گروه فرهنگی- سید محسن عبداللهی: پیاده روی اربعین امسال هم با شوق و شور فراوان و حضور میلیونی مردم ایران و عراق و سایر نقاط جهان در حال برگزاری است. این اجتماع عظیم به حدی فراگیر گشته که از اقصی نقاط جهان افراد بسیاری را تنها برای تماشای بزرگ ترین اجتماع انسانی جهان به عراق می کشاند. این اتفاق قطعا بهترین فرصت است برای بیان حقایق شیعی و اسلامی. برکات گسترش سفر اربعین بسیار هستند و اگر قرار بر شمارش باشد، مجال بیشتری نیاز است اما اولین نتیجه مثبت افزایش سفرها، نزدیک شدن قلوب دو ملت ایران و عراق بوده است.
به گزارش بولتن نیوز، از زمان شروع جنگ تحمیلی تا به امروز، هیچ زمانی روابط ایران و عراق چه در سطح دولت ها و چه در سطح ملت ها به این اندازه صمیمی و نزدیک نبوده است. هر دو طرف در مواجه با یک دیگر با روی گشاده رفتار می کنند و دیگر از کینه های گذشته خبری نیست و امروز فقط شاهد دوستی و برادری هستیم. در کنار پیش آمدن این شرایط، فرصت برای تبلیغ اسلام ناب محمدی و حقایق اسلامی و شیعی در بهترین زمان فراهم گشته است. هنگامی که هزاران هزار اروپایی و آمریکایی و از سایر ملل تنها برای تماشای اجتماع بیست میلیونی شیعیان در عراق حضور پیدا می کنند، فرصتی فراهم می شود که بتوان بهترین بهره برداری را نسبت به قبل و حالت های عادی داشته باشیم.
البته در دو سه سال اخیر شاهد برپایی موکب های فراوانی در طول مسیر بوده ایم اما بیش از این که این موکب ها مشغول غذا و این گونه موارد باشند، می بایست انرژی و وقت خود را بر روی کارهای فرهنگی در جهت اهداف عالیه انقلاب اسلامی و ترویج اسلام ناب محمدی بگذارند. در این صورت بی شک شعاع خدمات و فعالیت هایشان از افرادی که تنها برای غذا و استراحت به آن ها مراجعه می کنند بسیار بیشتر خواهد شد و افزایشی چند برابری خواهد داشت. این گونه می توان گفت که فعالیتی مثمر ثمر و تاریخ ساز انجام گشته است.
از آن جهت از لفظ تاریخ ساز استفاده شد که درک شود اگر بتوانیم به خوبی مبانی خودمان را تبیین کنیم و آن ها را نشر دهیم، می توانیم با روندی صعودی و با سرعت بالا انقلاب اسلامی را نشر دهیم. اگر در تمام این سال ها روند سینوسی در مورد تبلیغ و اثرگزاری انقلاب وجود داشته است، امروز چنین نیست و روند رو به صعود است. ترس عربستان سعودی و سایر کشور های عقب افتاده و متحجر منطقه نیز که هم چنان در تفکرات جاهلی سیر می کنند، بابت همین سیر صعودی الگوبرداری از انقلاب اسلامی است.
از همین روی است که نگران شده اند و در پی جلوگیری از نشر اسلام واقعی هستند؛ اما چون کند ذهن تر ار آن می باشند که کار عاقلانه ای انجام دهند، هیچ کار مثبتی نمی توانند بکنند و نهایت هنرشان مخدوش کردن چهره اسلام با استفاده از داعش و علاقه به عقاید مسخره بوده است. تفاوت این دو تفکر اصلی در جوامع اسلامی، تفاوت دو روحیه انقلابی و حقیقت جوی اسلامی که نقطه اوجش کربلا است با یک تفکر جاهلی و بدوی است و اوجش می شود بنی امیه و خیانت ها و ظلم ها و تحریف اسلام و ریختن خون خدا و امروز در امتداد همان خط داعش سفاک و خون ریز.
از همین جهت است که در این تجمع بزرگ و مردمی هر فردی خود می بایست یک مبلغ باشد. در واقع هر کسی به تعبیر رهبر معظم انقلاب یک آتش به اختیار فرهنگی است که می بایست قبل سفر بداند وظیفه اش در قبال سیدالشهدا تنها سفر اربعین و پیاده روی و زیارت است یا این که هر چه در توان دارد، بگذارد وسط و در جهت نشر مضامین الهی و شریعت محمدی همه تلاش خود را انجام دهد. امروز هر زائری که از ایران به کربلا رفته است، باید بداند که وظیفه اش بیش از این رویه عادی است.
