به گزارش بولتن نیوز ، برخی منابع دیروز از پیشنهادی امریکایی خبر دادند که تسلیم دیمیستورا می شود تا بر اساس آن حمایت آمریکا از حکومت اسد در قبال قطع رابطه سوریه با ایران مورد معامله قرار گیرد.
مبتنی بر این پیشنهاد دولت ترامپ در قالب چند شرط حاضر به حمایت از حکومت کنونی سوریه خواهد بود. در راس این شروط قطع رابطه اسد با ایران معرفی شده است. ایجاد تغییر در قانون اساسی سوریه به منظور کاهش اختیارات رییس جمهور و واگذاری این اختیارات به نخست وزیر، از بین بردن کلیه سلاح های کشتار جمعی، ایجاد اصلاحات در دستگاه های امنیتی و بلاخره برگزاری انتخابات زیر نظر سازمان ملل دیگر شروط این پیشنهاد را تشکیل می دهند. در خصوص محتویات این بسته پیشنهادی جدید، نکات زیر شایسته توجه و تامل است؛
اولین نکته قابل تامل در بسته جدید پیشنهادی آمریکا، جدید نبودن آنها است. شاید بیش از شرط های ذکر شده، ظرف زمانی طرح این پیشنهادات در قالبی یکجاست که جلب توجه ویژه می کند. اینکه شروط مذکور در شرایطی مطرح می شود که دولت سوریه در آستانه بازگرداندن صد در صدی حاکمیت از دست رفته اش بر مناطق اشغالی است حکایت از آن دارد که آمریکا علیرغم میل خود مجبور شده است تا واقعیتی به نام سوریه مستقل از غرب را هم به رسمیت بشناسد و هم احتمالا این موجودیت جدید را به عنوان عضوی موثر از محور مقاومت در کنار گوش اسرائیل هضم کند. بر این اساس با این پیشنهاد می کوشد تا از یک سو صف سوریه را در شرایط جدید از صف محور مقاومت جدا کند و از دیگر سو ضمن حفظ ادامه حضور خود در سوریه، امنیت به خطر افتاده اسرائیل را تامین و تضمین کند.
نکته دوم درخصوص بسته پیشنهادی جدید تکراری بودن این شروط است زیرا در این بسته نه مساله ادعایی بهره مندی سوریه از سلاح های شیمیایی حرف جدیدی است و نه ادعای ناقص بودن قانون اساسی سوریه. واقعیت آن است که دولت سوریه چند سال قبل خود را از همه تسلیحات شیمیایی عاری کرد تا هرگونه بهانه دشمنی و حمله را از غربی ها بگیرد اما نه تنها موثر واقع نشد که در مواردی چون دوما و خان شیخون در قالب نمایشنامه هایی هدفمند ابتدا محکوم به استفاده از این سلاح ها شد و متعاقب آن سخت ترین هزینه ها و دشمنی ها را در قالب مواجهه با حملات نظامی پرداخت کرد در عین حال تاکید بر رفع آنچه از جانب غرب و آمریکا نقص در قانون اساسی سوریه قلمداد می شود در واقع تاکید بر بهانه ای است قدیمی که در سایه آن هزاران تروریست توسط غرب و متحجران عرب منطقه تجهیز و تسلیح شدند و هفت سال ناامنی و کشتار را بر ملت و دولت سوریه تحمیل کردند.
به نظر می رسد حتی به فرض محال، چنانچه بنا بود چنین پیش شرطی پذیرفته شود آنگاه حکومت سوریه بایستی در مقابل مردم خویش به این سوال اساسی پاسخ می گفت که اگر به چنین نقصی در قانون اساسی باور داشته چرا تن به مقاومتی هفت ساله داده است؟
سومین و آخرین نکته آن است که به نظر می رسد دلیل طرح چنین پیشنهادی در شرایط کنونی آن باشد که آمریکا به این جمع بندی رسیده است که تهدیداتش در خصوص ادلب بر عزم کشورهای متحد سوریه ثمر داده و اینک زمان آن رسیده است تا در سایه کم انگیزگی روسیه و ترکیه در حمله به ادلب، مسیر اسد و ایران را از هم جدا سازد و در سایه ایجاد تفرقه در ائتلاف چهارکشور، نتیجه ای را که در طول هفت سال جنگ نتوانسته محقق کند در این واپسین روزها به دست آورد.
به تاخیر افتادن عملیات در ادلب که وعده قریب الوقوع بودن آن به کرات پیش از این شنیده می شد دلیل این ماجراست و این در حالی است که نه تهدیدات غرب و آمریکا که تلاش متحدین سوریه برای پاکسازی ادلب با کمترین هزینه انسانی مهم ترین دلیل این تاخیر است و آخرین اظهار نظر لاوروف و همتای ترکش طی روزهای اخیر موید این مساله است. لاورف گفته با متحدانمان مشغول بررسی ایجاد گذرگاه هایی انسانی در ادلب هستیم تا آنچه در رقه توسط امریکا صورت گرفت اینجا اتفاق نیفتد و اوغلو هم تاکید کرده در امر جنگ با تروریست ها در ادلب کاملا همکاری می کنیم. همه اینها یعنی انکه استراتژی متحدان سوریه هیچ تغییری نکرده و فقط باید پاره ای هماهنگی ها درتاکتیک ها صورت پذیرد. تاکتیک هایی از جنس ایرانی سوری با ترکی روسی.
ابورضاصالح
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com