گروه اجتماعی- سید محسن عبداللهی: باز هم خبرهایی نامطلوب از مرزهای کشورمان به گوش رسید. اشرار در منطقه چالدران با مرزبانان غیور کشورمان درگیر می شوند که متأسفانه در این درگیری ها، علی رغم تلفات بیشتر دشمن، هشت تن از مرزبانان که اکثرا نیز از سربازان بودند، به شهادت رسیدند. سربازانی که در طی یکسال اخیر اتفاقاتی تلخ برایشان رخ داده است و وقوع مجدد چنین حوادثی داغ دل جوانان از دست رفته قبلی را تازه می کند.
به گزارش بولتن نیوز، اما جدای از غم فقدان این عزیزان، باید این سوال را پرسید که چرا فکری به حال وضع موجود نگشته است. مگر پس از حوادث مرزهای شرقی و به اسارت بردن سربازان و به شهادت رساندشان قرار نشد که دولت فکری برای این قضیه بکند؟! مگر صحبت ها مبنی بر این نبود که دیگر برای مرزهای حساس از سربازان استفاده نشود و در عوض نیروهای زبده در آن مناطق خدمت کنند؟! پس وعده هایی که داده شد به کجا رسیدند و اصلا از مرحله حرف گذر کردند و یا در حد یک شعار بودند و حرف هایشان را زدند و تمام.
به بزرگان تصمیم گیرنده در مورد اعزام سربازان به مناطق مرزی باید گفت که حضور سربازان در این مناطق به چند دلیل باید متوقف شود. اول این که در مرزهای حادثه خیز و پر درگیری، استفاده از سربازان ضریب امنیت را کاهش می دهد. علت هم مشخص است؛ عده ای جوان کم سن و سال که گرم و سردی نچشیده اند و هیاهویی را تجربه نکرده اند به ناگاه به مکانی برده می شوند که هر لحظه امکان حمله و شهادت در آن وجود دارد.
در نتیجه قطعا نمی توانند کارایی لازم را داشته باشند و در زمان تصمیم گیری بیش از این که بتوانند اقدامی مؤثر و کارآمد داشته باشند، ترس بر آن ها مستولی خواهد شد و یا در بهترین حالت دچار سردرگمی خواهد شد. ازسوی دیگر قطعا درگیری های مرزی به لحاظ تاکتیک پذیری و شیوه برخورد نیازمند سطح بالایی از مهارت و هوشیاری است. نیروهای کار آزموده می توانند بدون ترس از نتیجه کار، با قدرت رو به جلو حرکت کنند و اسیر نام و نشان نیروهای متخاصم نشوند.
به لحاظ هزینه معنوی نیز حضور سربازان برای نظام تبعات منفی دارد. مگر نمی شنویم که زمزمه هایی در مذمت اعزام سربازان به این مناطق و شرایط بد سربازی و کشته شدن جوانان وطن شنیده می شود؟! چرا با یک تصمیم نسنجیده و نادرست نظام را زیر سوال می برید و هنگامی هم که متوجه اشتباه خود می شوید و صدای اعتراض بلند می شود، دو سه کلامی می گویید و وعده ای شنیده می شود؛ اما بعد از مدتی که موضوع به فراموشی سپرده می شود همه شعارهایتان را کنار می گذارید و تمام. کسی نیست که به یاد بیاورد چه اتفاقاتی رخ داده و چه شعارها و وعده هایی داده شده است. تماما همه چیز فراموش می شود و می رود تا وقوع مجدد حادثه ای مشابه.
حادثه مشابه که به وقوع پیوست تازه یادشان می افتد که وعده ای داده بودیم و در یک مصاحبه سعی می کنند سر و ته قضیه را هم بیاورند. حضرات جان جوانان مملکت در دستان شماست و برایتان بی ارزش است؟! اگر فرزندان خودتان هم چنین وضعی داشتند تا این اندازه آسوده خاطر بودید؟! مردم هم باید جگر گوشه هایشان را به دست شما بسپارند تا آبدیده شوند و دوریشان را تحمل کنند، هم باید استرس این را داشته باشند که فرزندشان به مناطق مرزی اعزام نشود و اگر هم این اتفاق افتاد، فرزندشان را از دست ندهند. این حجم از فشار را به چه علت می بایست بر خانواده ها و جوانان تحمیل کرد.
اگر قصد حراست از مرزهای کشور است که قطعا نیروهای متخصص بیشتر به کارمی آیند. اگر هم قصد تربیت جوانان برای شرایط دشوار است، می توان با حداقل خطر این موقعیت را بازسازی کرد. نه این که جوان بی تجربه را در بدترین موقعیت قرار داد و سرمایه های آینده کشور را مورد مخاطره قرار داد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com