افرادی که با هزینه های بالا موکب ایجاد می کنند قطعا باید بیشترین تمرکز خود را به مقوله آتش به اختیار فرهنگی اختصاص دهند. فرضا که بهترین مراسم عزاداری هم برگزار شد که باید بشود و یا بهترین پذیرایی از زائران بشود که باید بشود، اما کجای این دو تأثیر تبلیغی و گسترش معارف اسلامی و انقلابی را در پی دارد؟! در کنار آن دو مقوله می بایست تمرکز بالایی را بر روی مباحث فرهنگی و تبلیغی گذاشت تا برداشت کاملی از موقعیتی که خود ائمه هدی علیهم السلام و حضرت سیدالشهدا به وجود آورده اند، در جهت نشر حقانیت و چهره واقعی اسلام و نمود آن یعنی ائمه اطهار و انقلاب اسلامی استفاده شود تا حق ایشان بر گردن ما به اندازه تار مویی ادا شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
---
بیگانه ماندن فرهنگ حیات بخش و سعادت آفرین و سرشت نشین اصیل دین داری قرآنی که از جانب خداوند جهان آفرینش برای دین داری درست بشر تعیین گردیده است و رنگ باختن آثار توحیدی این فرهنگ در دین داری اکثریت مسلمانان و اصرار بر جای گزین کردن این فرهنگ با فرهنگ دین داری که ساخته و پرداخته ذهن ناتوان بشر است ، چون دانش ناچیز ذهن بشر را در تعیین احکام و اعتقادات برای دین و مذهب جای گزین علم و حکمت بی حد و مرز خداوند جهان آفرینش می کند ، بی تردید خشم تحمل ناپذیر خداوند قهار را بر می انگیزد.
لازم به تاکید است اکثریت بودن پیرو فرهنگ دین داری بشری که به یافته هایی بنام دین و مذهب در تضاد با داده های صریح قرآن پایبند اند (آیات و سوره های: 103و 106 یوسف ، 89 أسراء و 50 فرقان ) ، نماد درستی و حقیقت گرایی نیست.
سرسختی و لجاجت در اصرار بر پیروی از فرهنگ دین داری ساخته و پرداخته ی من در آوردیهای ذهن ناتوان بشر که در تضاد آشکار با بسیاری از داده های فرهنگ الهی اصیل دین داری قرآنی است بعید نیست روزی در این دنیا خشم خداوند را به فعلیت مبدل سازد و همه چیز با این خشم نابود شود.
این خشم چنانچه با خود داری بشر از توبه در دنیا به فعل تبدیل شود بر انگیزندگان این خشم را ، که یافته های حقیقت گریز ذهن ناتوان خود را بنام دین و مذهب جایگزین داده های خدشه ناپذیر شناختهای فرهنگ دین داری قرآنی کرده اند ، با عاقبتی شوم و پایان ناپذیر در آخرت رو به رو خواهد ساخت.
بیگانه شدن فرهنگ توحیدی اصیل دین داری قرآنی و عدول از این فرهنگ توسط مسلمانان و باز گشت آنان به فرهنگ شرک آلود ساخته ی ذهن بشر که در دین داری تحریف شده ی نیاکان دوران جاهلیت او وجود داشته بنا به گفته ی صریح قرآن (آیه 144 سوره آل عمران) از زمان فوت پیامبر اکرم(ص) بگونه های مختلف ، طبق روال و عادت بشر پس از فوت هر پیامبری ، شروع گردیده و رواج یافته است و تا کنون با توجیه های عقل گریز متضاد با قرآن میان همه ی مسلمانان ادامه دارد.
اصرار اکثریت مسلمانان بر بازگشت به دین داری نیاکان دوران جاهلیت و اصرار آنان بر تقلید خرد گریز از این دین داری ، هشدارهای شدید آشکار و رسای قرآن را نقش بر آب می سازد و این اصرار همیشه دین داری مسلمانان و پیروان دیانتهای مختلف را با دین داری که خداوند در دیانتهای آسمانی الهی از آنان خواسته است بیگانه تر می نماید.
وجود حجتهای تمام شده در رهنمودها و روشنگریها و هشدارهای خرد گرا و خدشه ناپذیر فراوان صریح محکم و مفصل و آشکار در قرآن کریم هیچ عذر و بهانه و دلیل خرد پذیری را نزد بشر برای عدول از این رهنمودها و روشنگریها باقی نگذاشته است.
پرداختن به ویژگیهای شخصی بزرگان دین ، بجز در زمینه ی عبرت آموزی دینی برای زندگی مثبت و سازنده ی خدا پسندانه ، و تمرکز و اغراق روی این ویژیگیها با آزاد گذاشتن زبان برای افزودن زرق و برقهای بشر ساز به ویژگیهای شخصی این بزرگان با روش توحیدی قرآن در زمینه ی سخن از این بزرگان هیچ سنخیتی ندارد و ظلم بزرگ نابخشودنی به خدا و دین و پیامبر و سایر بزرگان دین است ، و همچنان بعلت اثبات ناپذیر بودن اندیشه های این تمرکز و اغراق گمراه کننده نیز می باشد.
این حقیقت نباید فراموش شود که اصالت رفتارهای و گفتارهای نیکوی پیامبران و پیشوایان
دین و سایر دین داران همان تجسم پیروی درست و خرد گرای آنان از وحی الهی است و از
این وحی ، که آنان را به حقایق زندگی آگاه ساخته و با این حقایق پروش داده ، تفکیک
ناپذیر است (آیات و سوره های:144 و 213 بقره ، 159 آل عمران ، 188 أعراف ، 16
رعد ،49 یونس ، 44 مریم ،56 قصص ، 21 جن و7 ضحی).