گروه اجتماعی: در یادداشت پیش رو که به قلم سیدصادق محمدی وفایی به رشته تحریر در آمده، نگارنده معتقد است واقعا در این عصر و جامعه طلبه بودن نوعی جهاد است.گویا هر آن باید آماده بود تا تقاص بی کفایتی بعضی از مسئولین را پرداخت کرد .
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در صفحه اجتماعی نگارنده نیز منتشر شده، به شرح زیر است:
گفت حاج آقا ! از این همه اختلاس و رانت که خبر داری ؟!
ما که نمی توانیم ببریم و نمی توانیم این همه فاسد را مجازات کنیم آیا شرع اجازه می دهد ما نیز از پشت کنتورهای ، برق و آب و گاز کلاهی سر ادارت بگذاریم و از این زاویه کمی به حقمان برسیم و یا نمی اختلاسی شویم ؟
گفتم : خیر
با تعجب می گفت چرا؟! آنها میلیاردها می برند و ما نمی توانیم نمی از آب، برق و گاز ببریم ؟!
گفتم خیر
فرمود جواب شما، جوابی به روز نیست!
آری چند سالی است اخبار اختلاس ، فساد ، رانت و زمین خواری و کوه خواری گوشها را پر کرده است!
در حالی که پرونده ی بابک زنجانی به سرانجام نرسیده است از بابک زنجانی دوم و نیز پرونده برخی از برادران بعضی از عالی جنابان کشور گفته می شود!
سالهاست بسیاری از مردم از کیفیت ماشینهای مونتاژی ایران خودرو و سایپا با این قیمتهای بسیار بالا به شدت گله دارند اما باید بخرند و باید زجر بکشند !
و
باید هر سال منتظر کیفیتی پایین تر از گذشته و قیمتی بالاتر باشند!
برخی از بانک و بانکیها،برای دستگیری از توده های مردم مستضعف به قحطی قرض الحسنه مبتلا شده اند ولی برای از مردم بهترانی چون جهانگیری و خاوری ها ، میلیارد و چند میلیارد پرداخت می کنند!
در بسیاری از ادارت کشور خدماتی که به مردم داده می شود پولی شده است و گاه برای یک برگ کپی باید مهربانانه چند هزارتومان پرداخت کرد !
حتی اربعین شهدای کربلا و سرور و سالار شهیدان هم که می آید به عشق امام حسین علیه السلام کرایه ها را دو برابر و از صداوسیمای نظام هم اعلام می کنند!
همه مسئولین از اقتصاد مقاومتی می گویند ولی کالا قاچاق از بنادر رسمی به وفور وارد کشور می شود !
همه از اقتصاد مقاومتی تمجید می کنند ولی دولتیان در عمل پول محصولات کشاورزان را هر وقت خواستند تسویه می کنند و ...!
مردم با جان دل در انتخاباتها شرکت می کنند ولی متاسفانه هر رییسی رای می آورد بیش از هر کاری در مسائل جناحی فرو می رود! با این که بی کاری برای جوانان درد گرانی است اما هیچ دولتی نتوانسته است لبخند را بر لبان لشکر بی کاران بنشاند.
کارهای فرهنگی ارجمندتر و ضروری تر از هرکاری هستند اما هرگز متناسب باتهاجم فرهنگی بودجه ای تصویب نمی شود از اینرو تا چند سال پیش شیطان ملعونی بیش نبود اما اکنون بعضی از جوانان مرید شیطان شده اند و شیطانی حادثه می آفرینند!
از طرفی
نظام جمهوری اسلامی به نام روحانیت در ذهنها ثبت شده است و تعداد کمی از روحانیون که مسئولیت دارند، هرگز در تاکسی ها و متروها و یا تبلیغ در روستاها و شهرها دیده نمی شوند!
از امامان محترم جمعه هم گویا کاری ساخته نیست و فریادشان به جایی نمی رسد مگر این که با کنسرتی کشتی بگیرند و یا از اخراج ارادتمندان به کنسرتی سخنی بگویند!
مردم از سویی در می یابند که این نوع اخبار بدبو با قد و قامت و نام نظام مقدس جمهوری اسلامی نمی سازد و از طرفی فریادشان به گوش رییس ها نمی رسد از اینرو گاه برخی کج اندیشان به ناحق و دیوانه وار به طلبه های بدون مسئولیت و پا برهنه حمله می کنند!
کسانی دیگر در بالای شهر تهران حقوق چند میلیونی می گیرند ولی طلبه ای در خون خودش می غلطد که ماهی فقط چند صد تومان شهریه می گیرد!
شاید بتوان گفت :
گنه کرد در بلخ آهنگری
به شوشترزدند گردن مسگری
واقعا در این عصر و جامعه طلبه بودن نوعی جهاد است.گویا هر آن باید آماده بود تا تقاص بی کفایتی بعضی از مسئولین را پرداخت کرد .
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
جانا سخن از زبان ما می گوئی
اما
گوش اگر گوش مسئولین بی مسئولیت باشد
آنچه البت به جایی نرسد فریاد من و توست