گروه سیاسی: اگر تاکید بر ساده زیستی را از فعالیت های تبلیغاتی دولت نهم حذف کنیم، تقریبا ستون موفقیت آنها را از بین برده ایم. شمایلی که از احمدی نژاد و دولتش در اذهان مردم ساخته شده بود، شمایل یک رئیس جمهور و دولت شدیدا ساده زیست بود. شبیه سازی او و دولتش با شهید رجایی نیز در همین راستا اتفاق افتاد.
به گزارش بولتن نیوز، احمدی نژاد در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری نهم، با اتهام اشرافی گری به الیگارشی مدنظرش، مدعی بود که باید دولت مستقر در جمهوری اسلامی ایران، ساده زیست باشد و از تراشیدن خرج های زائد جلوگیری کند. هرچند او هیچ گاه نمی گفت که من ساده زیستم یا اگر دولت به دست من افتد، ساده زیستی را سرلوحه کار خویش قرار می دهم، اما بیان گذشته کاری و سابقه زندگی او به خوبی موید این بود که در صورت روی کار آمدن احمدی نژاد، ما با یک رئیس جمهور و دولت ساده زیست روبه رو خواهیم شد.
البته بی انصافی است اگر احمدی نژاد را حتی در دولت یازدهم، خارج از مدار ساده زیستی دانسته یا حتی دولت نهم را نیز دولتی ساده زیست ندانیم. در هر صورت فردی در دولت نهم رئیس جمهور شده بود که سابقه مدیریتش در استانداری اردیبل و شهرداری تهران، چنین رویکردی را به خوبی به نمایش می گذاشت. اما وقتی کرم های آلوده بتوانند به سالم ترین بدن ها نیز نفوذ کنند، جز بدنی فاسد چیزی به یادگار نمی گذارند.
از انتهای دولت نهم که نفوذ جریان انحرافی به بدنه اجرایی کشور جدی شد، حرف و حدیث ها از برخی اختلاس ها هم شروع شد. شاید اوج این داستان را بتوان در ماجرای معروف اختلاس سه هزار میلیاردی خاوری رئیس اسبق بانک ملی ایران دانست. و یا ماجرای فسادهای مالی در برخی بیمه ها که احمد توکلی و الیاس نادران در مقابله با آن در صف اول قرار گرفتند. فسادی که بعدها معلوم شد رد پای معاون اول رئیس جمهور در آن پیداست.
گذشته از فساد سه هزار میلیاردی و پرونده مالی رحیمی معاون اول احمدی نژاد که من باب آن فعلا در زندان به سر می برد، چندین پرونده مالی دیگر هم در اطراف نزدیکان رئیس دولت نهم و دهم ایجاد شد که یکی از مهمترین آنها، پرونده ای است که فعلا در خصوص حمید بقایی معاون اجرایی احمدی نژاد مطرح است و باعث شده ایشان با سبد قرمز به دادگاه برود. پرونده ای که برخی از ابعاد آنرا چندی پیش قاضی زاده نماینده ارومیه بیان کرد.
در نتیجه، می بینیم که دولت مدعی ساده زیستی بخاطر نفوذ جریان انحرافی کارش بجایی می کشد که ارشدترین و اصلی ترین مهره های آن مبتلا به فسادهای مالی گسترده می شوند. حالا شما خودتان را جای مردم بگذارید. فکر کنید دوباره کسی بیاید و حرف قشنگ ساده زیستی را تکرار کند. آیا کسی پیش خودش نمی گوید "از شما مدعی تر ها، سر آخر دزد در آمدند"؟ و این یعنی نقطه مطلوبی که هم در اندیشه های سیاسی اسلام ترسیم شده و هم از آرمان های انقلاب اسلامی بود، بخاطر مطامع جریان انحرافی چنان لجن مال شد که حالا حالاها نمی شود سراغش رفت و علم آنرا دوباره بلند کرد.
آیا این سرمایه اجتماعی زائل شده از جامعه ایرانی نیست؟ آیا جریان انحرافی باعث و بانی همه این ضرر و زیان های معنوی و اجتماعی نیست؟ اگر ارزش واقعی این آسیب های اجتماعی را بیشتر از آسیب های اقتصادی بدانیم، چگونه می توانیم میزان عمق خسارت وارد شده به کشور توسط جریان انحرافی را اندازه گیری کنیم؟ و سوال مهمتر اینکه چرا جریان انحرافی به عنوان یکی از شاهراه های نفوذ مورد شناسایی نهادهای نظارتی قرار نگرفته و با آنها برخورد نمی شود؟ این حق مردم ایران است که شاهد برخورد قاطع با جریان انحرافی باشند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
کلا جامعه خیلی بد شده هر کسی به فکر خودشه اینو تو سطح پایین جامعه هم میشه دید
متاسفانه همه چیز سخت شده برای کوچک ترین کار هم بزرگترین بدبختی ها برای ادم پیش میاد
خیلی با زندگی خوب فاصله داریم و باید همه مردم به فکر باشن
حیدری| ۱۳۹۶/۰۸/۲۲ - ۰۷:۵۱01
پاسخ
زر زر نکن بولتن جان!
جناب حیدری حتی اگر بولتن تصمیم گرفته باشد احمدی نژاد را از صحنه سیاست بیرون کند کامنت کوتاه شما عزیز خود مقاله ای طولانی بر ضد احمدی نژاد بود. البته شاید من زورتان زَر زَر یا همان طلا بوده است .