گروه سیاسی: جنگ که تمام شد و امام (ره) قطعنامه را پذیرفت، عدهای گفتند: دیگر مجبور شدند قطعنامه را بپذیرند وگرنه اینها، دیکتاتورتر از این حرفایند. به انتخابات سال ۷۶ که رسیدیم، همین یک عده از پیش میگفتند: مگر این دیکتاتورها میگذارند خاتمی رأی بیاورد؟ اما وقتی خاتمی در آن سال با آن رأی، رئیس جمهور ایران شد، باز همین یک عده گفتند: دیگر مجبور شدند رأی خاتمی را بپذیرند، وگرنه اینها دیکتاتورتر از این حرفایند.
به گزارش بولتن نیوز، زمان گذشت و گذشت و چند اتفاق ریز و درشت این وسط افتاد تا رسیدیم به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم. احمدینژاد که با مرحوم هاشمی رفسنجانی کارشان به دور دوم کشید، باز یک عده گفتند: یعنی نظام هاشمی را ول میکند به احمدینژاد یک لا قبا میچسبد؟ اما نتیجه انتخابات که معلوم شد و وقتی همه دیدند همین نظامِ مدنظرِ آن یک عده، رأی احمدینژاد را پاسداشت و او شد رئیس جمهور ایران، باز آن یک عده نسبتاً محترم گفتند: دیگر مجبور شدن پیروزی احمدینژاد را اعلام کنند. وگرنه اگر به اینها باشد، اینها دیکتاتورتر از این حرفایند.
سال ۹۲. تنها با نیم درصد آراء یعنی تنها با ۲۵۰ هزار رأی، دکتر روحانی شد رئیس جمهور ایران. کسی که آن عده باز در وصف شرایطش در انتخابات میگفتند: این نظام دیکتاتور، جلیلی را میخواهد. عمرا روحانی رئیس جمهور شود. اما جمهوری اسلامی، حرمت تک تک آراء مردم را حفظ کرد و با وجود اختلاف بسیار ناچیز، روحانی شد رئیس جمهور بعدی.
حالا هم که ماجرای سپنتا نیکنام. از همان اول داستان، آن یک عده معروف، دائم گفتند: دیدید اینها چقدر دیکتاتورند. دیدید حاضر نیستند اقلیتهای دینی در نظام حضور داشته باشند _ و انگار آن نمایندگان اقلیتها در مجلس، در کشور دیگری زندگی میکنند _ دیدید اینها چقدر ضد مردمند.
و وقتی سپنتا نیکنام از مسیر قانونی، مطالبه خود را پیگیری کرد و به نتیجه رسید، باز این یک عده گفتند: دیگر با این همه فشار رسانهای، مجبور شدند سپنتا را برگردانند. وگرنه اینها دیکتاتورتر از این حرفایند.
آقایان یک عده! یا شما معنی دیکتاتور و ضد مردم و استبداد و توتالیتر را نمیدانید، یا اینکه کلا در کرهی دیگری زندگی کرده و توهم میزنید که در ایرانید. آخر چطور میشود حکومتی در عین دیکتاتور بودن و ضدیت با مردم، بارها و بارها تن به کاری دهد که به قول خودتان: دیگر مجبور شدهاند. در کجای تاریخ و در کدام جغرافیا سراغ دارید که یک دیکتاتور، این همه به قول شما کوتاه بیاید. این دیگر چه دیکتاتوریست؟ یا دیکتاتور نیست؟ یا آن به قول شما مجبور شدنها اتفاق نیفتاده. آن اتفاقات که قطعا رخ داده. پس حتما این حکومتی که شما محکوم به دیکتاتوریاش میکنید دیکتاتور نیست.
اما شما حتما خوابید. یک خواب خودساخته. یک خواب زدگی آگاهانه. که علاجی ندارد. مغز شما خواب نیست. دل شما خواب است. از بس که مراقب دلتان نبودید. حداقل امیدوارم هزیانی که در این خواب آشفته میگوید را خودتان باور نکنید که این دیگر اوج حماقت است.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com