گروه سیاسی: چندی پیش سید محمد خاتمی رئیس دو دوره دولت اصلاحات در جمهوری اسلامی، برای برون رفت کشور از وضعیت فعلی، راهکارهای پانزده گانه ای ارائه دادند که مورد انتقاد خیلی از کارشناسان قرار گرفت. در حالی که مردم این روزها با مشکلات اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم می کنند، وی از رفع حصر و اعلام عفو عمومی و مقولاتی از این دست برای حل مشکلات مردم نام برد. همین ها باعث شد خیلی ها بپرسند دلار آن زمان! ده هزار تومانی چه ربطی به رفع حصر دارد. نکته حائز اهمیت آن بود که پیشنهادات پانزده گانه خاتمی، آسیب جدی به جایگاه او و اصلاحات، نه تنها در بین عامه مردم که حتی در بین پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان وارد کرد و ایشان را در موقعیت دور بودن از مردم و سیاسی کاری نشاند.
به گزارش بولتن نیوز، حال در این شرایط، روز گذشته شاهد تکرار غلیظ اشتباه استراتژیک خاتمی توسط دو تن از نمایندگان مجلس بودیم. پروانه سلحشوری که با نطق دفاعیه اش در زمان بررسی صلاحیت کابینه معروف شد و غلامرضا حیدری که هر دو، عضو اصلاح طلب مجلس فعلی هستند.
پروانه سلحشوری در نطقی که ما را یاد مجلس ششم می انداخت، با کنایه های فراوان به شورای نگهبان، نظارت استصوابی، سپاه، رسانه ملی و حتی رهبر انقلاب، بار حل کردن همه مشکلات را گردن رهبر انقلاب انداخته و از ایشان خواسته برای رفع مشکلات امروز، اجازه تغییر قانون اساسی را بدهند. در انتها نیز مثل رهبر سیاسی شان، چند راهکار پیشنهاد داده که شامل رفع حصر، اعلام عفو عمومی، تغییر قانون اساسی، بازگشت نظامیان به پادگانها و موارد مشابهی ست که از 76 به این سمت، آنقدر از زبان اصلاح طلبان اینها شنیده ایم که واقعا تکرار در شنیدن آنها تهوع آور است.
نمی دانیم خانم سلحشوری در کدام کشور و یا حتی در کدام قاره زندگی می کنند که این چنین، موضوعات مختلف بی ربط را بهم ربط می دهند؟ نمی دانیم در قاره ای که ایشان در آن زندگی می کنند، چه ربطی بین احتکار پوشک با رفع حصر دارد؟ اینکه کارخانه های تولید کننده داخلی، با وجود تولید و بهره برداری از ارز 4300 تومانی، اصلا کالا به جامعه تزریق نمی کنند، چه ربطی به تغییر قانون اساسی دارد؟ واقعا این همه بی ربط حرف زدن هنری است که البته ایشان برای چندمین بار است به خوبی با نطق شان، این منطق خراب را به نمایش کشیده اند.
و یا غلامرضا حیدری. او با نطقش در مجلس، مرز خیلی چیزها را جابجا کرد. ربط دادن جنگ ایران و عراق به تسخیر لانه جاسوسی و پرسش از چرایی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر، مقدمه ای بود که وی در انتها بگوید در کشور ما اختیارات یکسو (شما بخوانید در سوی رهبری) و مسئولیت ها در سوی دیگر (باز لطف کنید و بخوانید سوی رئیس جمهور) قرار دارد. و نتیجه اینکه برای حل مشکلات کشور باید ساختار نظام سیاسی کشور را عوض کنیم و صدر این تغییرات، رفع حصر است.
آنقدر صحبت از اختیار نداشتن رئیس جمهور در جمهوری اسلامی ایران، حرف سخیفی شده که سعید لیلاز نیز چندی پیش به آن اشاره داشت و گفت اگر این اختیارات فعلی رئیس جمهور را یک چوب خشک داشت بهتر عمل می کرد. لذا از این صحبت می گذریم. اما واقعا نمی شود از این منطق مریض که دلار 14 هزار تومانی را به تغییر ساختار سیاسی ربط می دهد گذشت. آخر چطور ممکن است در همین دولت مطبوع شما در همین ساختار سیاسی، چهار سال قیمت ارز ثابت نگه داشته شود. بعد که به علت بی تدبیری ها، آن فاجعه در حق ارزش پول ملی واقع شد، علت آنرا به تغییر ساختار سیاسی کشور ربط دهیم؟
واقعا معلوم نیست این حضرات در بین کدام مردم زندگی می کنند که مشکل معیشتی مردم، اصلا به چشم شان نمی آید و به چیزهایی می پردازند که مشکل حتی یک درصد جامعه هم نیست. جوری این حضرات از اعلام عفو عمومی حرف می زنند که انگار نیمی از جامعه ایرانی در بند سیاسی زندان ها به سر می برند. واقعا این همه دور از مردم از کجا نشات می گیرد؟ چرا برای ظاهرسازی هم که شده، زبان مردم را نمی فهمید؟ چرا اینقدر راحت آبروی جریان اصلاحات را می ریزید؟ این مجلس، حقیقتا عصاره چه چیز ملت است؟ ای کاش صحبت نکنید تا حداقل مردم نبینند چقدر دور از این مملکت هستید. مردمی که الحق و انصاف دیگر نباید به امثال شما اعتماد کنند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
این حقیقتی انکار ناپذیر است امروز محرومین جامعه ما اسیر تفکر لیبرالیسمی هستند که اینها بدنبالش بوده و هستند