کد خبر: ۵۴۶۸۵۸
تاریخ انتشار:
اعتلای میراث روح‌الله

بازخوانی میزان تحقق فرآیند تمدن‌سازِ انقلاب اسلامی

در این مجال، مروری داریم بر روند «صیرورت دائمی» انقلاب اسلامی در مسیر ساخت تمدن نوین اسلامی.
گروه سیاسی - از گذشته تا کنون، نظریه‌پردازان گوناگونی در باب تمدن و تمدن‌سازی به ارائه‌ی نظریه پرداخته‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به ابن‌خلدون (صاحب نظریه‌ی «عُمران») در قرون گذشته و هانتینگتون (صاحب نظریه «برخورد تمدن‌ها») در قرن حاضر اشاره کرد. اما فارغ از تمام نگاه‌هایی که در باب تمدن‌سازی وجود داشته و دارد، اگر وقوع انقلاب اسلامی مردم ایران را پیش‌درآمدی بر یک دوره‌ی تمدنیِ جدید و سرآغازی برای رسیدن به مقطع ظهور منجی در پایان تاریخ بدانیم، در آن صورت لازم است در این باب، نظریه‌ای جدید و درخور، متناسب با ویژگی‌های منحصربه‌فردِ انقلاب اسلامی تجویز شود؛ اما پیش از آنکه به نظریه‌ی جدیدِ مورد بحث‌مان بپردازیم، لازم است اجمالاً بحث تمدن و مشخصاً تمدن اسلامی را از منظر امام خمینی بررسی کنیم.
 
بازخوانی میزان تحقق فرآیند تمدن‌سازِ انقلاب اسلامی
 
نیم‌نگاهی به مفهوم تمدن اسلامی در اندیشه‌ی امام خمینی (ره)
به گزارش بولتن نیوز به نقل از برهان؛ با نگاهی به مجموعه فرمایشات امام خمینی، اینطور به نظر می‌رسد که نگاه امام راحل به بحث تمدن اسلامی، عمدتاً ناظر به احیاء عظمت اسلام و امت اسلامی با نیم‌نگاهی به تاریخِ درخشان و افتخارآمیز این تمدن در گذشته است. جستجویی ساده با کلیدواژه‌ی «تمدن اسلامی» در صحیفه‌ی امام و نیز دیگر کتاب‌ها و مکتوباتِ مرتبط با حضرت امام (ره)، گویای این امر است:
 
«شرق یک فرهنگ اسلامی دارد که بلندترین فرهنگ، مترقی‌ترین فرهنگ است. با‏‏این فرهنگ اسلامی باید تمام احتیاجاتش را اصلاح کند و دستش را پیش غرب دراز‏‏نکند، پیش این غرب و از غرب یک چیزی بخواهد، خودش باید درست بکند. سابق‏‏اینطور بوده است که کتب طبی شرق در اروپا رفته است و اروپا را طبیب کرده و آن‏‏طبیب‌های بزرگ را درست کرده ـ کتب شرق بوده است؛ کتاب شیخ الرئیس [منظور، کتاب «قانون» است] بوده، کتب‏‏رازی بوده است؛ و این‌ها کار کردند ـ حالا چه شده است که ما حالا باید بعد از اینکه‏‏تمدن از شرق طرف غرب رفته، شرق تمدن را صادر کرده به غرب، حالا ما به واسطۀ‏‏یک کارهای ناشایسته‌ای باید عقب افتاده باشیم و دستمان را طرف غرب دراز کنیم.»[1]
اما چاشنیِ اصلی کلام امام در باب ضرورتِ احیاء عظمت تمدن اسلام، تأکید بر دوران انحطاطِ ما پیش از پیروزی انقلاب و در عصر پهلوی‌ها است؛ تأکید بر اینکه تمدن ادعاییِ پهلوی‌ها تحت عنوان «تمدن بزرگ»، سرابی بیش نیست و لازم است یک تمدن اسلامیِ تمام‌عیار و حقیقی، جایگزین آن شود:
 
