشود: «در اواخر دوران قاجار و آغاز دوران پهلوی، بهویژه تحت تأثیر انقلاب مشروطه، جامعهای آگاهتر پدید آمد و قلمبهدستانی از توده مردم پا به عرصه نهادند. بهاینترتیب در زمینه ترانههای طنز و فکاهی، همزمان با اوج آهنگسازی حرکتی خودجوش آغاز شد.ترانههایی که در این دوران ساخته شد، سلف پیشپردههای بعدی بودند و بهدرستی میتوان گفت پیشپردهها که جامعه رنجدیده و غمگرفته آن روزگار را مجذوب خود کرد، نشئتگرفته از این ترانهها بودند.پیشپرده صدای جامعه رنجکشیده و آوای مردم پاکباخته کوچه و بازار بود و هراس دستگاههای امنیتی رژیم را از روشنگری هرچه بیشتر اکثریت مرم در پی داشت.»
متن شعرهایی همچون روز تعطیلی، حمال بازار، دعانویس، کارمند دولت، گل پری جون، شمع یادت نره، سر پل تجریش، وکیلباشی، تاکسی خالی، لات فرانسه دون، اصغر جون اکبر جون، پرتقال فروش، وامنقلا، عروس و داماد، لشوش لالهزاری، عشق جاهلی، کلفت قرن اتم، خیاطباشی و وکیل ملت از دیگر قسمتهای این کتاب است.
در کتاب پرسه در احوالات تهرون و تهرانیا، خواننده با تهران قدیم، آدابورسومش، دریغها و حسرتها از شهری قدیمی و تاریخی و خلاصه هر چیزی که به تهران قدیم مربوط است، آشنا میشود. مرتضی احمدی همانقدر که تهران قدیم را شیرین و خواندنی روایت میکند، اما نگاهی نقادانه هم به موضوعات دارد. مثلاً همین توصیف او از میدان توپخانه و دستآخر نقدش را به وضع کنونی آن.
خاطره زندانی شدن مرتضی احمدی به خاطر اجرای پردهخوانی و انتقاد به اشرف پهلوی و همینطور برچیده شدن بساط پردهخوانی با حمله اراذلواوباش در جریان کودتای 28 مرداد از دیگر قسمتهای خواندنی کتاب است.
پرسه در طهران قدیم
اگر بخواهیم در میان بازیگران یک نفر را بهعنوان نماد و اسطوره تهران( طهران) انتخاب کنیم، بدون شک هیچ گزینهای مناسبتر از مرتضی احمدی یافت نمیشود. مردی که تهران را عاشقانه دوست داشت و البته در هنر ریشهدار طهران قدیم هم چیرهدست و هنرمند بود.
او وجببهوجب کوچههای تهران را میشناخت، بافرهنگ مردم آشنا بود و ادبیات فولکلوریک این شهر را از حفظ بود. آوازخوانیهای مشهور او که به آواز «بیات تهران» شناخته میشود، محبوب همه بود و به همین دلیل لقب «صدای طهرون» برازندهاش بود.
پرسه در احوالات تهرون و ترونیا، خاطرات شفاهی مرتضی احمدی از تهران است البته به قلم خودش. کودکی، جوانی، میانسالی و سالمندی یک هنرمند که بچه تهران است و به قول بچهمحلهایش، مشتی و با مرام.
در کتاب پرسه در احوالات تهرون و تهرانیا، خواننده با تهران قدیم، آدابورسومش، دریغها و حسرتها از شهری قدیمی و تاریخی و خلاصه هر چیزی که به تهران قدیم مربوط است، آشنا میشود. مرتضی احمدی همانقدر که تهران قدیم را شیرین و خواندنی روایت میکند، اما نگاهی نقادانه هم به موضوعات دارد. مثلاً همین توصیف او از میدان توپخانه و دستآخر نقدش را به وضع کنونی آن:
«... این توپخونه همون توپخونه ای بود که سالی چند بار جلو همون بلدیّه به مناسبتهایی آتیش بازیِ مفصل راه میانداختن و خلق ترون سر از پا نمیشناختن و از چارگوشه ش میکوبیدن برا تماشاش می اومدن، خدا می دونه چه غوغایی به پا میشد، تا اون جایی که یادم می آد اولین کارناوال شادی رو اون جا دیدم. همون توپخونه ای که تو ماه رمضون، اول افطار و دم دمای سحر صدای شیلیک توپش به خونه مردوم روزه دار میرسید و اونارو خبر میکرد. همون توپخونه ای که با غرش توپش تحویل سال نو و شادی نوروزو به همه جا میبرد، حالا همون نگینی که زینت ترون بود به چه فلاکتی افتاده که آدم رغبت نمی کنه پاشو اون جا بذاره.»
وردِ زبان بچههای تِرون
برخلاف باور خیلیها، تهرانیها هم زبان و گویش خاص و شیرینی دارند که تقریباً در همه شهرهای ایران نفوذ کرده است. مرتضی احمدی در کتاب «فرهنگ بر و بچههای ترون» در سه بخش مجزا سراغ کلمههای ویژه، واژهها، اصطلاحات و ضربالمثلهای تهرانی رفته و واژهنامهای از زبان و گویش تهرونی را جمعآوری کرده است.
نویسنده در مقدمه کتاب درباره اهمیت زبان تهرانی آورده است: «چهبسا زبانشناسان نحوه گفتار ساکنان اصیل تهران را لهجه بنامند، اما من دوست دارم لفظ «لهجه» را کنار بگذارم و به لهجه تهرانی زبان بگویم؛ به خاطر وسعتش، به خاطر زیباییاش، به خاطر گرمیاش. زبان تهران زبان عشق و دلدادگی است، زبان اپراست، زبان شعر و ترانه است، زبان لوطیها و داش مشدیهاست که پیشینیانمان به میراث گذاشتهاند و خود چهره در نقاب خاک کشیدهاند... تهرانیها خیلی از صداها را از گفتارشان حذف کردهاند و تعدادی صدا به کلماتشان افزودهاند تا زبانشان بیشتر به دل بنشیند».
احمدی اصطلاحات منفرد و ترکیبی زبان تهرانی را همراه بامعنای آن در این کتاب آورده است که میتوان به برخی از آنها شاره کرد:
اُجاق کور: بدون فرزند (همچنین: بیزاغ و زوغ)
باد هوا شدن: تباه شدن، از بین رفتن، نیست و نابود شدن
ساچمهپلو: ماش پلو، عدسپلو
ساختوپاخت: سازش پنهانی، بندوبست (همچنین: گاببندی، سیاهبندی)
قازورات: از بین رفتنی، بهدردنخور، دورریختنی
گربه شورک: شستشوی سطحی باکمی آب
از مرتضی احمدی دو کتاب دیگر هم به یادگار مانده است. «من وزندگی» که در آن مرتضی احمدی به بیان خاطران وزندگی شخصیاش میپردازد و دیگری «کهنههای همیشه نو» که مجموعهای از ترانههای تخت حوضی است.
مرتضی احمدی سی آذر سال 93 در سن 90 سالگی درگذشت. روحش شاد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com