به گزارش بولتن نیوز، روز 22 خرداد جهان شاهد دیدار تاریخی رئیسجمهور آمریکا «دونالد ترامپ» و رهبر کرهشمالی «کیم جونگ اون» بود؛ دیداری که قرار بود به 6 دهه منازعه و اختلافات 2 کشور پایان دهد و شبهجزیره کره را عاری از سلاح هستهای کند اما بهرغم این دیدار و گسترش روابط واشنگتن و پیونگیانگ هنوز هیچگونه نشانهای از پایان این بحران و غیرهستهای شدن کرهشمالی به چشم نمیخورد و تحریمهای آمریکا و برنامه هستهای کرهشمالی نیز همچنان پابرجاست. چرا پس از گذشت 3 ماه همچنان روابط 2 کشور و حل مساله کره در مرحله اولیه خود قرار دارد؟ آیا احتمال غیرهستهای شدن کرهشمالی وجود دارد؟ پیونگیانگ و واشنگتن چگونه به این موضوع نگاه میکنند؟ در صورت تداوم وضعیت فعلی، آیا شبهجزیره کره به روزهای پرالتهاب سابق بازمیگردد؟ «وطن امروز» برای پاسخ دادن به این سوالات و چندین موضوع مرتبط دیگر سراغ دکتر «فؤاد ایزدی» رفته و نظر او را درباره آخرین تحولات شبهجزیره کره جویا شده است.
پس از دیدار رئیسجمهور آمریکا و رهبر کرهشمالی، بسیاری از تسلیم کرهشمالی و پایان این بحران دامنهدار سخن میگفتند اما بعدها مشخص شد پیونگیانگ نهتنها درخواستهای واشنگتن را اجابت نکرده است، بلکه این کشور به صورت تدریجی و گام به گام از این دیدار برای بهبود جایگاه خود در سطح منطقه و جهان استفاده کرده است. چرا آمریکاییها برخلاف اظهارات اعلامی خود در عرصه اعمالی اینچنین عمل کردند و در مقابل کرهشمالی کوتاه آمدهاند؟
برای آمریکاییها این یک واقعیت تلخ محسوب میشود که نسبت به کرهشمالی گزینه نظامی ندارند، زیر کرهایها میتوانند از خود دفاع کنند. آنان هم بمب اتم دارند و هم مجهز به موشکهای راهبردی هستند که میتوانند آن را به واشنگتن در شرق آمریکا شلیک کنند و ضربه مهلکی به امنیت ملی این کشور و ساختار دفاعی آن وارد کنند. پس ما در اینجا گزینه نظامی نداریم. در درون آمریکا نیز تعداد کثیری از سیاستمداران از جمله مقامات سابق این کشور این مساله را براحتی بیان میکنند که چون گزینه نظامی نداریم و نمیتوانیم نظام حاکم بر کرهشمالی را ساقط کنیم، پس آمریکا باید به نوعی به توافق با این کشور دست یابد. همچنین افرادی که اکنون در رأس حکومت آمریکا قرار دارند یعنی دولت ترامپ این مساله را کم و بیش درک کردهاند اما نمیتوانند آن را به صورت علنی اعلام کنند و اعلام نمیکنند باید کرهشمالی هستهای را به رسمیت بشناسیم. اما در عمل به سمت و سوی به رسمیت شناختن حقوق هستهای کرهشمالی پیش رفتهاند و دیدار 2 رهبر و امتیازات آمریکا به کرهشمالی در همین چارچوب قرار داشت.
