گروه دین و اندیشه: فرهاد جلیلیان فرد، پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی در مقاله پیش رو نگاهی به نقش معنوی تشیع در اسلام دارد و آورده است: مکتبی همچون تشیع که بر تارک اسلام جای دارد، همزاد نزول آیات قرآن است و فطرت آن در بعد اجتماعی جامعه استوار است و تشریح عدالتش برای مردم براساس رویکرد زمان طراحی و تدوین گردیده است.
به گزارش بولتن نیوز، متن این مقاله که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته، به شرح زیر است:
اگر شیعه نبود اسلام در قالب های خشک و بی روح منجمد میشد، جای شگفتی است که محققان به نقش معنویی که شیعه در ایجاد محتوای عقیدتی و معرفت شناسی که اسلام داشته است چنانچه که سزاوار است توجه نکردهاند و علت این بیتوجهی آنست که جنبهی سیاسی شیعه بیش از جنبه های دیگر آن مورد توجه واقع شده است. این گفتهی «بولهاوزن» نویسنده و متفکر شرق شناس است که آثار ارزشمندی را دربارهی مکتب تشیع نوشته است.
با اشاره به این مطلب، پیرامون مکتب تشیع، دراین مقاله به بحث درباره نقش معنوی تشیع در اسلام خواهیم پرداخت. واقعیت این است که مکتب تشیع بر آن موج معنوی استوار است که دقیقاً در هسته ی اولیه اسلام نفوذ کرده است. تاریخ مکتب تشیع بر جنبههای خشن سیاسی نیست بلکه حیات معنوی و معرفت شناسی امامان معصوم ما گواهی بر این مطلب است که بعد سیاسی شیعه تنها یکی از ابعاد آن به شمار میرود و طبیعی است که بعد سیاسی – اجتماعی مکتب تشیع نیز همانند اصول اعتقادی این مکتب منشاء الهی دارد.
طبق آموزههای قرآن که امیرمومنان علی (ع) را در دامن خود پروراند، همواره جوامعی در طول تاریخ که در قرآن از آنها نام برده شده است، چه با جهل خویش یا نافرمانی از پیامبران الهی به بسیاری از گرفتاریها و مصیبتها دچار شدهاند. این مهم نشان از این دارد که همواره پیامبران الهی دارای مسئولیتی خطیر در قبال جامعهی خوش بودهاند بطوریکه در مکتب تشیع نیز دربارهی نقش اجتماعی در قبال امت شیعی به صراحت مورد تائید واقع شده است. که حدیث:« اتقو الله فی عباده و بلاده فانکم مسئولون...» موید مطلب فوق است. آنجا که امیرمومنان مسئولیت در قبال جامعه و سرزمین را معادل عبادت در راه خدا میداند. در واقع این حدیث مطابق آموزههای قرآنی است که علی (ع) را در دامن خود پروراند، تا آنجاکه امیرمومنان قرآن ناطق بود.
پس میتوان به این نکته پی برد که خاستگاه تشیع همانی است که در متن قرآن آمده است و طریقهی شیعه از زمان نبی مکرم اسلام و نازل شدن آیات وحی و تداوم راه و سیره پیامبر بوده است و اصولاً انتخاب مواردی چون سقیفه به عنوان خاستگاه سیاسی – اجتماعی تشیع قابل قبول نیست چرا که نبی مکرم اسلام حضرت ختمی مرتبت جانشین خود علی (ع) را با واسطهی خویش و توسط خداوند عزوجل انتخاب نموده بود.
پیامبر اسلام اولین کسی بود که به پیروان علی (ع) نام شیعه نهاد و اصولاً جایگاه شیعه به نخستین روزهای نبوت پیامبر اسلام برمیگردد. همچنین براین مبنا بود که علی (ع) حاضر نشد در شورای شش نفرهی خلیفهی دوم به غیر از خدا و سنت رسولش به چیز دیگری معتقد گردد.
پس میان امامت امیرمومنان - خاستگاه تشیع و کلام وحی یک رابطهی دو سویه و جدایی ناپذیر وجود دارد که همچون منادات زمین و آسمان است.
از خواجه نصیرلدین طوسی نقل شده است «الامام لطف» امامت لطف و هدیهی الهی است که از حیث تاریخی می توان به مواردی ازآن در صدر اسلام اشاره کرد.
آنچه انصار در بیعت عقبه با پیامبر اسلام منعقد ساختند براین مبنا بود که در هر شرایطی از آن حضرت و جانشینش اطاعت کنند، و نیز هنگامی که قبیلهی بنی عامر نزد رسول خدا «ص» آمدند و گفتند مسلمان میشویم و شما را یاری میکنیم به شرط اینکه پس از شما جانشینی ازآن ما باشد، ایشان فرمودند: « ان الامر الی الله یضعه حیث یشاء» این امر به دست خداست که هرکه را خواست انتخاب کند.
این رویداد و این گفتهی پیامبر اسلام نشان از وظیفهی مهم امامت در قبال جامعه است. به طوریکه پیامبر نقش معنوی علی (ع) را در اسلام آنقدر برجسته و خطیر میداند که فضیلتهای بیشماری را برای آن برشمرده است.
