به گزارش بولتن نیوز، مهدی سقا خبر داد: اگر اتفاقی رخ ندهد، بهمن امسال(۱۳۹۷) نمایشی به اجرا درخواهد آمد، که حدود هفت سال برای اجرا منتظر مانده است؛ شاه میمیرد؛ با اقتباس از اثری با همین نام به نویسندگی اوژن یونسکو.
سرپرست گروه تئاتر آد، گفت: از سال ۸۹ ایده شاه میمیرد، در ذهنم ایجاد شد تا اینکه حدود ۳ سال پیش، برای اجرا آماده شد اما به دلایلی که مهمترینشان امکانات مادی و محل اجرا بوده، تاکنون معضل مانده است. اما پنج ماهی میشود که «شاهی که قرار است بمیرد» دوباره جان گرفته؛ تمرینها شروع شده و قرار است اواخر سال به اجرا دربیاید.
سقا با بیان اینکه «ایده، کار و اجرا همان ایده نخست است با این تفاوت که یکسری از بازیگرها تغییر کردهاند» گفت: با این همه خوشحالم که شاه نمایشام نمرده. میبایست زمانی چند ساله برای قوام و تکمیل، سپری میشد تا هم ایده تکمیلتر شده و هم شرایط برای اجرا مناسبتر شود. همچنین تیم ایدهآلی برای اجرای نمایش گِرد هم جمع شوند.
سقا خاطرنشان کرد: بازیگر نقش شاه در دو ماه گذشته حدود ۱۰ کیلو وزنش را کاهش داده تا مناسب نقش باشد.
تئاتر مدرن به بیراهه رفته
سقا با بیان اینکه مبنای تشکیل گروه تئاتر آد، تجربه بوده؛ تجربهای در گونههای متفاوت تئاتر بهلحاظ سبکها، نظریات و شیوههای اجرا ادامه داد: در کارهای گذشته گروه، هیچ دو کار مشابهی دیده نمیشود.
او توضیح داد: یکسری از نمایشها برای کشف و یا تست یکسری اتفاقات است؛ «خبر مرگ من»؛ تست مکث و سکون زیاد در کار و تاثیر آن در ارتباط با تماشاچی بود که نتیجه این کار تجربی و چند کار تجربی دیگر می شود «به سلامتی جاده». و در نهایت، این تماشاچی است که هدف این تجربیات است و این تستها رخ میدهد که بهترین نوع ارتباط تماشاچی با اصالت نمایش برقرار شود.
این نویسنده و کارگردان ادامه داد: مواردی که تست میشوند، هم برای خود گروه جذاب هستند و هم تئاتر امروز آن را فراموش کرده است؛ جذابیتهایی مثل آئینها یا رقصهایی که برای پرستش استفاه میشده. هرچه از این منشاءها دور شویم، به بیراهه میرویم. چیزی که تئاتر مدرن تا حدی به سمت آن، رفته.
سرپرست گروه نمایشی آد، ادامه داد: تئاتر خیلی دیالوگ محور شده؛ خیلی حرف میزنند و من معتقدم که دیالوگ، حرف و صدا باید در خدمت اثر باشد. کلمات باید در خدمت تئاتر قرار بگیرند نه اینکه برای بیان کلمات از تئاتر استفاده کنیم.
به اعتقاد او، تئاتر برای بیان هرچیزی غیر از خود، کوشش کند، به بیراهه رفته است؛ مثلا بخواهید از تئاتر برای یک مقصد سیاسی، مفهوم اجتماعی یا آموزش استفاده کنید. همه اینها در جای خود مغتنم است اما واقعیت این است که هنر اصیل از درون نشائت میگیرد و برای بیان درون من است؛ نشان دادن اتفاقاتی که در من رخ داده. این اتفاقات میتواند رنگ سیاسی یا اجتماعی به خود بگیرد اما آن زمان، دیگر هنری اصیل نیست. این نحوه انتقال نه تنها در مورد تئاتر که در مورد همه هنرها کاربرد دارد.
سقا، اثری را اصیل خواند که هیچ مقصدی ندارد و گفت: هنر نباید ایدئولوژیک باشد؛ به این معنا که من نباید کار کنم تا ایدئولوژی خاصی را منتقل کنم. آن چه درون من است خلق میشود و شاید نزدیک به فکر و هدف و مقصد فلان گروه و مرام و... هم نزدیک باشد. از سویی گاه یک اتفاق یا مساله در جامعه (برای نمونه خشونت علیه زنان)، ممکن است مرا تحت تاثیر قرار دهد. من به آن فکر میکنم و آن فکر تبدیل میشود به یک فضا، جو و موقعیت و بر صحنه میآید. اما اینکه من در حمایت از کارتنخوابها تئاتر بسازم؛ کار سفارشی است و تو تبدیل به یک عامل میشوی.