به امتیاز آمریکا به کرهشمالی اشاره کردید. واشنگتن چه امتیازاتی به پیونگیانگ داده است؟ آیا این امتیازات در راستای به رسمیت شناخته شدن قدرت هستهای کرهشمالی قرار دارد؟
دولت آمریکا در 3 ماه گذشته 3 امتیاز بزرگ به مقامات و دولت کرهشمالی داده است تا شاید از این طریق راهی برای توافق سیاسی با این کشور باز کند. امتیاز اول این است که ترامپ اعلام کرد رزمایشهای مشترک نظامی با کرهجنوبی را متوقف میکند. این رزمایشها پس از پایان جنگ کره در سال 1953 تاکنون ادامه داشته و این قضیه یکی از خواستههایی بود که پدر و پدربزرگ کیم جونگ اون نیز آن را مطرح میکردند اما نتوانستند این خواسته خود را به طرف آمریکایی تحمیل کنند در حالی که اکنون این جوان 34 ساله این کار را در کمال ظرافت سیاسی، نظامی و دیپلماتیک به طرف آمریکایی تحمیل کرد. امتیاز دومی که گرفتند این بود که آمریکاییها قبلا میگفتند ابتدا خلع سلاح شوید و تمام سلاحهای خود را زمین بگذارید بعد ما اجازه روابط تجاری معمولی را به شما میدهیم اما اگر اکنون دقت کنید متوجه میشوید کرهایها یک سلاح هم تحویل ندادهاند اما چندین قرارداد تعاملات اقتصادی با کرهجنوبی امضا کردهاند و سئول نیز از این مساله استقبال کرده است، یعنی چرخه مورد نظر آمریکا را برعکس کردند. امتیاز سوم نیز به همین دیدار ترامپ و کیم بازمیگردد. این دیدار مهم، تاریخی و به نفع کرهشمالی بود. در ژانویه 2017 رهبر کرهشمالی در پیام خود به مناسبت سال جدید اعلام کرد: «ما برنامه هستهای و موشکی خود را تکمیل کردیم اما اکنون زمان تثبیت این برنامه و راهبرد است». تثبیت نیز یعنی به رسمیت شناخته شدن کرهشمالی به عنوان یک قدرت هستهای. برنامه کرهشمالی این بود که ترامپ و آمریکا را پای میز مذاکره آورده و سیاست اعلامی این کشور را تعدیل کند همچنین آمریکا پیامهای شدیداللحن خود در قبال کره را متوقف کند و اگر آمریکاییها این کار را میکردند مابقی کشورها نیز پس از آمریکا همین سیاست را در پیش گرفتند و متحدان آمریکا کاسه داغتر از آش نخواهند شد و شرایط موجود را قبول میکنند. اکنون نیز این اتفاق افتاده است و این امتیاز سوم بود.
اما دولت ترامپ به طور مداوم پیروزی خود در ارتباط با موضوع کرهشمالی را به رخ میکشد. آیا آنان در این میان به پیروزی و دستاورد چندانی دست نیافتهاند؟
به باور من، ترامپ ادعای پیروزی دارد اما میان ادعای پیروز شدن و پیروزی واقعی و ملموس، فاصله بسیاری وجود دارد. ترامپ تنها ادعای پیروزی دارد، چون قبل از اینکه این 3 امتیاز بزرگ را به کرهشمالی اعطا کند ادبیات کرهایها بسیار تند و خصمانه بود. آنان رفتار تهدیدآمیزی داشتند، موشک آزمایش میکردند و بمبهای اتمی خود را به نمایش میگذاشتند اما اکنون این کار را نمیکنند، حداقل در آزمایش موشک سوم این کار را نکردهاند و ترامپ این را به عنوان دستاورد خود تلقی میکند. اما چرا کرهایها موشک سوم خود را آزمایش نکردند؟ چون دیگر نیازی به این کار ندارند. آمریکا، فرانسه یا انگلیس که دارای بمب اتم هستند آیا هر روز تست هستهای انجام میدهند. کشوری آزمایش هستهای انجام میدهد که درصدد رسیدن به بمب اتمی است و وقتی به آن دست یافت این فرآیند را تقریبا متوقف میکند و کرهایها کاری را که باید انجام میدادند، پیشتر انجام دادهاند. این بهانهای به دست ترامپ داده است که با آن از موفقیت خود سخن بگوید و این را اعلام کند که پیش از من آزمایش هستهای وجود داشت اما اکنون کرهشمالی آزمایش موشکی خود را متوقف کرده است، در حالی که این واقعیت را بیان نمیکند که کرهایها تمام کارهای خود را به پایان رساندهاند و دیگر نیازی به آزمایش ندارند. کرهایها نیز به صورت زیرکانه در مقابل این مانور رسانهای ترامپ سکوت کردهاند و با این سکوت تلقی پیروزی را در تیم ترامپ بیشتر تقویت میکنند.
