گروه سیاسی: در خلال سه دهه اخیر در پیشگفتارهای اجتماعی بهویژه در گفتارها و گفتمانهای اصلاحطلبی، مطالبی از نوع عدالت جنسیتی و رفع هرگونه تبعیض علیه زنان تولید و بازنشر داشته است. عمق و فراگیری این گفتمان در فضای اجتماعی ایران، گاه به حدی بوده که نهتنها در جنبشها و شکلگیری دولتها نقشآفرین بود، بلکه نمایندگان و سخنگویانی را در متن کانونهای تصمیم سازی و تصمیمگیری کلان راهبردی رشد و نمو داده است.
به گزارش بولتن نیوز، نمایندگانی که همواره تلاش کردهاند ذیل سیاست تبعیض مثبت سهم خواهی هایی را برای جامعه زنان داشته باشند.
درخواست از رئیسجمهور برای انتخاب و انتصاب حداکثری زنان برای پستها و مشاغل حساس حاکمیتی و مدیریتی و همینطور ایده تخصصی درصدی از کرسیهای پارلمان به این طیف فارغ از شایستگیهای دانشی، مهارتی و روانشناختی و قواعد و مسلمات مردمسالاری را در همین راستا میتوان تأویل و تفسیر نمود.
علاوه براین موارد، سیاستها و احکامی درزمینهٔ عدالت جنسی که یکی از ابعاد آن ناظر بر توزیع عادلانه منابع اقتدار و مدیریت میانی و کلان میباشند در برنامه ششم توسعه وضع گردیده است که بیشازپیش در بهرهمندی از ظرفیتهای زنان در فرایند توسعه تأکید مینماید.
بااینهمه در مقام عمل، کنشهایی صورت میپذیرد که هیچ سنخیت و همخوانی با مساله عدالت جنسیتی در جامعه ایران ندارد.
نتیجه این کنش هرچه باشد نهتنها توفیقی برای جمعیت زنان کشور به ارمغان نمیآورد بلکه خود یکی از مهمترین موانع جدی بر سر پیشرفت و توسعه کشور نیز به شمار میآیند.
اهمیت این مسئله تا آنجاست که بسیاری از هدفگذاریهای بلندمدت و میانمدت نظام جمهوری اسلامی را که بهصورت مشخص در برنامههای توسعه پیش نشدهاند با شکست و ناکامی مواجه میسازد.
مشاهدات عینی در فضای اجتماعی و گستره عمومی در شرایط کنونی کشور حکایت از این دارد که اصلیترین مانع پیشرفت زنان را نه از بیرون بلکه از درون همین بخش از جامعه میبایست جستجو کرد. بهعبارتدیگر، زنان را میتوان حتی علیه زنان ارزیابی نمود. موضوعی که تاکنون نسبت به آن پردهپوشی و غفلت شده است. شاید این سخن مولوی خود نقد حالی بر وضعیت زنان امروز کشورمان باشد.
بر سر گنج از گدایی مردهام زانکه اندر غفلت و در پردهام
نمونههای فراوانی را مثل همین رقابتهای خودخواهانه در انتخابات سومین دوره هیات رئیسه مجلس دهم را میتوان برشمرد که بهدرستی نشان میدهد بیشتر جامعه زنان ازجمله نمایندگان زن مجلس شورای اسلامی، نهتنها به قواعد جمعی و فراکسیونی پایبند نیستند بلکه از آفت خودمحوری، خودخواهی و حسادتهای سرمایه سوز رنج میبرند.
گرچه ریشه برخی از این ضعفها و تنگنظریها را میتوان در همان محرومیتهای اجتماعی دانست که از عقبه تاریخی – اجتماعی برخوردار است و درگذر زمان انتظار حل آنها را داشت لیک در شرایط حساس کنونی که کشور پیش از گذشته نیازمند همدلی و خرد جمعی است، باید چارهای اندیشید و تصمیمی گرفت تا درنهایت هزینههای تنشهای سیاسی عرصه زنان را کاهش داد.
باید بدانیم و عمیقاً باور داشته باشیم که دستگاه اجرایی یا تقنینی که امانت نمایندگی مردم بر دوش آنهاست، عرصه تبرج و خودنماییهای شخصی نیست، بلکه عرصه عقلانیت و محاسبات عقلانی و اخلاقی است.
باید از تمام زنان نماینده مجلس بهویژه رئیس فراکسیون زنان این پرسش را داشت که بهراستی مسئله اصلی چیست؟ چرا نباید واقعبین مشارکتجو هدف محور بود؟ با کدام منطق برخلاف رویه دو اجلاس قبل که فراکسیون زنان برای هیئترئیسه یک کاندیدای واحد داشت این بار هیچ قاعدهای در میان نبود تا رئیس فراکسیون خود وارد گود رقابت شود.
رقابتی که مانع تغییر تک جنسیتی هیئترئیسه مجلس در سال سوم دوره دهم گردید. با حضور پنج زن در این دوره از رقابت عملاً به شکستن سبد رأی زنان همت گماشتند. زیرا از بین پنچ شرکتکننده زن، چهار نفر از زنان شرکتکننده با 60، 19،25،59 رأی باعث شدند تا اولین فردی که تنها 16 رأی با هیئترئیسه فاصله داشت باوجود 80 رأی از جلوس بر کرسی هیئترئیسه بازماند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com