او خاطرنشان کرد: هنرمند توانایی بارور شدن دارد؛ درست است که یکسری اتفاقات و کنش و واکنشهای بیرونی در خلق اثر تاثیر دارد اما اثر مانند جنینی است که در تمام دوران رشد از مادر تغذیه میکند.
«خشونت در جامعه» و «شاه میمیرد»
سقا با بیان اینکه «عوامل بیرونی موثر در اجرای شاه میمیرد، موارد متعددی بودند» گفت: مهمترینشان خشونت ترویج یافته در جامعه بوده و دیگری نتیجه تحقیق و تمرکز بر آثار آنتونن آرتو (نویسنده، شاعر و مقالهنویس قرن نوزدهم میلادی اهل فرانسه) و تجربیاتی (از کارهای قبل) که در او جرقههایی برای ایجاد اثر به وجود آوردهاند. تعریف آرتو از تئاتر و تعریفش از خشونت، مهم است و از سوی دیگر شرایط اجتماعی جامعه و شرایط سیاسی جهان پیرامون هم در پس زمینه همه موارد ذکر شده باید در نظر گرفت.
امید دادن یا فرار از واقعیت؟
سقا با بیان اینکه «به این ترتیب، آن چه منجر به بالا آوردن اثری شده با عنوان شاه میمیرد، شرایط پر آسیب فعلی بوده» گفت: ما در این شرایط پر آسیب زندگی میکنیم و آنها ما را بارور میکنند. خشونت در شرایط فعلی بر من تاثیر گذاشته. ما در دنیای خشنی زندگی میکنیم. طبیعت خشن است، هستی خشن است، شما نمیتوانید دنیای بدون جنگ را تصور کنید. جنگ نه فقط به معنای توپ و تانک، جنگ روانی، توهین و تحقیر همه نمونههای این درگیریها هستند.
او خاطرنشان کرد: زمانی شما اثری را خلق میکنید و میخواهید آسیبها را نادیده بگیرید و بگویید زندگی زیباست؛ در واقع میخواهید امید بدهید. درحالیکه این امید دادن فرار از واقعیت است. من به عنوان هنرمند قرار نیست دستاورد خاصی داشته باشم. من قرار است این خشونت را بالا بیاورم و آنچه را در من بر اثر این خشونت اتفاق افتاده، بیرون بپاشم و این نتیجه همه خشونتهای ملی و بینالمللی است.
به اعتقاد سقا، «هنرمند نباید دنبال تاثیرگذاری بر تماشاگر باشد؛ همان خلوص است؛ کاری که از درون برآمده بر تماشاچی هم تاثیر خواهد گذاشت.»
کارگردان، حمالِ نویسنده نیست
سقا تصریح کرد: اثری که خلق میشود در عین ارتباط بسیار با ایده اصلی، میتواند کاملا هم بیارتباط با آن باشد. صحنه تماشای سربریدنهای داعش میتواند منجر به بالا آوردن انسان شود؛ اثر که بالا آوردن است تاثیری است که از اتفاق بیرونی گرفتهاید در حالی که با عمل بیرونی بیارتباط است.
او ادامه داد: آدمها و قصه همان آدمهای شاه میمیرد اوژن یونسکو هستند و اتفاق جای این که در یک کاخ رخ دهد در یک خرابه نمایش داده میشود. ما ذهنیتی داریم و براساس آن متن اوژن یونسکو را انتخاب کردیم و براساس تصویری که میخواستیم ارائه دهیم، متن را تغییر دادیم. آنتونن آرتو میگوید کارگردان حمال نویسنده نیست؛ نویسنده چیزهایی را میخواسته بنویسد.
شاهی با ح
سقا همچنین خاطرنشان کرد: شاهی که اواخر امسال میمیرد، قرار است در بروشور با ح نوشته شود و برای این انتخاب، دلایل خاص خود را دارم که در بروشور کار، توضیح داده خواهد شد. کار بعدی گروه آد، بیشک تجربیاتی جدید خواهدبود؛ برگرفته از مطالعات و مداقه گروه و تاثیر گرفته از تجربیات گذشته. «جنابعالی به سخنرانی آقای ثت با اعمال شاقه دعوت میشوید» نام کار بعدی گروه است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com