کرهایها بهرغم گرفتن این امتیازات همچنان مواضع و برنامههای نظامی خود را حفظ کردهاند، آیا آمریکا این وضعیت را قبول میکند؟ آیا احتمال گسترش تحریمها وجود ندارد؟
آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند بویژه در زمانی که طرف مقابل بمب اتم داشته باشد. آنان فقط میتوانند یک فشار تحریمی داشته باشند و هیچ انتخاب دیگری ندارند و کرهایها نیز این را متوجه شدهاند. آمریکا در آینده کرهشمالی هستهای را خواهند پذیرفت. این پذیرفته شده و فقط اعلام رسمی آن باقی مانده است. درباره تحریمها زمانی که مذاکره در میان این دو کشور انجام شد کرهایها بسیار هوشمندانه عمل کردند و مشکلی که ما در برجام داشتیم را دوباره تکرار نکردند. آنان در ابتدا از رابطه با آمریکا ذوقزده نشدند و روابط خود را با چین و روسیه حفظ کردند. حتی از فرصت پیش آمده برای بهبود روابط خود با کرهجنوبی و سایر کشورها نیز استفاده کردند. آنان این هوشمندی را داشتند که با چین هماهنگ بودند و با روسیه همکاریهای خود را ادامه دادند. روابط راهبردی خود با چین را حفظ کرده و این احساس را در پکن ایجاد نکردند که حالا که روابط کره با آمریکا بهبود مییابد دیگر چین از معادلات حذف میشود. در نتیجه حمایتهای چین از این کشور ادامه یافت. کرهشمالی این اصل و منطق را اثبات کرد که آمریکاییها تنها حرف زور را میفهمند و از منطق زور باید با آنان حرف زد.
با این اوصاف میتوان گفت بحران کرهشمالی و بیثباتی در شبهجزیره ادامه خواهد یافت؟
بحرانی وجود ندارد. کرهشمالی موفق شده است هم در حوزه هستهای و هم در حوزه موشکی پیشرفتهای بزرگی داشته باشد و این بحران نیست، بلکه تضمین ادامه نظام کرهشمالی و تضمین عدم حمله آمریکا به این کشور است. آمریکاییها میخواهند آن را بحران جلوه دهند. این بحران نیست؛ کرهشمالی کشور مستقلی است و حق دارد در حوزههای نظامی موشک بسازد. حتی برخلاف مسائل هستهای، ما درباره مسائل موشکی در سطح بینالمللی هیچ محدودیتی نداریم و معاهده توافق شدهای بین کشورها وجود ندارد که براساس آن میزان و برد تولید این تسلیحات را محدود کند. کرهشمالی راهبرد خود را به صورت هوشمندانه انجام میدهد. مشکل تحریم اگرچه همچنان وجود دارد، منتها کرهشمالی توانسته است دیوار تحریمها را بشکند و این تحریمها را دور بزند. آنان متوجه شدهاند حتی اگر سلاحهای خود را نیز تحویل دهند آمریکاییها تحریمهای این کشور را برنمیدارند. آنان روش دور زدن تحریمها را در پیش گرفتهاند. مناسبات خود با روسیه و چین را حفظ کرده و روابط خود را با کرهجنوبی بهبود بخشیدهاند و برنامه بزرگی برای توسعه روابط با سایر کشورها دارند، اگرچه موضوع تحریم نیز همچنان پابرجاست اما این به معنی تداوم بحران نیست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
نه اینکه مثل ایران جاسوس چندین میلیارد دلار خسارت زده به 10 سال زندان(شبه هتل) محکوم شود