گروه فرهنگ و هنر: در یادداشت پیش رو که ابراهیم طلعتینژاد پیرامون نمایش کوکوی کبوتران حرم نگاشته ، نگارنده معتقد است:تئاتر «کوکوی کبوتران حرم» در شکل اجرائی با تکیه بر بازیهای خوب و کارگردانی قابلقبول در کنار رویدادهای صحنهای متنوع داستان را به پیش میبرد.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در روزنامه شرق ،نیز منتشر شده به شرح زیر می باشد:
گروهی زیارتی از زنان در قالب کاروانی زیارتی به مشهد سفر میکنند. در ابتدا همه سرخوش هستند، اما بهمرور از مشکلات و دردهایشان آگاه میشویم. آنها طبق اعتقادات معمول جامعه به زیارت آمدهاند تا امامرضا(ع) گره از کارشان بگشاید؛ زنهایی که اگرچه در مواردی با هم متفاوتند، اما بهنوعی همه از نظر شعور اجتماعی از یک سطح میآیند، (با نسلهای به قول خودشان قبل و بعد از انقلاب) و گرهها و مشکلاتی که در زندگی دارند پیش از تقدیر و ناتوانی، از عدم درایت و مسئولیتپذیری است؛ تکرار درد مکرر جامعهای که هنرمند آن، شاید توان پرسشگرکردن مخاطب خود را ندارد.
هرچند نویسنده تاریکیهای زندگی آنها را حاصل رفتارهای مردان آنها یا آن اجتماع میبیند و کمتر سعی در واکاوی دلایل این مشکلات دارد تا در این واکاوی مخاطب از منظرهای تازهتری با داستان همراه شود، اما این نگرش یکطرفه که با پیشرفتن داستان جنبه قضاوتی یکسویه نیز به خود میگیرد، نتوانسته نگاه مخاطب را به زاویههای تازهای در برخورد با شرایط شخصیتها سوق دهد و این باعث میشود با داستانی اجتماعی رودررو شویم که چون خسوفی ما را از دیدن جنبه روشن آدمها؛ چه آنهایی که در صحنه هستند (زنها) و چه آنهایی که نیستند (مردها) بازدارد؛ سایهای از حقیقتهایی که جز تاریکی خصوصیت دیگر آنها قابل تشخیص نیست، مادربزرگی که از تنهایی رنج میبرد و مردی را آرزو میکند و زنهای اطرافش که مردهایشان رنجی بهمراتب دردناکتر را برایشان هموار کردهاند، حتی ناظم مدرسه هم جز ذات پلید مردها را نمایندگی نمیکند، و زنی بهنام هما که زنی خودساخته و سرکش است، اما او نیز قربانی جامعهای است که برای رسیدن به زندگی بهتر باید ریسکی بزرگ را بپذیرد و جالب اینکه هما برای خواهرش نقش همان مردهایی را دارد که اراده و تصمیمگیری را از زنان قصه سلب کردهاند.
جالبتر اینکه نوعروسی هم داریم، گویا نیاز به مرد یک نیاز به ناچار است و مردها جز علت بدبختی زنها نیستند؛ زنهایی که آگاهانه تن به این رنج میدهند و اینکه مردهای خوب مردهاند تا نیمی از این رابطه در تاریکی بماند؛ شاید مرگی خودخواسته که نیاز به برقراری دیالوگ زن و مرد را نیز در داستان ضروری نمیداند و تلخ اینکه یکی از زنها دچار درد کلیه است؛ دردی که حاصل نبودن توالت در محل کار اوست که در خود نماد جامعهای را که به زن اهمیت نمیدهد داراست و ناراحت از اینکه مردها در قضای حاجت نیز برترند و دبهای از عفونت کلیهشان جلوگیری میکند و حتی طبیعت هم طرف زنها نیست و زنهای بیچاره در کنار مردهای خوشبخت زندهاند.
بیمورد نیست اگر این نگاه در مخاطب این نتیجه را باعث شود که آیا این زنها پیش از مردهایشان مقصر نیستند؟آدمها پیش از رابطهها وجود دارند، اما آنچه قصه را به پیش میبرد، رابطههاست، زنهای قصه مظلومهایی نیستند که مورد ظلم واقع شده باشند. آنها در نگاه اول با عدم آگاهی با عدول از فردیت خود، ظلمی بر خود روا داشتهاند؛ ظلمی که از قبل هم بوده است؛ هرچند نباید از جذابیتها و نقطههای مثبت متن غافل ماند و بازتاب این فضای بهناچار که ذهن مخاطب را نه با احساس که شاید احساسی به مقوله مردسالاری سوق میدهد.
تئاتر «کوکوی کبوتران حرم» در شکل اجرائی با تکیه بر بازیهای خوب و کارگردانی قابلقبول در کنار رویدادهای صحنهای متنوع داستان را به پیش میبرد؛ رویدادهای صحنهای که گاهی با بیسرانجامی در درک فضای موجود بین کاراکترها به پیشبرد نمایش کمکی نمیکند، اما با ترفندهای نمایشی و حرکاتی مداوم در کنار دیالوگهای خوب، یکنواختبودن صحنه را انعطافپذیر میکند تا رابطه میان نمایش و تماشاگر کمتر دچار گسست شود که البته این گسست قبل از ضعف کارگردانی، به متن و روابط بین امور درام و درونمایههای آن که برآمده از زندگی شخصیتهای نمایش است برمیگردد و بعد به نحوه و شیوه پرداخت به رویدادهای نمایشی و چینش صحنهای همسو با نیاز نمایشی برآمده از متن. انتخاب فرم اجرائی صحنه بیش از آنکه درونی باشد و در خدمت درونمایه متن، گاهی جز در شباهتی ظاهری در صحنههای مختلف به بازآفرینی فرمی درونی از محتوا نمیانجامد که همین باعث برهمخوردن ریتم و عدم انسجام کار تا پایان میشود. در طراحی صحنه با طراحی بسیار کارآمد و درعینحال زیبا و سادهای روبهرو هستیم، اما همسویی صحنه و پرداخت به جزئیات که نمایانگر فضای زیارتی آن مکان مقدس و شرایط انسانهایی که در آن قرار میگیرند است و تا پایان نمایش فضای صحنه و اتفاقات رخداده را به زیبایی همراهی میکند و در پایان نمایش با آن بهاصطلاح چلچراغ صحنه که یادآور زیبایی زنانهای است که آرزوی هر زن است، در ذهن مخاطب به زیبایی در حضور تماشاگر با آن موسیقی که البته چندان همسویی با نمایش نداشت پایان مییابد (زیرا زنهای این نمایش هرگز مرادهایشان پایانی نخواهد داشت).
در طراحی لباس و نور با همان کارآمدی و زیبایی طراحی صحنه در سطحی نازلتر روبهرو هستیم تا کارگردان در بیان خواست نمایشی خود ابزار و فضای مناسب را با توجه به نیاز نمایشی قصه در اختیار داشته باشد و تئاتر کوکوی کبوتران حرم را با فضایی آشنا از جامعهای که در آن زندگی میکنیم بیافریند که در آفرینش آنچه در این سطح از جامعه میگذرد موفق بوده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com