«دست اجانب را ما قطع کردیم از این مملکت! نه شوروی دیگر جرأت دارد‏‏که به ما دست‌درازی کند و نه امریکا قدرت دارد که به ما تعدی کند! و این حرف‌ها [را شاه] در خطابه‌هایش و هرجا پیش می‌آمد، از این حرف‌ها الی ماشاءالله داشت؛ که کتاب‌هایش‏‏هم که ملاحظه کردید چه مسائلی در آن هست: «تمدن بزرگ» و این مسائل....[2] هر چند روز یکدفعه که‏‏می‌رفت منبر... [‏‏می‌گفت:‏‏]‏‏ عدالت اجتماعی را من می‌خواهم چی بکنم! و فضای‏‏باز سیاسی و عدالت اجتماعی و انتخابات آزاد و تمدن بزرگ و دروازۀ تمدن بزرگ! و از‏‏این شعرهایی که صدتای آن، یک غاز در بازار ایران دیگر ارزش ندارد!»[3]
 
نگاهی به فرآیند 5مرحله‌ایِ تمدن‌سازی در اندیشه مقام معظم رهبری
در مقدمه‌ی این نوشتار، صحبت از تجویز نظریه‌ای بدیع شد که می‌تواند فرآیند تمدن‌سازیِ انقلاب اسلامی را متناسب با ظرفیت‌های این انقلابِ شاخص، تئوریزه نموده و آن را تا سرمنزل مقصود ـ که همانا تمدن نوین اسلامی است ـ رهنمون شود. این نظریه‌ی بدیع، نظریه‌ی «تمدن نوین اسلامی» مدنظر رهبری است که در قالب فرآیندی 5مرحله‌ای، انقلاب اسلامی ایران را به تمدن نوین اسلامی خواهد رساند.
 
 بازخوانی میزان تحقق فرآیند تمدن‌سازِ انقلاب اسلامی
 
نشانه‌هایی دالّ بر طرح‌ریزیِ این مبانی نظری، تقریباً از اواخر دهه 70شمسی در کلام معظم‌له نمود یافت و پس از آن، به کَرّات در فرمایشات مختلف ایشان رخ نمود. میزان اهمیت این نگاه 5مرحله‌ای به اندازه‌ای بود که ایشان در سال 1391 و در جمع جوانان استان خراسان شمالی، انتهای این زنجیره ـ یعنی تمدن نوین اسلامی ـ را به عنوان هدف غاییِ ملت ایران و انقلاب اسلامی برشمردند.
 
مبتنی بر این نگاه، انقلاب اسلامی، فرآیندی «مستمر» و دارای «صیرورت دائم» بوده که با رخداد سال 57 به رهبری امام خمینی (ره) و سپس تشکیل نظام جمهوری اسلامی در سال 58، نه‌تنها به پایان نرسیده، بلکه برعکس، تازه در مطلعِ روندِ تمدن‌سازی‌اش به سر می‌برد. معظم‌له، خود در توضیح این روندِ مستمر می‌فرمایند:
 
«انقلاب مراحلی دارد؛ آنچه در اوّل انقلاب در سال 57 اتّفاق افتاد، مرحله‌ی اوّل انقلاب بود یعنی انفجار در مقابلِ نظامِ غلطِ باطلِ طاغوت و ایجاد یک نظام جدید بر مبنای آرمان‌ها و ارزش‌های نو و با لغت نو، با تعابیر نو، با مفاهیم نو؛ این مرحله‌ِی اوّل انقلاب بود. بعد در مرحله‌ی دوّم، این نظام بایستی ارزش‌ها را محقّق کند؛ این ارزش‌ها و آرمان‌هایی که حالا اشاره می‌کنم و بعضی را می‌گویم، باید در جامعه تحقّق ببخشد. به این ارزش‌ها اگر بخواهد تحقّق ببخشد، یک دستگاه مدیریّتی لازم دارد که آن می‌شود دولت انقلابی. بنابراین مرحله‌ی بعد از نظام انقلابی، ایجاد دولت انقلابی است، دولتی که ارکان آن، انقلاب را از بن دندان باور کرده باشند و دنبال انقلاب باشند. بعد که این دولت انقلابی تشکیل شد، آن‌وقت بایستی به‌وسیله‌ی اجرائیّات درست -قانون درست، اجرای درست- این آرمان‌ها و ارزش‌هایی که مطرح شده، این آرزوهای بزرگ انقلابی، یکی‌یکی در جامعه تحقّق پیدا کنند؛ آن‌وقت نتیجه می‌شود جامعه‌ی انقلابی؛ یک جامعه‌ی انقلابی به وجود می‌آید که این مرحله‌ی چهارم است. حرکت انقلابی، نظام انقلابی، دولت انقلابی، جامعه‌ی انقلابی؛ این چهارم [است]. بعد که جامعه‌ی انقلابی درست شد، آن‌وقت زمینه برای ایجاد تمدّن انقلابی و اسلامی به وجود می‌آید. حالا من تعبیر به «انقلابی» کردم؛ به جای کلمه‌ی «انقلابی» می‌توانید کلمه‌ی «اسلامی» بگذارید؛ یعنی دولت اسلامی، جامعه‌ی اسلامی، تمدّن اسلامی؛ این مراحلی است که وجود دارد.»[4]
 