همانظور که اشاره شد تقوای الهی در نظر امیرمومنان علی (ع) برابر با مسئولیت پذیری در برابر جامعه و بلاد مسلمین است زیرا که زیربنای جامعهی اسلامی براین اصل استوار است که سازمان اجتماع بشری «ارادهی خداوند» است.
اسلام وتشیع که از ناموس آفرینش الهام میگیرند، آئینی فطری است که در تمام شئون خود به جامعه عنایت دارد که هویت مضامین قرآنی در آن ، دلالت توجه به اجتماع و مردم است.
از جمله وقایع و حوادث ناب و برجستهی تاریخ اسلام (عاشورای 61 هجری) به خاطر همین بعد برجستهی اجتمای تشیع و احیای سنت رسول اکرم (ص) در راستای محقق ساختن عدالت اجتماعی- دینی و مذهبی شیعه رخ داد به طوریکه میتوان از جمله زمینههای پیدایش عاشورا را از لحاظ تاریخی در زمان پیامبر جستجو کرد که اشرافیت مکه همواره مانع راه دعوت ایشان بودند.
در واقع اشرافیت چه در زمان پیامبر و چه در زمان امامان معصوم هیچ گاه نابود نشدند بلکه شدت آن در زمان بعد از پیامبر بیشتر شد و زعمای جامعه اسلامی نیز علیرغم محتوای الهی اسلام به سمت و سوی جهتدار و خلق الساعه از آن حرکت کردند. بطوریکه میدان دادن به امویان در دوره خلیفهی سوم سبب رشد اشرافیت بود.
اما با خلاف امیرمومنان که تحت آموزش و تربیت پیامبر بود رویکردهای تعصبی از دوران جاهلیت که در اسلام نیز رسوخ کرده بود از هم گسسته شد و عدالت مبنا قرار گرفت. پس مکتب تشیع و امامت امامان معصوم، همواره بر مسئولیت در قبال جامعه قرار دارد.
باید خاطر نشان کردکه مکتبی همچون تشیع که بر تارک اسلام جای دارد، همزاد نزول آیات قرآن است و فطرت آن در بعد اجتماعی جامعه استوار است و تشریح عدالتش برای مردم براساس رویکرد زمان طراحی و تدوین گردیده است، بطوریکه عملکرد مردم را امیرالمومنین همواره در تغییرات زمان می بیند، چگونه ممکن است با ترویج خرافات و بدعت در عزاداریهای سیدالشهداء (ع) و تاکید بر مسائلی که کاملاً با روح تشیع بیگانه است مناسبت داشته باشد. چرا که چشم پوشی بر اصول بنیادین تشیع که همانا قرآن است با بدعت ناسازگاری دارد. بطور مثال عزاداریهایی همچون راه رفتن روی آتش با نام سیدالشهدا و ره رفتن روی خار که از عرفان و ریاضتهای فردی هندوها به عزاداریهای عاشورا راه پیدا کرده است.
همانند آنچه که از سوی بیت صادق شیرازی بطور مدام ترویج و تبلیغ میشود، موید بدعت در مذهب و مکتب است.
همچنین برجسته دانستن عزاداریهایی به نام سیدالشهدا آنهم از سوی عدهای که شهیر به کفر بوده و مبادرت به کفر میورزند نه تنها بدعتی خطرناک علیه شیعه بلکه کاملاً با روح اسلام و تشیع در مغایرت ست و مواردی بسیار که از سوی بیت ایشان ترویج و تبلیغ میشود.
در خاتمهی این نوشتار، نکتهای از زیارت وارث را مورد اشاره قرار خواهیم داد که با محتوای آنچه در این یادداشت از نظر گذشت مطابقت معنایی و مبنایی دارد که شامل ، لعن بر امتی است که جانشین پیامبر را به قتل رساندند (واقعهی کربلا)، لعن بر ظلم کنندگان و لعن بر امتی است که سمعت بذلک فرضیت به (شنیدند و راضی شدند).
واقعیت این است که در همین فراز نقل شده از زیارت وارث که بالاترین نکات حقوقی- اجتماعی و فردی را میتوان مشاهده نمود که در تشیع جریان داشته و زنده است.
بطوریکه مطابق آن نمیتوان فرد را جدای از جامعه دانست و این بدان معناست که همواره در مکتب تشیع مسئولیت فردی در وضوح زمان و مکان، لایتناهی و همسو با اجتماع است. چیزی که زعمای فرقه گرایی در تشیع انگلیسی مانند بیت صادق شیرازی نه آن را درک کردند و نه برایشان درخور تشخیص است بطوریکه با بیعت با دشمنان تشیع و ارتزاق مادی از دامن آنها که منادیان و ایادی شیطان پرستی هستند نمونهای واضح و روشن از کجرویها و انحرافات در نگرش بیت صادق شیرازی میباشد.
در واقع تشیع تبلیغی و ترویجی از سوی تشیع انگلیسی درصدد حصول به منافع گروهی و محفلی ایشان با نام تشیع راستین است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com