این مهم است که بدانیم مبتنی بر نظریه‌ی 5مرحله‌ای مذکور، از ابتدای حرکت انقلابیِ ملت ایران در سال 57 تا کنون، فرآیند انقلاب اسلامی کدام مراحل را پشت سر گذاشته و به کدام مراحل رسیده است؟ با رجوع به بیانات رهبری معظم انقلاب، پاسخ خود را در این خصوص خواهیم گرفت: به نظر معظم‌له، نقش اصلی امام خمینی یا به تعبیر ایشان، هنر بزرگ امام (ره) در این کشور، به انجام رساندن مراحل اول و دوم بود. ایشان با هنر رهبری خود ـ که برگرفته از ایمان به سنت‌های الهی بود ـ ملت ایران را از مرحله «حرکت انقلابی» و «نظام اسلامی» عبور داد و درست در این مرحله بود که حرکت تمدن‌ساز و مستمر انقلاب اسلامی مردم ایران را به دست خَلف صالح خود یعنی مقام معظم رهبری سپرد. معظم‌له نیز در طول قریب به 30سال زعامت خود، کشتیِ انقلاب را از مرحله‌ی «نظام‌سازی»، به سلامت عبور داده و به مرحله «دولت‌سازی» یا همان «دولت اسلامی» رساندند که در این میان، سیر تطور مرحله‌ی سوم، هنوز به سرانجام نرسیده و انقلاب اسلامی، کماکان در مرحله سوم (دولت اسلامی) به سر می‌بَرد.
 
 بازخوانی میزان تحقق فرآیند تمدن‌سازِ انقلاب اسلامی
 
ضمناً توجه به یک نکته در باب تمدن نوین اسلامی ضروری است. دقت در منظومه‌ی کلامیِ مقام معظم رهبری نشان می‌دهد که جغرافیای تحقق این مراحل 5گانه، کشور ایران است و نه جهانِ بشری یا حتی محدوده‌ی جهان اسلام. علت این امر این است که در مشی معظم‌له، هدف این است که مراحل تمدن‌سازی، یک‌بار و به طور کامل در جفرافیای کشور ایران به عنوان یک الگوی آزمایشیِ کوچک‌تر اجرا شود[5] تا پس از موفقیت، مدلِ تمدنیِ انقلاب اسلامی ایران، قابل صدور به جهان اسلام و بلکه تمدن بشری باشد تا ان‌شاءالله این مدلِ تمدنی، به مثابه زمینه‌سازی مطمئن برای دوران ظهور امام زمان (عج)، ایفای نقش نماید.
 
پی‌نوشت‌ها
[1]روح‌الله موسوی خمینی، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1389، چاپ پنجم، ج10، ص385.
[2]روح‌الله موسوی خمینی، پیشین، ج4، ص383.
[3]روح‌الله موسوی خمینی، پیشین، ص423.
[4]بیانات معظم‌له در دیدار جمعی از دانشجویان، 7 خردادماه 1397.
[5]«جمهوری اسلامی یک نمونه است، یک منطقه‌ی آزمایش و یک آزمون است برای دنیای اسلام....» (سخنرانی معظم‌له، در جمع مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی، 8 دی‌ماه 1394)

 

 

*محمد پوریان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین